۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فرهنگنامه سخن و سکوت''' تألیف [[محمدی ریشهری، محمد|محمد محمدیریشهری]]، [[خوشنصیب، مرتضی|مرتضی خوشنصیب]]؛ در پی بر نمودن ظرافتهای «سخن گفتن» و «سخن ناگفتن» بر اساس آیات و روایات است. این مجموعه، یکی از مدخلهای دانشنامۀ قرآن و حدیث است که با توجّه به نیاز جامعۀ مخاطب، به صورت جداگانه نیز منتشر میشود. | '''فرهنگنامه سخن و سکوت''' تألیف [[محمدی ریشهری، محمد|محمد محمدیریشهری]]، [[خوشنصیب، مرتضی|مرتضی خوشنصیب]]؛ در پی بر نمودن ظرافتهای «سخن گفتن» و «سخن ناگفتن» بر اساس آیات و روایات است. این مجموعه، یکی از مدخلهای [[دانشنامه قرآن و حدیث|دانشنامۀ قرآن و حدیث]] است که با توجّه به نیاز جامعۀ مخاطب، به صورت جداگانه نیز منتشر میشود. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
واژههای «کلام»، «قول»،«نطق»، «لسان» و برخی دیگر، از جملۀ کلیدواژههایی هستند که در متون دینی ما با به کارگیری آنها، از موضوع «سخن گفتن» یاد شده است و هست و نیستها، باید و نبایدها و جایگاه و احکام و آداب متعدّدی برای آن، بیان گردیده، با این تفاوت که تعبیر«لسان (زبان)» غالباً به معنای توان سخن گفتن و دیگر کلیدواژههای یاد شده، به معنای سخنان گفته شده به کار رفتهاند. | واژههای «کلام»، «قول»،«نطق»، «لسان» و برخی دیگر، از جملۀ کلیدواژههایی هستند که در متون دینی ما با به کارگیری آنها، از موضوع «سخن گفتن» یاد شده است و هست و نیستها، باید و نبایدها و جایگاه و احکام و آداب متعدّدی برای آن، بیان گردیده، با این تفاوت که تعبیر«لسان (زبان)» غالباً به معنای توان سخن گفتن و دیگر کلیدواژههای یاد شده، به معنای سخنان گفته شده به کار رفتهاند. | ||
نگاهی به فصلهای کتاب | نگاهی به فصلهای کتاب: | ||
واژههای «کلام»، «قول»،«نطق»، «لسان» و برخی دیگر، از جملۀ کلیدواژههایی هستند که در متون دینی ما با به کارگیری آنها، از موضوع «سخن گفتن» یاد شده است و هست و نیستها، باید و نبایدها و جایگاه و احکام و آداب متعدّدی برای آن، بیان گردیده، با این تفاوت که تعبیر«لسان (زبان)» غالباً به معنای توان سخن گفتن و دیگر کلیدواژههای یاد شده، به معنای سخنان گفته شده به کار رفتهاند. | واژههای «کلام»، «قول»،«نطق»، «لسان» و برخی دیگر، از جملۀ کلیدواژههایی هستند که در متون دینی ما با به کارگیری آنها، از موضوع «سخن گفتن» یاد شده است و هست و نیستها، باید و نبایدها و جایگاه و احکام و آداب متعدّدی برای آن، بیان گردیده، با این تفاوت که تعبیر«لسان (زبان)» غالباً به معنای توان سخن گفتن و دیگر کلیدواژههای یاد شده، به معنای سخنان گفته شده به کار رفتهاند. | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
فصل سوم، ناظر به حفظ زبان و فضیلت مراقبت و نگهداشت آن از لغزش در گفتار است. | فصل سوم، ناظر به حفظ زبان و فضیلت مراقبت و نگهداشت آن از لغزش در گفتار است. | ||
احادیث این فصل، افزون بر تشویق به حفظ زبان، به خاستگاه آن نیز اشاره کردهاند، مانند: خردورزی، معرفت، ایمان، پرهیزگاری، خداترسی و نیز توجّه به مؤاخذه شدن انسان به سبب گفتارش، ضمن این که برای موفّقیت در این مورد نیز همچون دیگر ارزشهای اخلاقی، دعا و درخواست از خداوند، بس مهم و اثرگذار است. | احادیث این فصل، افزون بر تشویق به حفظ زبان، به خاستگاه آن نیز اشاره کردهاند، مانند: خردورزی، معرفت، ایمان، پرهیزگاری، خداترسی و نیز توجّه به مؤاخذه شدن انسان به سبب گفتارش، ضمن این که برای موفّقیت در این مورد نیز همچون دیگر ارزشهای اخلاقی، دعا و درخواست از خداوند، بس مهم و اثرگذار است. | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۷: | ||
بر این سیاهه میتوان افزود: سخنی که بیم تکذیبش از سوی مخاطب میرود، یا بر زبان آوردنِ آنچه را نمیدانیم و بِدان اطمینان نداریم، یا گفتنِ همهٔ آنچه را که میدانیم یا میشنویم. این مورد آخر، درد جامعهٔ امروز است که به فضای مجازی مبتلاست. در این فضا و به دلیل راحتی نشر و نقل اطّلاعات، برخی افراد، هر چه را دریافت میکنند، به سرعت و بدون تأمّل و نقد، به اشتراک میگذارند. متأسّفانه گاه سخن به تهمت و غیبت و دشنام و ناسزا و شوخی آزاردهنده نیز آلوده میشود که گناهانی بزرگ به شمار میآیند. | بر این سیاهه میتوان افزود: سخنی که بیم تکذیبش از سوی مخاطب میرود، یا بر زبان آوردنِ آنچه را نمیدانیم و بِدان اطمینان نداریم، یا گفتنِ همهٔ آنچه را که میدانیم یا میشنویم. این مورد آخر، درد جامعهٔ امروز است که به فضای مجازی مبتلاست. در این فضا و به دلیل راحتی نشر و نقل اطّلاعات، برخی افراد، هر چه را دریافت میکنند، به سرعت و بدون تأمّل و نقد، به اشتراک میگذارند. متأسّفانه گاه سخن به تهمت و غیبت و دشنام و ناسزا و شوخی آزاردهنده نیز آلوده میشود که گناهانی بزرگ به شمار میآیند. | ||
در این فصل، به پارهای موارد مفید برای گویندگان و مبلّغان هم اشاره شده است، مانند: سخن نگفتن برای کسی که نشاط گوش دادن یا قدرت درک سخن را ندارد. | در این فصل، به پارهای موارد مفید برای گویندگان و مبلّغان هم اشاره شده است، مانند: سخن نگفتن برای کسی که نشاط گوش دادن یا قدرت درک سخن را ندارد. | ||