۱۴۴٬۸۸۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
شاگردان و مصاحبانى داشته است كه متأثر از او بودهاند و پس از وی روش او را در فقه و كلام دنبال كردهاند كه از آن جملهاند: ابراهیم بن محمد معروف به ابن البرذون، احمد بن موسى التمار، على بن منصور الصفار، محمد الرّفادی، ابن احمد الشركاء و ابوبكر ابن الفمودی و همگان از علمای افریقیه به شمار آمدهاند. | شاگردان و مصاحبانى داشته است كه متأثر از او بودهاند و پس از وی روش او را در فقه و كلام دنبال كردهاند كه از آن جملهاند: ابراهیم بن محمد معروف به ابن البرذون، احمد بن موسى التمار، على بن منصور الصفار، محمد الرّفادی، ابن احمد الشركاء و ابوبكر ابن الفمودی و همگان از علمای افریقیه به شمار آمدهاند. | ||
به روزگار ابن حداد، فاطمیان به افریقیه درآمدند و به گفته زبیدی كه خود از معاندان فاطمیان و شیعیان بود، بر اهل سنت و جماعت سخت گرفتند. دو تن از بزرگان اصحاب سحنون را كشتند و ندا دادند: این است سزای پیروان مذهب مالك، بر اثر آن، ترس بر اهل سنت غالب آمد و جملگى بر ابن حداد گرد آمدند و از او خواستند كه در برابر داعیان حكومت فاطمى تقیه كنند. او تقیه را نپذیرفت و از كشته شدن نهراسید و گفت جز دفاع از دین چارهای ندارد و مناظره با داعیان فاطمى را پذیرفت. مردم قیروان وضع او را در آن ایام، به وضع احمد بن حنبل در ایام «محنة» (ایام سختگیری در عهد مأمون و معتصم بر معتقدان به خلق قرآن ) تشبیه مىكردند. به گفته خشنى، ابن حداد با ابوالعباس شیعى صنعانى یكى از داعیان فاطمى مناظره كرده و گفتوگوهایى را كه با وی داشته، برای شاگردانش املا كرده است. كتاب مجالس او مجموعه این گفتوگوهاست. چهار مجلس از آن را خشنى نقل كرده و سه مجلس نیز در ریاضالنفوس مالكى ضبط شده است. موضوع گفتوگو در این مجالس، بیشتر مسائل مورد اختلاف سنّى و شیعه درباره خلفای راشدین و فقه و مبانى اجتهاد است. | به روزگار ابن حداد، فاطمیان به افریقیه درآمدند و به گفته زبیدی كه خود از معاندان فاطمیان و شیعیان بود، بر اهل سنت و جماعت سخت گرفتند. دو تن از بزرگان اصحاب سحنون را كشتند و ندا دادند: این است سزای پیروان مذهب مالك، بر اثر آن، ترس بر اهل سنت غالب آمد و جملگى بر ابن حداد گرد آمدند و از او خواستند كه در برابر داعیان حكومت فاطمى تقیه كنند. او تقیه را نپذیرفت و از كشته شدن نهراسید و گفت جز دفاع از دین چارهای ندارد و مناظره با داعیان فاطمى را پذیرفت. مردم قیروان وضع او را در آن ایام، به وضع احمد بن حنبل در ایام «محنة» (ایام سختگیری در عهد مأمون و معتصم بر معتقدان به خلق قرآن) تشبیه مىكردند. به گفته خشنى، ابن حداد با ابوالعباس شیعى صنعانى یكى از داعیان فاطمى مناظره كرده و گفتوگوهایى را كه با وی داشته، برای شاگردانش املا كرده است. كتاب مجالس او مجموعه این گفتوگوهاست. چهار مجلس از آن را خشنى نقل كرده و سه مجلس نیز در ریاضالنفوس مالكى ضبط شده است. موضوع گفتوگو در این مجالس، بیشتر مسائل مورد اختلاف سنّى و شیعه درباره خلفای راشدین و فقه و مبانى اجتهاد است. | ||
در برخى از مآخذ آمده است كه ابن حداد به مذهب شافعى متمایل شد و ردّی بر المدونة سحنون نگاشت كه بر اثر آن، مالكیها از وی دوری جستند، ولى پس از مبارزات او با داعیان حكومت فاطمى، مجدداً به او روی آوردند. مآخذ اولیه در این باره ساكتند و لذا صحت آن بعید است، بهخصوص كه به گفته خشنى او ردّی بر شافعى نوشته كه خشنى خود آن را دیده است. ردّیه مذكور خطاب به فقیه شافعى اسماعیل مُزنى (د 264ق/878م) است، اما مزنى از دادن پاسخ به آن سرباز زده و گفته است: هر كس عالم است آن را پاسخ گوید. | در برخى از مآخذ آمده است كه ابن حداد به مذهب شافعى متمایل شد و ردّی بر المدونة سحنون نگاشت كه بر اثر آن، مالكیها از وی دوری جستند، ولى پس از مبارزات او با داعیان حكومت فاطمى، مجدداً به او روی آوردند. مآخذ اولیه در این باره ساكتند و لذا صحت آن بعید است، بهخصوص كه به گفته خشنى او ردّی بر شافعى نوشته كه خشنى خود آن را دیده است. ردّیه مذكور خطاب به فقیه شافعى اسماعیل مُزنى (د 264ق/878م) است، اما مزنى از دادن پاسخ به آن سرباز زده و گفته است: هر كس عالم است آن را پاسخ گوید. | ||