۱۴۴٬۷۴۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURسرچشمههای خلاقیتJ1.jpg | عنوان =سرچشمههای خلاقیت | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = ویلسون، ادوارد (نویسنده) طهماسبی، آرش (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =فرهامه | مکان نشر =ته...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سرچشمههای خلاقیت''' تألیف ادوارد ازبرن | '''سرچشمههای خلاقیت''' تألیف [[ویلسون، ادوارد|ادوارد ازبرن ویلسون]]، با ترجمه [[طهماسبی، آرش|آرش طهماسبی]]، [[ویلسون، ادوارد|ویلسون]] در کتب خود به انسان در همان چارچوبهای نظری و روششناختی که در مورد سایر جانوران به کار رفته است میپردازد و این کاری است که او در این کتاب نیز انجام داده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب در پنج بخش تدوین شده است. | کتاب در پنج بخش تدوین شده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
ادوارد آزبرن ویلسون معروف به ایی اُ | [[ویلسون، ادوارد|ادوارد آزبرن ویلسون]] معروف به [[ویلسون، ادوارد|ایی اُ ویلسون]]، زیستشناس، طبیعیدان و نویسندۀ آمریکایی در سال 1929 در بیرمنگام آلاباما متولد شد. بنا به گفتۀ خودش از همان کودکی علاقهاش را به طبیعت و تاریخ طبیعی نشان داد و به دلیل شغل پدر و جدایی والدینش، ایام نوجوانی را در شهرهای مختلفی سپری مرد. بعد از اتمام دورۀ متوسطه وارد دانشگاه آلاباما شد و لیسانس و فوق لیسانس خود را در زیستشناسی از این دانشگاه دریافت کرد و سال 1951 برای دانشگاه هاروارد انتقالی گرفت. طی دورۀ دکترا به نقاط مختلف جهان سفر کرد و در سال 1955 مدرک دکترای خود را اخذ کرد. وی در سال 1996 از شغل خود در هاروارد بازنشسته شد و مقام استاد افتخاری و مدیر افتخاری بخش حشرهشناسی را حفظ کرد. | ||
ویلسون کتابهای زیادی نوشت؛ اما عمدۀ شهرت او بابت کتاب «سوسیوبیولوژی تلفیق نوین» است که انقلابی در اکولوژی بهپا کرد و برایش لقب داروین جدید، داروین قرن 21 و وارث داروین را به ارمغان آورد. | [[ویلسون، ادوارد|ویلسون]] کتابهای زیادی نوشت؛ اما عمدۀ شهرت او بابت کتاب «سوسیوبیولوژی تلفیق نوین» است که انقلابی در اکولوژی بهپا کرد و برایش لقب داروین جدید، داروین قرن 21 و وارث داروین را به ارمغان آورد. | ||
ویلسون در کتب خود به انسان در همان چارچوبهای نظری و روششناختی که در مورد سایر جانوران به کار رفته است میپردازد و این کاری است که او در این کتاب نیز انجام داده است. | [[ویلسون، ادوارد|ویلسون]] در کتب خود به انسان در همان چارچوبهای نظری و روششناختی که در مورد سایر جانوران به کار رفته است میپردازد و این کاری است که او در این کتاب نیز انجام داده است. | ||
اگرچه عنوان کتاب کمی گمراهکننده به نظر میرسد، ویلسون سعی میکند با پرداختن به اهمیت تلفیق علوم طبیعی و علوم انسانی، کمبودهای این دو را بهتنهایی نشان دهد و راهکاری پیشنهاد میدهد تا علوم انسانی به جایگاه شایستهاش بازگردانده شود. او بحث میکند از آنجا که علوم انسانی منحصراً امور را از آینۀ انسان میبیند، قادر به درک کامل و درستی از چیستی و هستی انسان نیست؛ از اینروست که باید روشهای خود را با روشهای علمی (علوم طبیعی) تلفیق کند و انسان را هم به عنوان جزئی از طبیعت و فرآیند تکامل بررسی نماید تا بتواند جایگاه درست انسان را دریابد و درک صحیحی از آنچه که ما را انسان کرده است، کسب کند. | اگرچه عنوان کتاب کمی گمراهکننده به نظر میرسد، [[ویلسون، ادوارد|ویلسون]] سعی میکند با پرداختن به اهمیت تلفیق علوم طبیعی و علوم انسانی، کمبودهای این دو را بهتنهایی نشان دهد و راهکاری پیشنهاد میدهد تا علوم انسانی به جایگاه شایستهاش بازگردانده شود. او بحث میکند از آنجا که علوم انسانی منحصراً امور را از آینۀ انسان میبیند، قادر به درک کامل و درستی از چیستی و هستی انسان نیست؛ از اینروست که باید روشهای خود را با روشهای علمی (علوم طبیعی) تلفیق کند و انسان را هم به عنوان جزئی از طبیعت و فرآیند تکامل بررسی نماید تا بتواند جایگاه درست انسان را دریابد و درک صحیحی از آنچه که ما را انسان کرده است، کسب کند. | ||
بدین منظور ویلسون خلاقیت انسان (به عنوان موضوعی که عموماً در رشتههای علوم انسانی مورد بررسی قرار میگیرد) در زمینههای مختلف را با استناد به نظریات زیستی و زیستشناسی گونۀ بشر مورد تحلیل و ریشهیابی قرار میدهد تا از قِبَل آن کمبودهای علوم انسانی و راه برطرف کردن این کمبودها را نشان دهد. | بدین منظور [[ویلسون، ادوارد|ویلسون]] خلاقیت انسان (به عنوان موضوعی که عموماً در رشتههای علوم انسانی مورد بررسی قرار میگیرد) در زمینههای مختلف را با استناد به نظریات زیستی و زیستشناسی گونۀ بشر مورد تحلیل و ریشهیابی قرار میدهد تا از قِبَل آن کمبودهای علوم انسانی و راه برطرف کردن این کمبودها را نشان دهد. | ||
نویسنده البته آنطور که عنوان روی جلد نوید میدهد، بهراستی سرچشمههای خلاقیت را بررسی نمیکند و به عنوان مثال مباحث نورسایسنی مرتبط با تفکر و ایجاد خلاقیت در بشر را به بحث نمیگذارد؛ اما میکوشد نشان دهد که چگونه فیزیولوژی انسان و مختصات زیستشناختی آن که در طول تاریخ بلند تکامل شکل گرفته است، میتواند به عنوان منبعی برای ردیابی برخی امور خلاقانه که امروزه شاهد آن هستیم، مورد استفاده قرار گیرد. | نویسنده البته آنطور که عنوان روی جلد نوید میدهد، بهراستی سرچشمههای خلاقیت را بررسی نمیکند و به عنوان مثال مباحث نورسایسنی مرتبط با تفکر و ایجاد خلاقیت در بشر را به بحث نمیگذارد؛ اما میکوشد نشان دهد که چگونه فیزیولوژی انسان و مختصات زیستشناختی آن که در طول تاریخ بلند تکامل شکل گرفته است، میتواند به عنوان منبعی برای ردیابی برخی امور خلاقانه که امروزه شاهد آن هستیم، مورد استفاده قرار گیرد. | ||
ویلسون در استفاده از نثر ادیبانه شهرت دارد و در جایجای این کتاب هم از این امر قصور نکرده و بعضاً جملات را با چرخشها و پیچشهای ادبی به خواننده منتقل کرده است که مترجم کوشیده تا جایی که امکانات زبان فارسی اجازه میدهد، به سبک و لحن نویسنده وفادار بماند. | [[ویلسون، ادوارد|ویلسون]] در استفاده از نثر ادیبانه شهرت دارد و در جایجای این کتاب هم از این امر قصور نکرده و بعضاً جملات را با چرخشها و پیچشهای ادبی به خواننده منتقل کرده است که مترجم کوشیده تا جایی که امکانات زبان فارسی اجازه میدهد، به سبک و لحن نویسنده وفادار بماند. | ||
<ref> [https://literaturelib.com/books/5308 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | <ref> [https://literaturelib.com/books/5308 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||