جلال ناخوانده: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۵
جلال ناخوانده | |
---|---|
پدیدآوران | خاکی، غلامرضا (نویسنده) |
ناشر | همرخ نگاشت |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 0ـ6ـ93772ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
جلال ناخوانده: گفتگویی با محمدحسین دانایی بر پایۀ یادداشتهای منتشرنشدۀ آلاحمد دربارۀ «غربزدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکران» تألیف غلامرضا خاکی؛ این کتاب نقد تحلیلی ساختار و محتوای آثار آلاحمد و دفاع از شخصیت و آنچه آلاحمد گفته و نوشته و کرده نیست، بلکه هدف کتاب فقط کندوکاوی هدفمند در سیر شکلگیری سه کتاب مهم اوست تا بتوان گوشههایی از اوضاع روانی، ارتباطی و چگونگی او را تشریح کرد.
ساختار
کتاب از چهار پاره تشکیل شده است.
پارۀ نخست: در آستانۀ گفتگو
پارۀ دوم: کندوکاوی دربارۀ کتاب غربزدگی
پارۀ سوم: درنگی در کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران
پارۀ چهارم: پیوستها
در بخش پیوستها هم به سه پیوست تقسیم شده است.
پیوست الف) کاوشی در ابعاد وجودی جلال
پیوست ب) چندوچون یادداشتهای روزانۀ جلال آلاحمد
پیوست ج) در نیایشگاه تکنولوژی (تأملی در دیدگاههای آلاحمد دربارۀ تکنولوژی
گزارش محتوا
در سالهای اول انقلاب دو کتاب «غربزدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکران» همچنان در فضای فرهنگی ایران بازتابی جدی داشتند و احکام کلی که آلاحمد در این کتابها صادر کرده بود، مبنای بسیاری از داوریها در حوادث سیاسی ابتدای انقلاب گردید و مایۀ تخریب و بدبینی به روشنفکری در جامعه شد. این اوضاع همزمان با گسترش این باور در جهان بود که روشنفکران در جایگزینشدن با پیامبران ناموفق بودهاند.
جلال آلاحمد به قول محمدحسین دانایی «یکپارچه غیرت و جرئت و صراحت بود. او تیزی شمشیر زور و ظلم و شر و فساد را بر گلویش احساس میکرد و از ته دل فریاد میکشید، اعتراض میکرد و به دیگران هم هشدار میداد. جلال آلاحمدی که در تمام عمر بلندترین فریاد اعتراض به بیعدالتی، بیحقیقتی و بیاخلاقی بود و کسی جز خودش جرئت نمیکرد به ساحت اندیشههایش چپ نگاه کند، اکنون به برند بیصاحبی تبدیل شده که هر جاعلی میتواند بهرایگان جعل و تکثیرش کند و محصولات تقلبی خود را با مارک «جلال آلاحمد» به بازار عرضه نماید».
این کتاب نقد تحلیلی ساختار و محتوای آثار آلاحمد و دفاع از شخصیت و آنچه آلاحمد گفته و نوشته و کرده نیست، بلکه هدف کتاب فقط کندوکاوی هدفمند در سیر شکلگیری سه کتاب مهم اوست تا بتوان گوشههایی از اوضاع روانی، ارتباطی و چگونگی او را تشریح کرد و روشن نمود که بر فرایند شکلگیری، نگارش و تکامل اندیشۀ بنیادین کتابهای «سه مقالۀ دیگر»، «غربزدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفکران»چه عواملی مؤثر بودهاند.
نگارنده برای کاوش در یادداشتهای جلال، رویکرد خاطرهخوانی تحلیلی را با هدف تاریخنگاری فکری (Intellectual Historiography) به کارگرفته است. او در فرایند کار از همراهی محمدحسین دانایی خواهرزاده جلال برخوردار بوده است. دانایی از نزدیک در جریان امور مربوط به زندگی دایی خود قرار داشته و در فرایند اجرایی تدوین کتابهای «غربزدگی»، «در خدمت و خیانت روشنفکران» نیز نقش داشته است و اکنون نیز اصل یادداشتهای مذکور را در اختیار دارد.
منبع این پژوهش یادداشتهای روزانۀ جلال آلاحمد است که چندوچون آن در پیوست (ب) آمده است.
آلاحمد در لابلای این یادداشتهای خود از فرایند خلق و نقد و تکامل ایدههای خویش سخن میگوید. یادداشتها مطالب گوناگونی را دربر دارند؛ از جمله مسائل شخصی و ویژگیهای فردی و خانوادگی، بیان ویژگی فکری و رفتاری اعضای خانواده و دوستان و معاصران؛ تحلیل عملکرد تاریخی افراد؛ توصیف مکانها و مسیرهای سفرهای داخلی و خارجی؛ ویژگیهای مردمشناسی ایرانیان؛ تحولات سیاسی گذشته و حال ایران و جهان؛ چگونگی گفتگو و تعاملات او با دیگران؛ و سیر شکلگیری کتابها و مقالات. خاطرات و توضیحات خواهرزادهاش محمدحسین دانایی، تکمیلکنندۀ این یادداشتهاست.
در بخشی از گفتگو دربارۀ کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آمده است: «طبیعتاً خود مرحوم آلاحمد در جریان وقایع سیاسی ـ اجتماعی روز بوده و دربارۀ آنها تأمل میکرده است. کتاب و مجله هم که میخوانده و با این و آن ـ چه در داخل کشور و چه در خارج ـ تماس و گفتگو داشته و همۀ این منابع اطلاعاتی بهتدریج به مواد اولیه لازم برای تفکر و نگارش تبدیل میشدهاند» (ص 143).
پارۀ نخست کتاب اختصاص به بیان مقدماتی دربارۀ روشنفکری و ایران دارد. پارۀ دوم به گفتگو دربارۀ کتاب «غربزدگی» اختصاص یافته است و در پارۀ سوم از کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» و چندوچون آن سخن به میان آمده است. پارۀ چهارم کتاب با عنوان پیوستها، ابتدا کاوشی در ابعاد وجودی جلال از خلال یادداشتهاست، در پیوست دوم به یادداشتها اشاره شده است و در آخرین پیوست به دیدگاههای جلال دربارۀ تکنولوژی پرداخته شده است.[۱]
پانويس