فلسفهی تحلیلی تاریخ: تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'روش شناسی ' به 'روششناسی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'م های ' به 'مهای ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فلسفهی تحلیلی تاریخ: تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی''' تألیف [[کافی، مجید|مجید کافی]]؛ فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در واقع تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی است که به توصیف، تبیین و بیان ساز و کار منطقی و عقلانی آنچه مورخان انجام دادهاند، میپردازد. منظور از فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در این کتاب؛ بررسی صورت بندیها و | '''فلسفهی تحلیلی تاریخ: تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی''' تألیف [[کافی، مجید|مجید کافی]]؛ فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در واقع تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی است که به توصیف، تبیین و بیان ساز و کار منطقی و عقلانی آنچه مورخان انجام دادهاند، میپردازد. منظور از فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در این کتاب؛ بررسی صورت بندیها و پارادایمهای حاکم بر معرفتها و مطالعات تاریخی گذشته و معاصر، تأثیر پیش فرض ها و مفروضات مورخان بر معرفت تاریخی، معرفت شناسی و روششناسی علم تاریخ و بالاخره فهم و بیان همگراییها و واگراییهای علم تاریخ و سایر علوم هم مرز و نزدیک که ناشی از همگرایی و واگراییها در مبانی فلسفی آنها است، میباشد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
فصل پنجم: مطالعات تاریخی | فصل پنجم: مطالعات تاریخی | ||
فصل ششم: مطالعات تاریخی و | فصل ششم: مطالعات تاریخی و پارادایمهای علمی | ||
فصل هفتم: معرفت شناسی و روششناسی معرفتهای تاریخی | فصل هفتم: معرفت شناسی و روششناسی معرفتهای تاریخی | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نقش بازتابنده گزارش های تاریخی در صورت بندی فضایِ گفتمانیِ جوامعِ انسانی، ارزیابیِ معرفتیِ دانشِ تاریخی را واجد اهمیتی سرنوشت ساز ساخته است. با عنایت به این اهمیت، کتاب حاضر درصدد پاسخ به پرسش از امکان و مبانی اعتبار دانش تاریخی است. رهیافت کتاب در پاسخ بدین پرسش؛ تحلیل فلسفی مسئله ی شناخت تاریخی و پرده برگرفتن از تاریخ مندی پاسخ ها به پرسش از امکان شناخت تاریخی است. این رهیافت ما را بدین نکته رهنمون می کند که تردیدها پیرامون امکان شناخت تاریخی، برآیند تحمیل معیارهای سایر زمینه های معرفتی به زمینه ی معرفتی دانش تاریخی است. با عطف نظر بدین مهم، طرح واره های فرامعرفت شناسانه در اعتبارسنجی دانش تاریخی صورت بندی شده است. طرح واره ای که پاسخ جزءگرایانه به مسئله ی معیار و بافت گرایی، مفروضاتِ بنیادین آن را تشکیل می دهد. | نقش بازتابنده گزارش های تاریخی در صورت بندی فضایِ گفتمانیِ جوامعِ انسانی، ارزیابیِ معرفتیِ دانشِ تاریخی را واجد اهمیتی سرنوشت ساز ساخته است. با عنایت به این اهمیت، کتاب حاضر درصدد پاسخ به پرسش از امکان و مبانی اعتبار دانش تاریخی است. رهیافت کتاب در پاسخ بدین پرسش؛ تحلیل فلسفی مسئله ی شناخت تاریخی و پرده برگرفتن از تاریخ مندی پاسخ ها به پرسش از امکان شناخت تاریخی است. این رهیافت ما را بدین نکته رهنمون می کند که تردیدها پیرامون امکان شناخت تاریخی، برآیند تحمیل معیارهای سایر زمینه های معرفتی به زمینه ی معرفتی دانش تاریخی است. با عطف نظر بدین مهم، طرح واره های فرامعرفت شناسانه در اعتبارسنجی دانش تاریخی صورت بندی شده است. طرح واره ای که پاسخ جزءگرایانه به مسئله ی معیار و بافت گرایی، مفروضاتِ بنیادین آن را تشکیل می دهد. | ||
فلسفهی تحلیلی یا نقدی تاریخ شاخهای از فلسفهی علم است که مبانی، مفاهیم بنیادی و گزارههای موجود در علم تاریخ، ذیل عنوانهای معرفت شناسی، روش شناسی، ارزش شناسی «علم تاریخ» بحث میکند. فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در واقع تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی است که به توصیف، تبیین و بیان ساز و کار منطقی و عقلانی آنچه مورخان انجام دادهاند، میپردازد. منظور از فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در این کتاب عبارت است از:1. بررسی صورت بندیها و | فلسفهی تحلیلی یا نقدی تاریخ شاخهای از فلسفهی علم است که مبانی، مفاهیم بنیادی و گزارههای موجود در علم تاریخ، ذیل عنوانهای معرفت شناسی، روش شناسی، ارزش شناسی «علم تاریخ» بحث میکند. فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در واقع تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی است که به توصیف، تبیین و بیان ساز و کار منطقی و عقلانی آنچه مورخان انجام دادهاند، میپردازد. منظور از فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در این کتاب عبارت است از:1. بررسی صورت بندیها و پارادایمهای حاکم بر معرفتها و مطالعات تاریخی گذشته و معاصر؛ 2. تأثیر پیش فرض ها و مفروضات مورخان بر معرفت تاریخی؛ 3. معرفت شناسی و روششناسی علم تاریخ؛ 4.فهم و بیان همگراییها و واگراییهای علم تاریخ و سایر علوم هم مرز و نزدیک که ناشی از همگرایی و واگراییها در مبانی فلسفی آنها است؛ البته معنای پنجمی نیز فلسفهی علم دارد، یعنی تحلیل و تشریح مفاهیم مورد استفاده در نظریههای علمی که چون علم تاریخ فاقد نظریه است، در این اثر نمیتواند مورد نظر قرار گیرد.<ref> [https://historylib.com/books/2660 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۰۴
فلسفهی تحلیلی تاریخ: تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی | |
---|---|
پدیدآوران | کافی، مجید (نویسنده) |
ناشر | پژوهشگاه حوزه و دانشگاه |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۳۹۹ |
شابک | 8-300-209-600-978 |
کد کنگره | |
فلسفهی تحلیلی تاریخ: تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی تألیف مجید کافی؛ فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در واقع تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی است که به توصیف، تبیین و بیان ساز و کار منطقی و عقلانی آنچه مورخان انجام دادهاند، میپردازد. منظور از فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در این کتاب؛ بررسی صورت بندیها و پارادایمهای حاکم بر معرفتها و مطالعات تاریخی گذشته و معاصر، تأثیر پیش فرض ها و مفروضات مورخان بر معرفت تاریخی، معرفت شناسی و روششناسی علم تاریخ و بالاخره فهم و بیان همگراییها و واگراییهای علم تاریخ و سایر علوم هم مرز و نزدیک که ناشی از همگرایی و واگراییها در مبانی فلسفی آنها است، میباشد.
ساختار
کتاب پیش رو مشتمل بر سیزده فصل است:
فصل اول: کلیات
فصل دوم: اصول علم تاریخ
فصل سوم: انواع فلسفهی تاریخ
فصل چهارم: علمیت تاریخ
فصل پنجم: مطالعات تاریخی
فصل ششم: مطالعات تاریخی و پارادایمهای علمی
فصل هفتم: معرفت شناسی و روششناسی معرفتهای تاریخی
فصل هشتم: حقیقت تاریخی و سنجش آن
فصل نهم: توصیف و تبیین
فصل دهم: عینیت
فصل یازدهم: علم تاریخ در دوران جدید
فصل دوازدهم: علم تاریخ فمینیستی
فصل سیزدهم: رویکرد انتقادی راهی برای رهایی از اختلاف های مورخان
گزارش محتوا
نقش بازتابنده گزارش های تاریخی در صورت بندی فضایِ گفتمانیِ جوامعِ انسانی، ارزیابیِ معرفتیِ دانشِ تاریخی را واجد اهمیتی سرنوشت ساز ساخته است. با عنایت به این اهمیت، کتاب حاضر درصدد پاسخ به پرسش از امکان و مبانی اعتبار دانش تاریخی است. رهیافت کتاب در پاسخ بدین پرسش؛ تحلیل فلسفی مسئله ی شناخت تاریخی و پرده برگرفتن از تاریخ مندی پاسخ ها به پرسش از امکان شناخت تاریخی است. این رهیافت ما را بدین نکته رهنمون می کند که تردیدها پیرامون امکان شناخت تاریخی، برآیند تحمیل معیارهای سایر زمینه های معرفتی به زمینه ی معرفتی دانش تاریخی است. با عطف نظر بدین مهم، طرح واره های فرامعرفت شناسانه در اعتبارسنجی دانش تاریخی صورت بندی شده است. طرح واره ای که پاسخ جزءگرایانه به مسئله ی معیار و بافت گرایی، مفروضاتِ بنیادین آن را تشکیل می دهد.
فلسفهی تحلیلی یا نقدی تاریخ شاخهای از فلسفهی علم است که مبانی، مفاهیم بنیادی و گزارههای موجود در علم تاریخ، ذیل عنوانهای معرفت شناسی، روش شناسی، ارزش شناسی «علم تاریخ» بحث میکند. فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در واقع تحلیل فلسفی معرفتهای تاریخی است که به توصیف، تبیین و بیان ساز و کار منطقی و عقلانی آنچه مورخان انجام دادهاند، میپردازد. منظور از فلسفه تحلیلی یا نقدی تاریخ در این کتاب عبارت است از:1. بررسی صورت بندیها و پارادایمهای حاکم بر معرفتها و مطالعات تاریخی گذشته و معاصر؛ 2. تأثیر پیش فرض ها و مفروضات مورخان بر معرفت تاریخی؛ 3. معرفت شناسی و روششناسی علم تاریخ؛ 4.فهم و بیان همگراییها و واگراییهای علم تاریخ و سایر علوم هم مرز و نزدیک که ناشی از همگرایی و واگراییها در مبانی فلسفی آنها است؛ البته معنای پنجمی نیز فلسفهی علم دارد، یعنی تحلیل و تشریح مفاهیم مورد استفاده در نظریههای علمی که چون علم تاریخ فاقد نظریه است، در این اثر نمیتواند مورد نظر قرار گیرد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران