التصاريف: تفسير القرآن مما اشتبهت أسماؤه و تصرفت معانيه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمه‌نويس')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''التصاريف تفسير القرآن مما اشتبهت أسماؤه و تصرفت معانيه'''، اثر یحیی بن سلام (124- 200ق/ 742-815م)، کتابی است پیرامون معانی مختلف برای واژگان قرآنی که با تحقیق هند شلبی منتشر شده است.
'''التصاريف تفسير القرآن مما اشتبهت أسماؤه و تصرفت معانيه'''، اثر [[تیمی، یحیی بن سلام|یحیی بن سلام]] (124- 200ق/ 742-815م)، کتابی است پیرامون معانی مختلف برای واژگان قرآنی که با تحقیق [[شبلی‌، هند|هند شلبی]] منتشر شده است.


اشباه در فن وجوه و نظایر، واژه‌ای‌ است که گاه به‌جای کلمه «وجوه» به‌کار می‌رود و بیانگر آن است که واژه دیگری برای همین معنی است و این اصطلاح با توجه به اینکه وجوه، معانی یا مفاهیم‌ مختلفی‌ هستند؛ شگفت می‌نماید<ref>ر.ک: سلطانی رنانی، مهدی، ص325-326</ref>. ابوالحسن مقاتل بن سلیمان بن بشیر ازدى مروزى بلخى (حدود 80 تا 90-150ق)، قدیمی‌ترین اثر چاپی به نام «الوجوه و النظائر في القرآن الكريم» را داراست که در آن، به گردآوری واژگانی از قرآن پرداخته که به بیش از یک معنا تفسیر شده و لفظ را همراه معنی آن، ذکر کرده است و نویسندگان پس از وی، راه او در وجوه قرآنی را ادامه دادند که اثر حاضر، از جمله آنها می‌باشد<ref>ر.ک: پورابراهیم، شیرین و دیگران، ص3</ref>.
اشباه در فن وجوه و نظایر، واژه‌ای‌ است که گاه به‌جای کلمه «وجوه» به‌کار می‌رود و بیانگر آن است که واژه دیگری برای همین معنی است و این اصطلاح با توجه به اینکه وجوه، معانی یا مفاهیم‌ مختلفی‌ هستند؛ شگفت می‌نماید<ref>ر.ک: سلطانی رنانی، مهدی، ص325-326</ref>. [[مقاتل بن سلیمان|ابوالحسن مقاتل بن سلیمان بن بشیر ازدى مروزى بلخى]] (حدود 80 تا 90-150ق)، قدیمی‌ترین اثر چاپی به نام «[[الوجوه و النظائر في القرآن العظيم|الوجوه و النظائر في القرآن الكريم]]» را داراست که در آن، به گردآوری واژگانی از قرآن پرداخته که به بیش از یک معنا تفسیر شده و لفظ را همراه معنی آن، ذکر کرده است و نویسندگان پس از وی، راه او در وجوه قرآنی را ادامه دادند که اثر حاضر، از جمله آنها می‌باشد<ref>ر.ک: پورابراهیم، شیرین و دیگران، ص3</ref>.
 
[[تیمی، یحیی بن سلام|یحیی بن سلام‌‌]] کتاب خویش را «التصاريف» نامیده و این نام‌گذاری می‌فهماند که الفاظ و واژه‌ها به هم شبیه هستند و معانی با یکدیگر متفاوت می‌باشند. مراد او از تصریف در‌ معنی‌ اموری است که نامشان به‌ هم‌ شبیه‌ است<ref>ر.ک: سلطانی رنانی، مهدی، ص326</ref>.


یحیی بن سلام‌‌ کتاب خویش را «التصاريف» نامیده و این نام‌گذاری می‌فهماند که الفاظ و واژه‌ها به هم شبیه هستند و معانی با یکدیگر متفاوت می‌باشند. مراد او از تصریف در‌ معنی‌ اموری است که نامشان به‌ هم‌ شبیه‌ است<ref>ر.ک: سلطانی رنانی، مهدی، ص326</ref>.
این کتاب از بخش‌هایی تشکیل شده است و هر بخش شامل واژه‌ای از قرآن است که مؤلف به شیوه ذکر وجوه آن به تفسیر پرداخته است و همچنین شامل مجموعه‌ای از‌ آیات‌ می‌باشد که توزیع و پراکندگی آن به اعتبار وجوه یادشده از واژه است<ref>ر.ک: همان، ص328</ref>.
این کتاب از بخش‌هایی تشکیل شده است و هر بخش شامل واژه‌ای از قرآن است که مؤلف به شیوه ذکر وجوه آن به تفسیر پرداخته است و همچنین شامل مجموعه‌ای از‌ آیات‌ می‌باشد که توزیع و پراکندگی آن به اعتبار وجوه یادشده از واژه است<ref>ر.ک: همان، ص328</ref>.


هماهنگی در ترتیب مجموعه کلمات بین این کتاب و کتاب «الأشباه و النظائر» مقاتل بن سلیمان دیده می‌‌شود‌. یحیی بن سلام در این کتاب، شیوه ترتیب سوره‌ها و ترتیب ورود واژگان در هر سوره را رعایت نموده و آنچه نشان‌دهنده اهمیت و ارزش این اثر می‌باشد، این است که بسیاری از نویسندگان علوم قرآنی‌ و تفسیر نیز‌ به این شیوه عمل کرده‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.
هماهنگی در ترتیب مجموعه کلمات بین این کتاب و کتاب «[[الأشباه و النظائر في القرآن الكريم (کلمات مشترک و هم معنا در قرآن کریم)|الأشباه و النظائر]]» [[مقاتل بن سلیمان]] دیده می‌‌شود‌. یحیی بن سلام در این کتاب، شیوه ترتیب سوره‌ها و ترتیب ورود واژگان در هر سوره را رعایت نموده و آنچه نشان‌دهنده اهمیت و ارزش این اثر می‌باشد، این است که بسیاری از نویسندگان علوم قرآنی‌ و تفسیر نیز‌ به این شیوه عمل کرده‌اند<ref>ر.ک: همان</ref>.


شرح و تفسیر ابن سلام در این کتاب از واژگان، بسیار مختصر است و به‌ندرت به اسباب نزول یا ذکر قرائت‌ها و امور دیگر‌ پیرامون‌ لفظ‌ و آیه می‌پردازد؛ مثلا برای‌ واژه‌ «هدی‌» وجوه زیر را یاد کرده است:
شرح و تفسیر [[تیمی، یحیی بن سلام|ابن سلام]] در این کتاب از واژگان، بسیار مختصر است و به‌ندرت به اسباب نزول یا ذکر قرائت‌ها و امور دیگر‌ پیرامون‌ لفظ‌ و آیه می‌پردازد؛ مثلا برای‌ واژه‌ «هدی‌» وجوه زیر را یاد کرده است:
# به معنای بیان؛ در آیه «أولئك علی هدی» (بقره: 5).
# به معنای بیان؛ در آیه «أولئك علی هدی» (بقره: 5).
# به معنای تصدیق؛ در آیه «و أما‌ ثمود‌ فهديناهم‌» (فصلت: 17) و به معنای راه؛ در آیه «إنّا‌ هديناه‌ السبيل» (انسان: 3).
# به معنای تصدیق؛ در آیه «و أما‌ ثمود‌ فهديناهم‌» (فصلت: 17) و به معنای راه؛ در آیه «إنّا‌ هديناه‌ السبيل» (انسان: 3).