ابن حاج، احمد بن محمد بن محمد: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مرداد 1403]] | ||
[[رده:فاقد کد پدیدآور]] | [[رده:فاقد کد پدیدآور]] |
نسخهٔ ۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۸
ابن حاج، احمد بن محمد بن محمد بن عثمان ورنیدی (د ح 930ق/1524م)، شاعر و صوفى مغربى.
همه آگاهى ما درباره زندگى او محدود به شرح حالى است كه ابن مریم در كتاب البستان درباره او نگاشته است.
اساتید
وی در جبل بنى ورنید در تلمسان به دنیا آمد و نزد احمد بن محمد بن زكری تلمسانى كه از كودكى تربیت او را بر عهده داشت علم اصول، منطق، معانى و بیان و زبان عربى آموخت و همین استاد در 897ق به وی اجازه روایت گفتهها و نوشتههایش را داد، استاد دیگر او على بن یحیى السلكسینى بود. افزون بر این دو، وی نزد گروهى دیگر از دانشمندان روزگار خود دانش آموخت كه ابن مریم از آنان نام نبرده است.
شاگردان
او در زبان عربى، علم عروض و علم حساب استاد شد و گروهى نزد وی دانش آموختند كه از آن میان، محمد بن بلال مدیونى، قرائات هفتگانه، عربى و تصوف را از او فراگرفته و عبدالرحمان یعقوبى كتابهای ابن عطا (ه م) را نزد او خوانده است.
صفات اخلاقی
برجستهترین صفت ابن حاج پرهیزگاری و زهد صوفیانه او بوده است. او خویشتن را از بند دنیا رها مىدانست، همه كوشش خود را صرف حفظ شریعت مىساخت و در این راه سرزنش دیگران را به هیچ مىگرفت. احتمالاً این تلاش زاهدانه و ریاضتهای سخت و نیز گریز از زندگى واكنشى در برابر اوضاع اجتماعى حاكم بر روزگار او بوده است. ابوالعباس احمد بجایى، در نامهای كه به او نگاشته است، درباره چند و چون رفتار مؤمن در جامعهای كه ظلم و فساد آن را فرا گرفته و حتى عالمان و دانشمندان از آن مصون نماندهاند، كسب تكلیف كرده است. پاسخ ابن حاج موضع او را چونان زاهدی سختكوش و مؤمن، روشن مىسازد. وی بر پایه آیهای از قرآن كریم (نساء/4/75) به پرسش كننده پیشنهاد كرده است كه هرگاه مىتواند مهاجرت كند و در صورت ناتوانى، پایداری و قناعت پیشه سازد و از هر چیز به اندازه ضرورت بهره گیرد و دانش را نیز به آن مقدار كه به آن نیازمند است از هر جا كه ممكن است بیندوزد و اگر چه دنیا جیفهای بیش نیست اما بهره مؤمن به قدر رفع نیاز بر او حلال است. ابن مریم كراماتى نیز برای او برشمرده و او را مستجابالدعوة دانسته است. ظاهراً او در زمان حیاتش از شهرت و اهمیت برخوردار بوده است. جایگاه او نزد استادش احمد بن محمد زكری تلمسانى كه خود مفتى و امام تلمسان بوده و نیز آنچه درباره هوشمندی و دانش او نقل شده است، همچنین با تربیت شاگردی مانند عبدالرحمان یعقوبى مىتواند گواهى بر این امر باشد.
آثار
آنچه از اشعار او در دست است قصایدی است تعلیمى درباره مسائل فقهى و دینى، سرودههایى در زهد و تصوف، مدح پیامبر(ص) و تخمیس قصیدهای از ابومدین. آثار دیگر او كه همه شرح و تعلیق بر نوشتههای دیگران است عبارتند از:
- شرح سینیة ابن بادیس با عنوان أنسالجلیس في جلوالحنادیس عن سینیة ابن بادیس یا شرح النفحات القدسیة، نسخههایى از این اثر در كتابخانه احمدیة تونس و اسكوریال موجود است.
- شرح بُردة بوصیری كه در آن شروح ابن مرزوق (نواده) و العقبانى و على بن ثابت را بر قصیده بردة جمع كرده، اما كتاب را به پایان نرسانده است. به گفته ابن مریم خود وی دلیل رها كردن دنباله كار را ارتقا از مرتبهای به مرتبهای فراتر از آن دانسته است.
- نظم عقیدة السنوسي الصغری یا عقیدة التوحید الصغری، كه ابن مریم هشت بیت از آن را نقل كرده است. [۱]
پانویس
- ↑ سیدی، محمد، ج3، ص295
منابع مقاله
سیدی، محمد، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.