ابو العتاهیه، اسماعیل بن قاسم: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام کامل = | | نام کامل =اسماعیل بن قاسم عنزی | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = | ||
| لقب = | | لقب = |
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰
ابو العتاهیه، اسماعیل بن قاسم | |
---|---|
نام کامل | اسماعیل بن قاسم عنزی |
نام پدر | قاسم |
ولادت | ۱۳۰ق |
محل تولد | عین التمر، منطقهای نزدیک مدینه یا از شهرهای نواحی الانبار در عراق |
رحلت | ۲۰۵ تا ۲۱۸ق |
مدفن | مقبره قنطرة الزیاتین بغداد |
پیشه | شاعر |
منصب | مادح عباسیان و ملازم مهدی عباسی و هارونالرشید |
اسماعیل بن قاسم عنزی، مشهور به «ابوالعتاهیه» (۱۳۰-۲۱۱ق)، شاعر و مادح عباسیان و ملازم مهدی عباسی و هارونالرشید بود که سرانجام به پارسایی و زهد روی آورد.
نسب، ولادت و تربیت
- ابواسحاق اسماعیل بن قاسم بن سوید بن کیسان عنزی، در سال ۱۳۰ق، در عین التمر، منطقهای نزدیک مدینه یا از شهرهای نواحی الانبار در عراق به دنیا آمد. در کوفه پرورش یافت و سرانجام در بغداد ساکن گشت.
- خانواده وی تهیدست بود و پدرش به کوزهفروشی و به روایتی به حجامت اشتغال داشت. چنانکه از روایات برمیآید، ابواسحاق نیز در کودکی و جوانی همراه خانوادهاش با کوزهگری و کوزهفروشی روزگار میگذرانید....
دگرگونی
- ابواسحاق در آغاز شاعری غزلسرا، مدیحهگو و هجوکننده بود و هنگامی که به بغداد آمد، از مدیحهسرایان مهدی عباسی گشته و در زمره ملازمان او درآمد. این شاعر در دربار هارونالرشید (خلافت: ۱۷۰-۱۹۳ق) هم حضور داشته و از ملازمان سفر و حضر خلیفه بوده است....
- توانایی شگرف ابواسحاق در سرودن شعر از او شاعری کثیرالشعر ساخته بود تا آنجا که از قول خود وی نقل کردهاند که «اگر بخواهم میتوانم روزی پانصد بیت شعر بسرایم».
- گفته شده که شاعر سرانجام به پارسایی و زهد روی آورده است. کثرت زهدیّات وی نیز خبر از جدی بودن گرایشهای زاهدانه وی میدهد.
وفات
ابوالعتاهیه در بغداد درگذشت و در مقبره قنطرة الزیاتین بغداد به خاک سپرده شد. تاریخ وفات او را به اختلاف بین سالهای ۲۰۵ تا ۲۱۸ق، نوشتهاند[۱].
نمونه اشعار
كلنا نأمل مدا في الأجل | و المنايا هنّ آفات الأمل | |
لا تغرنك أباطيل المنى | و الزم القصد و دع عنك العلل | |
إنما الدنيا كظل زائل | حل فيه راكب ثم رحل |
ترجمه: همه ما آرزومندیم که زندگی طولانی در دنیا بیابیم، ولی مرگ، آرزوها را بر باد میدهد. تو را آرزوهای دروغین نفریبد؛ میانهروی کن و بیهودگی را واگذار. دنیا همانند سایهای است که ماندنی نیست و سوارهای در آن میایستد و پس از درنگی، سفر میکند. یادآوری: امام رضا(ع) این ابیات را زمزمه و مضمونش را تأیید کرده است[۲].
پانویس
منابع مقاله
- گروهی از پژوهشگران، «فرهنگنامه مؤلفان اسلامى»، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1389ش.
- الشيخ الصدوق، «عيون أخبار الرضا(ع)»، صححه حسين الأعلمي، منشورات مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بیروت 1404ق.