التیسیر في التفسیر: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
    جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
     
    خط ۳۳: خط ۳۳:


    [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] در این تفسیر، به ضرورتی که در بخش‌هایی از تفسیر احساس می‌کرده، عباراتی به زبان فارسی- گاه در حد یک یا چند کلمه و گاه طولانی‌تر و چندین سطر، آورده است که به چند نمونه از آن، اشاره می‌شود:
    [[نسفی، عمر بن محمد|نسفی]] در این تفسیر، به ضرورتی که در بخش‌هایی از تفسیر احساس می‌کرده، عباراتی به زبان فارسی- گاه در حد یک یا چند کلمه و گاه طولانی‌تر و چندین سطر، آورده است که به چند نمونه از آن، اشاره می‌شود:
    «و بالفارسية: تفسير روشن‌کردن روى سخن است و تأويل پیداکردن معنى سخن است‌... و بالفارسية: تفسير مر گشايش را و تأويل مر نمايش را.» و فارْسِيَّة: مى‏اندخسم و پناه مى‏خواهم و نگاهداشت مى‏خواهم و امان مى‏خواهم و يارى مى‏خواهم و فرياد می‌خواهم<ref>نویدی ملاطی، علی، ص119-120</ref>.
    «و بالفارسیة: تفسير روشن‌کردن روى سخن است و تأويل پیداکردن معنى سخن است‌... و بالفارسیة: تفسير مر گشايش را و تأويل مر نمايش را.» و فارْسِيَّة: مى‏اندخسم و پناه مى‏خواهم و نگاهداشت مى‏خواهم و امان مى‏خواهم و يارى مى‏خواهم و فرياد می‌خواهم<ref>نویدی ملاطی، علی، ص119-120</ref>.


    این تفسیر در دوران عثمانیان در عراق، ترکیه و شام از شهرت خاصی برخوردار بود، طوری که سه تفسیر مهم نوشته شده در زمان عثمانیان، یعنی تفسیر [[ابن کمال پاشا، احمد بن سلیمان|ابن کمال پاشا]]، [[تفسیر روح البيان|تفسیر روح البیان]]، و [[روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني|تفسیر روح المعانی]]، از این اثر به‌عنوان تفسیر مرجع استفاده کرده‌اند. در میان تفاسیر فارسی، [[چرخی، یعقوب بن عثمان|مولانا یعقوب چرخی غزنوی]] [[تفسیر یعقوب چرخی|تفسیر مختصر]] خود را با استفاده از سه منبع، یعنی «التیسیر فی التفسیر» [[نسفی، عمر بن محمد|نجم‌الدین نسفی]]، «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|الکشاف]]» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]]، و [[تفسیر کواشی]]، نگاشته است. گذشته از آن، ادیب و عالم مشهور دوره تیموریان، [[کاشفی، حسین|مولانا کمال‌الدین حسین واعظ کاشفی]] در «[[جواهر التفسیر]]» و تفسیر مختصرش بنام «[[تفسیر حسینی (مواهب علّيه)|مواهب علیه]]» (مشهور به [[تفسیر حسینی (مواهب علّيه)|تفسیر حسینی]])، پس از «[[التفسير الكبير (فخر رازی)|تفسیر کبیر]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|امام فخرالدین رازی]]، بیش‌ترین نقل‌قول و یادآوری را از «التیسیر» امام [[نسفی، عمر بن محمد|نجم‌الدین نسفی]] دارد<ref>ر.ک: بی‌نام</ref>.
    این تفسیر در دوران عثمانیان در عراق، ترکیه و شام از شهرت خاصی برخوردار بود، طوری که سه تفسیر مهم نوشته شده در زمان عثمانیان، یعنی تفسیر [[ابن کمال پاشا، احمد بن سلیمان|ابن کمال پاشا]]، [[تفسیر روح البيان|تفسیر روح البیان]]، و [[روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني|تفسیر روح المعانی]]، از این اثر به‌عنوان تفسیر مرجع استفاده کرده‌اند. در میان تفاسیر فارسی، [[چرخی، یعقوب بن عثمان|مولانا یعقوب چرخی غزنوی]] [[تفسیر یعقوب چرخی|تفسیر مختصر]] خود را با استفاده از سه منبع، یعنی «التیسیر فی التفسیر» [[نسفی، عمر بن محمد|نجم‌الدین نسفی]]، «[[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|الکشاف]]» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]]، و [[تفسیر کواشی]]، نگاشته است. گذشته از آن، ادیب و عالم مشهور دوره تیموریان، [[کاشفی، حسین|مولانا کمال‌الدین حسین واعظ کاشفی]] در «[[جواهر التفسیر]]» و تفسیر مختصرش بنام «[[تفسیر حسینی (مواهب علّيه)|مواهب علیه]]» (مشهور به [[تفسیر حسینی (مواهب علّيه)|تفسیر حسینی]])، پس از «[[التفسير الكبير (فخر رازی)|تفسیر کبیر]]» [[فخر رازی، محمد بن عمر|امام فخرالدین رازی]]، بیش‌ترین نقل‌قول و یادآوری را از «التیسیر» امام [[نسفی، عمر بن محمد|نجم‌الدین نسفی]] دارد<ref>ر.ک: بی‌نام</ref>.

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۹

    التیسیر في التفسیر
    التیسیر في التفسیر
    پدیدآوراننسفی، عمر بن محمد (نويسنده)

    حبوش، ماهر ادیب (محقق) مغربی، فادی (محقق) فارس، جمال عبدالرحیم (محقق)

    عجلوني، ساریة فایز (محقق)
    سال نشر1440ق - 2019م
    چاپ1
    شابک9786052279311
    موضوعتفاسیر اهل سنت - قرن 6ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد15
    کد کنگره
    9ت5ن 94/5 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التیسیر في التفسیر اثر ابوحفص نجم‌الدین عمر بن محمد بن احمد نسفی حنفی (461- 537ق)، فقیه و متکلم مشهور جهان اسلام، از جمله معدود تفاسیر حنفی موجود به شمار می‌رود که با تحقیق ماهر ادیب حبوش منتشر شده است.

    در این اثر، امام نسفی تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر ادبی، تفسیر مأثور و روایی، تفسیر به رأی و تفسیر عرفانی را به زیبایی باهم جمع کرده و در لابه‌لای تفسیر عربی خود، جملات و متون فارسی را به کثرت نقل نموده است[۱].

    نسفی در این تفسیر، به ضرورتی که در بخش‌هایی از تفسیر احساس می‌کرده، عباراتی به زبان فارسی- گاه در حد یک یا چند کلمه و گاه طولانی‌تر و چندین سطر، آورده است که به چند نمونه از آن، اشاره می‌شود: «و بالفارسیة: تفسير روشن‌کردن روى سخن است و تأويل پیداکردن معنى سخن است‌... و بالفارسیة: تفسير مر گشايش را و تأويل مر نمايش را.» و فارْسِيَّة: مى‏اندخسم و پناه مى‏خواهم و نگاهداشت مى‏خواهم و امان مى‏خواهم و يارى مى‏خواهم و فرياد می‌خواهم[۲].

    این تفسیر در دوران عثمانیان در عراق، ترکیه و شام از شهرت خاصی برخوردار بود، طوری که سه تفسیر مهم نوشته شده در زمان عثمانیان، یعنی تفسیر ابن کمال پاشا، تفسیر روح البیان، و تفسیر روح المعانی، از این اثر به‌عنوان تفسیر مرجع استفاده کرده‌اند. در میان تفاسیر فارسی، مولانا یعقوب چرخی غزنوی تفسیر مختصر خود را با استفاده از سه منبع، یعنی «التیسیر فی التفسیر» نجم‌الدین نسفی، «الکشاف» زمخشری، و تفسیر کواشی، نگاشته است. گذشته از آن، ادیب و عالم مشهور دوره تیموریان، مولانا کمال‌الدین حسین واعظ کاشفی در «جواهر التفسیر» و تفسیر مختصرش بنام «مواهب علیه» (مشهور به تفسیر حسینی)، پس از «تفسیر کبیر» امام فخرالدین رازی، بیش‌ترین نقل‌قول و یادآوری را از «التیسیر» امام نجم‌الدین نسفی دارد[۳].

    وی در این تفسیر دو هدف را برآورده کرده است، یکی بالابردن ایمان و تقوی به نقل موعظه‌ها، حکمت‍‌ها، و عبارت‌های علما و زاهدان. دوم بالابردن دانش قرآنی در زمینه لغت، اعراب، لغت، تفسیر، تأویل، روایات و اقوال مختلف [۴].

    محقق در بخشی از مقدمه به بحث از منابع تفسیر و روش نسفی نسبت به تفسیر قرآن به قرآن، استفاده از روایات، لغت، نحو، فقه، اسرائیلیات و نقد وی از دیدگاه‌های دیگران پرداخته است [۵].

    پانویس

    1. ر.ک:بی‌نام
    2. نویدی ملاطی، علی، ص119-120
    3. ر.ک: بی‌نام
    4. ر.ک: مقدمه تحقیق ص7
    5. ر.ک: مقدمه تحقیق ص38

    منابع مقاله

    1. مقدمه کتاب
    2. نویدی ملاطی، علی، «منقولات فارسی کتاب التیسیر فی التفسیر»، نامه فرهنگستان زمستان 1394- شماره 58.
    3. بی‌نام، «ترجمه مختصر فارسی از «التیسیر فی التفسیر»»، بینات، دوشنبه 18 اردیبهشت 1402

    وابسته‌ها