سهروردی مفسر آیات نور: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جمع آوری' به 'جمعآوری') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه شناسی ' به 'هشناسی ') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
# طالب و جويندهي بحث تنها <ref>متن، صص 59-58</ref>. | # طالب و جويندهي بحث تنها <ref>متن، صص 59-58</ref>. | ||
در بخش دیگر به عقل پرداخته و در تبیین عقل برای بهتر فهمیده شدن از دو مقولهی دیگر نیز یاد کرده است که عبارتند از جسم و نفس و این هر سه را با عالم مشخّص کرده است به نوعی که هر کدام برای خود عالمیخاص دارند <ref>متن، ص 88</ref>. این عوالم در اغلب آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] مورد توجّه قرار گرفته که نویسنده نیز به برخی از آنها اشاره کرده است. این بخش با بخش بعدی که مربوط به افلاک است و در واقع بحث | در بخش دیگر به عقل پرداخته و در تبیین عقل برای بهتر فهمیده شدن از دو مقولهی دیگر نیز یاد کرده است که عبارتند از جسم و نفس و این هر سه را با عالم مشخّص کرده است به نوعی که هر کدام برای خود عالمیخاص دارند <ref>متن، ص 88</ref>. این عوالم در اغلب آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] مورد توجّه قرار گرفته که نویسنده نیز به برخی از آنها اشاره کرده است. این بخش با بخش بعدی که مربوط به افلاک است و در واقع بحث فرشتهشناسی فلسفیِ سهروردی را بحث میکند ربطی ماهوی با هم دارند، زیرا در مراتب عقل که عقول عشره معمولاً مدّ نظر است که مثلاً جبرائیل را عقل فعّال یا عقل عاشر مینامند در این دو بحث جایگاهی ویژهی افته است. | ||
فلک قمر، فلک عطارد، فلک زهره، فلک شمس، فلک مرّیخ، فلک مشتری، فلک زحل، فلک ثوابت و فلک اطلس یا فلک الافلاک نامهایی است که [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] برای عقول و مراتب عقول قائل شده است. <ref>متن، صص 122-121</ref>.در آثار سهروردی در ترکیب عقل و فلک و فرشته به تفصیل میتوان مطالبی را یافت که صرفاً در فلسفهی او و در نوع زبانیِ انتخابی او معنا دارد، زیرا نگرش افلاکی و توجّه به هیئت و نجوم بیرون از فکر فلسفی معنایی دیگر یافته که رودررو کردن این دو غیر معمول و ناصحیح و البتّه بی نتیجه میماند. | فلک قمر، فلک عطارد، فلک زهره، فلک شمس، فلک مرّیخ، فلک مشتری، فلک زحل، فلک ثوابت و فلک اطلس یا فلک الافلاک نامهایی است که [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] برای عقول و مراتب عقول قائل شده است. <ref>متن، صص 122-121</ref>.در آثار سهروردی در ترکیب عقل و فلک و فرشته به تفصیل میتوان مطالبی را یافت که صرفاً در فلسفهی او و در نوع زبانیِ انتخابی او معنا دارد، زیرا نگرش افلاکی و توجّه به هیئت و نجوم بیرون از فکر فلسفی معنایی دیگر یافته که رودررو کردن این دو غیر معمول و ناصحیح و البتّه بی نتیجه میماند. |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۲۰
سهروردی مفسّر آیات نور | |
---|---|
پدیدآوران | کاظم محمّدی (نویسنده) |
ناشر | انتشارات نجم کبری |
مکان نشر | ایران ـ کرج |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 8-8-96787-964-978 |
موضوع | عارفان، ایران، سرگذشتنامه. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 9س35م/771 BBR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سهروردی مفسّر آیات نور نوشتهی کاظم محمّدی کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح زندگی، سلوک عقلی ـ عرفانی و اندیشههای فیلسوف ـ عارفِ شیخ اشراقی، شهابالدّین یحیی بن حبش سهروردی میپردازد. سهروردی یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام است، گرچه تا دو سه دهه پیش چندان شناخته شده نبود ولی اکنون با پژوهشهای مکتوب کم کم مورد شناخت بهتر قرار گرفته است. آثار این فیلسوف نامیرا قبلاً پروفسور هانری کوربن و پروفسور سیّد حسین نصر جمعآوری، تدوین و منتشر کرده بودند و اغلب مقالات و کتابها نیز بر همان مأخذ تکیه داشت. کتاب حاضر نیز در همین راستا مورد پژوهش واقع شده و به شرح اندیشه و آثار سهروردی اهتمام نموده است. ولی گفتنی است که از این نویسنده، کاظم محمّدی قبلاً کتابی با عنوان سهروردی دانای حکمت باستان با تفصیل زیاد و دقّت وافر به انتشار رسیده بود ولی در این کتاب، یعنی سهروردی مفسّر آیات نور مطالبی وجود دارد که در آن کتاب به اجمال مورد توجّه قرار گرفته بود، عنوان فرعی اثر هم که از مفسّر نور بودن او سخن میگوید به نوعی اشراقی بودن و جنبههای نورپذیر فکر او را مورد مداقّه قرار میدهد. و اگر در گار پژوهشی این نویسندهی گرامیبخواهیم بیشتر دقیق شویم در دههی شصت کتاب دیگری را به انتشار رسانده با نام جدال تاریخی عقل و عشق که بعدها با اصلاح و تغییراتی مختصر با عنوان چالش درون توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیمنتشر شد. در آنجا در بین مقالات متعدّد یکی هم مربوط به همین شیخ اشراق است و بدین منوال کارنامهی سهروردی شناسی یا سهروردی پژوهشی این نویسنده چنان است که از دههی شصت تا کنون را در بر میگیرد. در کنار اینها باید از کتاب هشت رساله سهروردی این نویسنده هم یاد کنیم که در کار سهروردی شناسی کار او را تکمیل میکند. هشت رساله مربوط به رسالههای مختصر سهروردی است که به اهتمام و اصلاح وی به انتشار رسیده و تا کنون شش چاپ از آن در دست است.
ضمناً قابل ذکر است که این کتاب، یعنی سهروردی مفسّر آیات نور در ادامهی «مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه» است، که از سال هشتاد با انتشار چند جلد از آنها توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بعد از آن توسّط انتشارات نجم کبری صورت گرفته که تا کنون بیش از سیزده شخصیّت فلسفی ـ عرفانی به مانند: ابن عربی، مولانا، شبلی، ابوحامد غزّالی، ابوسعید ابوالخیر، بایزید بسطامی، نجمالدّین کبری، علاءالدّوله سمنانی، حلاج و سعدالدّین حموی صورت گرفته است که هر کدام اثری ارزشمند و مرجع برای پژوهشگران و اساتید عرفان و فلسفه محسوب میشود.
ساختار
کتاب سهروردی مفسّر آیات نور اثری است یک جلدی و با 248 صفحه که اختصاصاً به معرّفی این فیلسوف اشراقی میپردازد و از سیر و سلوک عقلی، آراء واندیشههای خاص او میگوید. زندگی او را میکاود و در دقایق زندگیِ او ما را شریک و همراه سفرهای صوری و معنوی میگرداند. در طول کتاب با مقولات زیادی مواجه میشویم که شاید کمتر شنیده یا دیده شده باشد، قلم نویسنده در این کتاب به مانند مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه چنان است که گویی با یکایک آنان زیسته است و به همین منوال ما را به همراه ایشان به سفری معنوی میبرد تا از ورای زمان حظّی معنوی از ایشان ببریم.
از مقدّمهی کتاب چنین دانسته میشود که این اثر هشتمین کتاب از مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه است، زیرا نویسنده در انتهای مقدّمه در این خصوص چنین توضیح میدهد: و امّا هشتمین کتاب از این مجموعه به حکیم، فیلسوف، عارف و صوفیِ صافی ضمیر، جناب شیخ شهابالدّین سهروردی اختصاص دارد که ما او را به عنوان «شیخ اشراق» میشناسیم. وی از نوادر دوران و فرید عصر و زمان بوده است، گذشته از آثار و اندیشهها، زندگی او نیز از جهاتی چند قابل توجّه است که جا دارد محقّقان به آن مقولات نیز عنایتی ویژه داشته باشند[۱].
کتاب به زبانی بسیار ساده و روان نوشته شده است. نویسنده خود در مقدّمهاین روش نیز اشاره نموده است. وی میگوید این مجموعه، یعنی مشاهیر عرفان و فلسفه و از جمله این کتاب نهایت سعی را در سادهنویسی داشته است تا خواننده با کمترین زحمت و بدون رجوع به قاموسها و فرهنگنامهها بتواند به سهولت متن را بخواند و بفهمد [۲]. این شیوه در دستور کار وی بوده است و میتوان گفت در اکثر این مجموعه نیز به همین گونه رفتار شده است با این حال نباید گمان کرد که نویسنده در همه جا از این شیوه استفاده کرده است، کما اینکه در برخی آثار نوشتاری سخت را به کار گرفته که جز افراد متخصّص از خوانش و فهم آن عاجز میشوند، برای نمونه تمهیدی بر معرفت نفس را میتوان نام برد.
نویسنده در آغاز کتاب در بخش مقدّمه در خصوص تحقیقاتی با این تم میگوید: تحقیق و جست و جو در اقوال و احوال عارفان و اهل سلوک از لذّتبخشترین کارهای ممکن برای محقّقِ عرفان و تصوّف است، و این به چندین دلیل میتواند باشد، یکی از این بابت که اینان به معرفتِ عرفانی و کشف و شهودی رسیدهاند که بسیاری از پردهها و حجابهای راه از برابر دیدگانشان به کناری رفته، چیزها دیدهاند و به جاهایی رسیدهاند. هم از این بابت که این بزرگان، از رشدیافتگان سلوک معنوی و عرفان الهی هستند و در کشف رمزهای دینی و تأویل آیات قرآنی گامها برداشتهاند و در فهم بهتر کتاب خدا مؤثّر بودهاند، و هم از این بابت که آنان در زمرهی اولیاء الهی و مردان خدا هستند و همین نکات میتواند اسباب شوق و وجد همه کس به ویژه اهل تحقیق را از برای ذکرشان فراهم سازد. برخی از ایشان جزو کسانی هستند که میتوانند برای عصر ما و نسل جوان ما الگویی مثبت و سازنده در جهت سلوک عینی، عملی، انسانی و اجتماعی باشند، زیرا که خود آنان در جمع زیسته و از برای رشد زمان و جامعهی خود کوشیدهاند. شاگردان و مریدان صالح و سالم پروردهاند. حاکمان را نصیحت و اصلاح کردهاند و در بسیاری موارد از خطاها و ظلمهایشان کاستهاند و بسیاری از سرگشتگان را به دین الهی جذب و علاقه مند کردهاند[۳].
کتاب سهروردی مفسّر آیات نور عنوانی شماره وار در فهرست ندارد و چیزی که به فصل یا باب یا بخش نیز اشاره شود در آن دیده نمیشود ولی با این حال فهرست مطلب به ترتیبی که آمده گویای یک روال منطقی است که از زندگی شیخ آغاز میکند، اندیشههای ناب فلسفی او را از طریق متون فلسفیِ او میکاود و نهایتاً هم به معرّفی آثار و نوشتههای او میپردازد. آنچه که در فهرست مطالب آمده است به ترتیب چنین است: مقدّمه. آیهی نور. دعای شیخ اشراق. شرح زندگی شیخ اشراق. شرح احوال سهروردی از زبان شهرزوری. سهروردی و حکمت. سهروردی و عقل. سهروردی و افلاک. سهروردی و آیات قرآنی. سهروردی و نور و اشراق. سهروردی و عرفان و تصوّف. سهروردی و ذکر و سماع. سهروردی و عشق. آثار و نوشتههای سهروردی. کتابنامه و نمایه.
چنانکه از متنِ فهرست بر میآید چیزی از قلم نیفتاده است. در واقع هر چه که در خصوص شیخ اشراق مورد نظر بوده در این فهرست میتوان گنجانده شده است و ما میتوانیم با خوانش هر قسمت به مطلبی خاص راهی ابیم ولی بهتر آن است که نویسنده را در این نگارش همراهی کنیم. چنانکه پیداست از شرح زندگی آغاز کرده و در ادامه به اندیشههای فلسفی و بعد از آن به باورهای عرفانی او اشاره کرده است و این سیری درست در شناخت این فیلسوف است.
گزارش محتوا
کتاب سهروردی مفسّر آیات نور نوشتهی کاظم محمّدی با دقّت تمام به بررسی زندگی و افکار فلسفی شیخ اشراق میپردازد. کتاب حاضر حجم چندانی ندارد ولی با این حال به زبان بسیار ساده سعی در بهتر شناساندن این فیلسوف اشراقی داشته است و چنین به نظپر میرسد که در کار خود موفّق بوده است، چاپهای مکرّر که اکنون چاپ چهارم آن در دست است به نوعی نشان توفیق آن محسوب میشود. شاید برخی گمان کنند که برخی کتابها چاپهای بیشتری یافته است، بله ولی در نظر داشته باشید که فلسفه و مشتاقان و کسانی که بتوانند با آن رابطه برقرار کنند و فهم فلسفی داشته باشند نیز چندان زیاد نیستند. پس طبیعی است که تعداد چاپهای آن نیز خیلی زیاد نباشد، گر چه چهار چاپ برای این کتاب و تعداد شش چاپ برای هشت رساله سهروردی کم نیست.
در آغاز کتاب عبارتی عمیق و ارزشمند از شیخ اشراق نقل شده است که به واقع تأمّل کردنی است و در دوران فتنه باید بدان تأسّی نمود و راهی را که عملاً بیان کرده آشکارا باید در سلوک مورد نظر قرار داد، سفارشی که او خود از روی اخلاص و شجاعت به آن چندان رفتار نکرد، هر چند ایرادی به او نیست زیرا در سلوک به اجتهاد خود عمل نموده است.
اینکه کتاب با آیهای از قرآن شروع شده و پیامد آن نیز دعایی ارزنده از شیخ سرلوحهی پژوهش قرار گرفته مطلعی مبارک است. در شرح زندگانی شیخ چیزی از قلم نیفتاده دقیقترین امور مدّ نظر پژوهشگر واقع شده و از طریق منابع مهمیکه به نوعی از او در در بارهی او گفته و نوشتهاند نکتهها برداشته و البتّه کاری تطبیقی و نقّادانه را در کار پژوهش کرده است. چنانکه نویسنده در بخش شرح زندگانی وی گفته است در بیان زندگی صوری و شناسنامهای شیخ از منابعی چون: نزهت الارواح، شهرزوری، وفیات الاعیان، ابن خلکان، طبقات الاطبّاء، خزرجی، معجم الادباء، یاقوت حموی و چندی دیگر استفاده کرده است[۴].
گذشته از سال و سن وی، اشاراتی به دانش آموزی و طلب علم وی که از کمسالی آغاز شده دارد و اشاراتی هم به سفرهای علمیاو در همین بخش دیده میشود. برخی از استادان و برخی از همشاگردان وی معرّفی شده است. تندی زبان و صراحت لهجه در بیان عقاید و آراء، بیباکی در مناظرات کلامیو دینی با در نظر داشتن عقایدی که به زعم مؤلّف شیعه بوده است سبب شده تا برخی از علمای منسوب به دربار صلاحالدّین ایّوبی که از اهل تسنّن بوده و با وجود سهروردی جا را برای خود کاملاً تنگ میدیدند در نزد سلطان سعایت و نمّامیکرده و از کینه و حسادت وی را مرتد و خطرناک به حال دین و جامعه معرّفی کردند تا سر انجام به طرزی که کاملاً واضح نیست به دستور صلاح الدّین به قتل میرسد. چنانکه بیان شد نظر مؤلّف محترم آن است که وی شیعه بوده و یکی از دلایل آن نیز همین حسادت عالمان صوری اهل سنّت میتواند باشد.
از دیگر مواردی که در این بخش به آن توجّه شده یکی دانشهای متعدّدی است که شیخ به آنها مسلّط بوده که در این بین منابعی از علوم غریبه به مانند سیمیا نیز حرف و حدیثی هست. غیر از آن مسلّماً در فقه و حدیث و تفسیر و قرآن دستی داشته، فلسفه را از قدیم تا دورهی خود میشناخته، کلام و عرفان و تصوّف را هم استادانه در اختیار داشته است. در میزان علم و عقل او نیز در زمان او سخنان متعدّدی وجود دارد و هم این که وی را شیخ مقتول و شیخ شهید اعلام میکنند. در کنار اینها به سه سهروردی اشاره میشود که آن دو دیگر از اهل عرفان و تصوّف هستند، یکی ابوالنّجیب سهروردی و دیگری شهابالدّین ابوحفص سهروردی صاحب عوارف المعارف است.
در بخش سهروردی و حکمت اشارات قرآنی زیادی به حکمت صورت گرفته که حکیم مطلق را خداوند دانسته و در مرحلهی بعد انبیاء الهی را به عنوان کسانی که مستقیماً از حق متعلّم به تعلیم حکمت بودهاند معرّفی کرده است و بیان داشته که حکمت یکی از چیزهایی است که پیامبران باید آن را به مردم بیاموزند. این است که کار پیامبران نیز حکیمانه بوده و طبق حکمت هم عمل میکنند و هم به حکمت تعلیم مینمایند. موارد دهگانهای را که نویسنده، کاظم محمّدی در بیان حکمت قرآنی به آن اشاره کرده جزو نکات مهم و ارزندهی این بخش است[۵].
تقسیمیکه شیخ اشراق در آثار خود از جمله در حکمة الاشراق در خصوص انواع و مراتب و طبقات افراد در امر حکمت آورده نیز بسیار مهم و قابل توجّه است. این طبقات هشتگانه به زعم سهروردی چنین است:
- حكيم الهي كه متوغّل و فرورفته ي در تألّه مي باشد و گرداگرد بحث و حكمت بحثي نمي گردد.
- حكيم بحّاث كه گرد تألّه و حكمت الهي نگردد.
- حكيم متوغّل در تألّه و بحث هر دو.
- حكيم متوغّل در تألّه و متوسّط در بحث و يا ناتوان در آن.
- حكیم متوغّل در بحث و حكمت بحثي، متوسّط در تأله و يا ناتوان در آن.
- دانشجوی و طالب تألّه و بحث.
- طالب و جويندهی تأله تنها.
- طالب و جويندهي بحث تنها [۶].
در بخش دیگر به عقل پرداخته و در تبیین عقل برای بهتر فهمیده شدن از دو مقولهی دیگر نیز یاد کرده است که عبارتند از جسم و نفس و این هر سه را با عالم مشخّص کرده است به نوعی که هر کدام برای خود عالمیخاص دارند [۷]. این عوالم در اغلب آثار سهروردی مورد توجّه قرار گرفته که نویسنده نیز به برخی از آنها اشاره کرده است. این بخش با بخش بعدی که مربوط به افلاک است و در واقع بحث فرشتهشناسی فلسفیِ سهروردی را بحث میکند ربطی ماهوی با هم دارند، زیرا در مراتب عقل که عقول عشره معمولاً مدّ نظر است که مثلاً جبرائیل را عقل فعّال یا عقل عاشر مینامند در این دو بحث جایگاهی ویژهی افته است.
فلک قمر، فلک عطارد، فلک زهره، فلک شمس، فلک مرّیخ، فلک مشتری، فلک زحل، فلک ثوابت و فلک اطلس یا فلک الافلاک نامهایی است که سهروردی برای عقول و مراتب عقول قائل شده است. [۸].در آثار سهروردی در ترکیب عقل و فلک و فرشته به تفصیل میتوان مطالبی را یافت که صرفاً در فلسفهی او و در نوع زبانیِ انتخابی او معنا دارد، زیرا نگرش افلاکی و توجّه به هیئت و نجوم بیرون از فکر فلسفی معنایی دیگر یافته که رودررو کردن این دو غیر معمول و ناصحیح و البتّه بی نتیجه میماند.
در بخش سهروردی و آیات قرآنی به این نکته توجّه شده که وی فلسفهی خود را به طرز بسیار عمیقی با آیات قرآنی گرده زده است و از این رو در متن کتابهای فلسفیِ او حتّی در حکمةالاشراق نیز میتوان آیاتی چند را دید. در دیگر آثار او هم شاهد استشهادات بسیار به آیات قرآن هستیم و هم میتوانیم تعداد قابل توجّهی از احادیث را شاهد باشیم. خاصّه بیشتر در کتابهای کم حجم و به ویژه فارسی.
نویسنده در بخشهای آخر کتاب سعی کرده که سهروردی را در کنار فیلسوف بودن عارف نیز نشان بدهد که در ظاهر توفیقی خاص یافته و در این امر موفّق شده است. شواهدی که وی در متون فلسفیِ شیخ اشراق نشانه رفته و موضوعاتی که به آن پرداخته است دقیقاً نشان از آن دارد که گویا یک سالک طریقت است که در راه سلوک با مواجهات خود روبرو میشود و باید از آنها عبور کند و سلوک را تا انتها ادامه بدهد. این است که از خلوت، ریاضت، ذکر، سماع، پیر، سلوک، واردات، عشق و بسیاری دیگر از مسائل بحث میشود که میتوان همان باور نویسنده را باور داشت و به آن اذعان نمود.
نویسنده در بخش سهروردی و عرفان و تصوّف میگوید: نوشتههای سهروردی به ویژه رسالههای کوتاه و رمزی او عموماً مسائل صوفیانه را در قالب مرید و مراد طرح کرده و به بسیاری از نکتههای لطیف عرفانی توجّه داده که خود حکایت از دانائیِ کامل او در این راه و مقوله است. از همین آثار چنین بر میآید که او آثار قلمیو حکایات رسیده از عارفان و صوفیان بزرگ را به خوبی میشناخته و با آنها مأنوس بوده است. این که در رأس حکمت و فلسفه نه کسانی به مانند: ارسطو و فارابی و ابن سینا بلکه بایزید بسطامی و حلاج و سهل تستری و خرقانی را میداند نشان از آن دارد که حکمت اشراقیِ او دقیقاً حکمتی صوفیانه و یا لااثل آمیخته با اندیشههای اهل تصّوف است[۹].
ویژگیها
کتاب سهروردی مفسّر آیات نور به مانند دیگر آثاری که از کاظم محمّدی در مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به انتشار رسیده در راستای معرّفی درست بزرگانی است که اندیشه و راه درست زیستن را از طریق سلوک واندیشه برای ما باقی گذاشتهاند. در این کتاب هم نکات مهمیوجود دارد که به آن اشاره میشود:
- کتاب دیدگاهی نقدی دارد و در نقد نیز با استدلال و استنادات اصلی وارد بحث شده است.
- متن کتاب روان و با دقّت نوشته شده است
- معرّفی تام و تمام و همه جانبه از این فیلسوف صورت پذیرفته است.
- کتاب مستند به آثار خود فیلسوف است و در شرح و تفسیر بیشتر به منابع مهم فلسفه ارجاع شده است.
- تئوری فیلسوف ـ عارف بودن سهروردی به شکلی که در این کتاب و دیگر کتاب نویسنده، یعنی سهروردی دانای حکمت باستان وجود دارد از ابتکارات وی بوده و بسیار قابل تأمّل است.
- نویسنده در این اثر به مانند دیگر آثار خود صراحتی در گفتار دارد و نقدهایی مهم و کارساز را برای خواننده ارائه میدهد.
- استفاده از منابع گسترده و معرّفی اندیشههای سهروردی و به کار گیری نقل و نقد از او در از دیگران در بارهی او از امتیازات این اثر است.
- وجود پاورقیها که آدرس آیه، حدیث و متن مورد نظر را میدهد از قسمتهای مهم کتاب است که کار دسترسی خواننده را به اصل آسنان میکند.
وضعیت کتاب
سهروردی مفسّر آیات نور، تألیف کاظم محمّدی
کتاب در یک جلد با مقدّمهای خلاصه نوشته شده است. متن کتاب فارسی است و دارای 248 صفحه است. کتاب حاضر در قطع رقعی و با جلد نرم و کاغذ مرغوب منتشر شده. در آغاز، فهرست مطالب درج شده و در انتهای اثر هم فهرست جامعی از منابع و مأخذ و همینطور نمایهی کامل دیده میشود. بخشی از کتابهای این نویسنده در انتشارات نجم کبری نیز در آخر کتاب پیوست شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدّمه و متن کتاب