از تاريخ بياموزيم: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = / | | کد کنگره = /ح8الف 4 DV | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1403]] | ||
[[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ فروردین 1403 توسط محمد خردمند]] | [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ فروردین 1403 توسط محمد خردمند]] | ||
[[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ فروردین 1403 توسط محسن عزیزی]] | [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ فروردین 1403 توسط محسن عزیزی]] |
نسخهٔ ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۸
از تاريخ بياموزيم | |
---|---|
پدیدآوران | طالقانی، محمود (نويسنده) |
ناشر | ناس |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ح8الف 4 DV |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
از تاریخ بیاموزیم، از آثار گفتاری نویسنده و سخنور مشهور و مفسر قرآن و نهج البلاغه، آیتالله سید محمود طالقانی (1289-1358ش)، است که به بررسی برخی از حوادث تاریخی معاصر میپردازد و بر عبرتآموزی از تاریخ و شخصیتها و هویت دینی و اسلامی انقلاب اسلامی ایران تأکید میکند و نقش آگاهیبخش اربعین شهادت امام حسین(ع) را یادآور میشود.
هدف و روش
- ناشر در یادداشتی سودمند، ولی ناکافی، اثر حاضر را هشتمین کتاب از مجموعه ابوذر و دربرگیرنده 2 سخنرانی از آیتالله سید محمود طالقانی (یکی: در احمدآباد بهمناسبت سالروز دکتر محمد مصدق و دومی: در شب اربعین سال گذشته (؟!)) در مسجد هدایت دانسته و افزوده است: چون هر دو سخنرانی تقریبا موضوع واحدی دارد (؟!)، در یک کتاب گرد آوردیم[۱].
- نظم کاملی در کتاب مشاهده نمیشود و مباحث تکراری در آن، کم نیست.
ساختار و محتوا
این اثر، بهترتیب ذیل سامان یافته است:
- سخنرانی در سالگشت درگذشت محمد مصدق و گرامیداشت او و فعالیتهای اجتماعیاش.
- سخنرانی در شب اربعین (معنا و ارزش اربعین و نقش آن در بیداری و اصلاح اجتماعی).
نمونه مباحث
- ... تغییر و تحول، شکست و پیروزی، عزت و ذلت... همه مربوط به چیست؟ به روحیات، نفسیات و اخلاق و روشها و منشهای ملتهاست[۲].
- فرزندان من! من نمیخواهم مبارزات گروهها را نادیده بگیرم. اینها همه فرزندان ما هستند. من دلم برای همه میتپد. در زندانها از هر گروهی که میشنیدم خبر میدادند که کسی را جلو تیر گذاشتهاند، مثل اینکه به قلب من تیر میزدند، ولی آیا میشود نادیده گرفت؟ برادرها، عزیزها، شرایط کشور، اخلاق این مردم، روحیاتشان، ایمانشان، اینها را میشود نادیده گرفت؟ در تمام واحدها، کارخانهها، این کارگرهایی که از اطراف آمدهاند، این کارمندها، اینها شعارشان چیست؟ چه میگویند؟ این شعور از کجاست؟ این شور و شعور از کجا جوشیده؟ از آن عمق ایمانی و اسلامی مردم این کشور...[۳].
- تا به حال یکی از دسایس بزرگ استبداد، همین تفرقهافکنی بود... بدانیم که یک خانواده هستیم... با هم بسازیم، با هم زندگی بکنیم، اختلافمان در حدّ یک خانواده باشد، نه بیشتر از آن... بدانید که برادرید، بدانید که از یک خانوادهاید و بدانید که با هم باید زندگی کنیم و با هم میمیریم و سرنوشت خودمان را باید به دست خودمان تنظیم کنیم[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.