۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
}} | }} | ||
''' اَحْمَدِ رومی '''، عارف، شاعر و نویسندۀ سدههای ۷-۸ق/ ۱۳-۱۴م. | ''' اَحْمَدِ رومی'''، عارف، شاعر و نویسندۀ سدههای ۷-۸ق/ ۱۳-۱۴م. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
تاریخ ولادت او روشن نیست، اما به گفتۀ هامر، احمد رومی در کتاب الدقایق فی الطریق که ظاهراً در ۷۲۵ق تألیف شده، خود را مردی ۵۰ ساله خوانده است، ازاینرو باید در حدود سال ۶۷۵ق/ ۱۲۷۶م متولد شده باشد. | تاریخ ولادت او روشن نیست، اما به گفتۀ هامر، احمد رومی در کتاب [[الدقایق فی الطریق]] که ظاهراً در ۷۲۵ق تألیف شده، خود را مردی ۵۰ ساله خوانده است، ازاینرو باید در حدود سال ۶۷۵ق/ ۱۲۷۶م متولد شده باشد. | ||
==شهرت== | ==شهرت== | ||
از شهرت احمد به «رومی»، هامر احتمال داده است که خاستگاه وی آسیای صغیر بوده باشد. | از شهرت احمد به «رومی»، هامر احتمال داده است که خاستگاه وی آسیای صغیر بوده باشد. | ||
==آسیای صغیر، هند== | ==آسیای صغیر، هند== | ||
| خط ۶۰: | خط ۵۶: | ||
آگاهی دربارۀ زندگانی وی بیشتر براساس شرحِ حالی است که هامر باتوجه به نسخ خطی آثار او ارائه میدهد. | آگاهی دربارۀ زندگانی وی بیشتر براساس شرحِ حالی است که هامر باتوجه به نسخ خطی آثار او ارائه میدهد. | ||
ظاهراً احمد ابتدا مسافرتهایی در آسیای صغیر داشت و در حدود دهۀ دوم سدۀ ۸ق در عوض، از شهرهای مرکزی هند، اقامت گزید و در آنجا به تألیف آثار عرفانی و اخلاقی خود پرداخت. احمد در هند شهرت فراوانی کسب کرد تا آنجا که به گفتۀ خود او در امالکتاب، از سوی پادشاه هند، به دربار دعوت شد، ولی او از پذیرفتن آن امتناع کرد و قصیدهای در عذرخواهی برای شاه فرستاد. شاه بنگال نیز او را به دربار خود دعوت کرد، ولی این بار در پی رد دعوت شاه، درگیر مشکلات بسیاری شد که شرح آن را در قصیدۀ شکوائیهای که در ۱۰۱ بیت برای دوستان خویش فرستاد، بازگفته است. افزون بر اینها، شهرت او سبب رشک علما نیز شده بود و از آزار و کینهتوزی نسبت به او کوتاهی نمیکردند. | ظاهراً احمد ابتدا مسافرتهایی در آسیای صغیر داشت و در حدود دهۀ دوم سدۀ ۸ق در عوض، از شهرهای مرکزی هند، اقامت گزید و در آنجا به تألیف آثار عرفانی و اخلاقی خود پرداخت. احمد در هند شهرت فراوانی کسب کرد تا آنجا که به گفتۀ خود او در امالکتاب، از سوی پادشاه هند، به دربار دعوت شد، ولی او از پذیرفتن آن امتناع کرد و قصیدهای در عذرخواهی برای شاه فرستاد. شاه بنگال نیز او را به دربار خود دعوت کرد، ولی این بار در پی رد دعوت شاه، درگیر مشکلات بسیاری شد که شرح آن را در قصیدۀ شکوائیهای که در ۱۰۱ بیت برای دوستان خویش فرستاد، بازگفته است. افزون بر اینها، شهرت او سبب رشک علما نیز شده بود و از آزار و کینهتوزی نسبت به او کوتاهی نمیکردند. | ||
==مرید مولانا== | ==مرید مولانا== | ||
گرچه احمد خود را مرید | گرچه احمد خود را مرید «[[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]» خوانده است، اما به سبب وجود فاصلۀ زمانی میان او و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین]]، نمیتوان وی را شاگرد بیواسطۀ مولانا دانست. علاوه بر این، آنچه وی در آثار خود دربارۀ آداب خانقاهی و راه و روش زندگانی صوفیانه آورده است، با آداب و قواعد طریقۀ مولویه سازگاری چندانی ندارد. در آثار او ذکری از مریدان و یاران مولانا و حتی از [[سلطانولد، محمد بن محمد|سلطان ولد]]، فرزند مولانا که همعصر او بوده، دیده نمیشود. نویسندگان طریقۀ مولویه نیز در نوشتههای خود از او یاد نکردهاند. با این قراین، میتوان گفت که ارادت او به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین]] از طریق مطالعۀ آثار او بوده، و به اعتراف خودش از هدایت روحانی مولانا برخوردار بوده است. | ||
==مذهب== | ==مذهب== | ||
| خط ۷۱: | خط ۶۵: | ||
در هر حال احمد رومی، عارفی متشرع و ظاهراً حنفی مذهب بوده است. | در هر حال احمد رومی، عارفی متشرع و ظاهراً حنفی مذهب بوده است. | ||
==نخستین شارح مثنوی== | |||
وی به درخواست مریدان و شاگردان خود، بسیاری از موضوعات اخلاقی و عرفانی را با استناد به آیات قرآنی و احادیث نبوی و با ایراد شواهدی از مثنوی و دیوان کبیر مولوی، توضیح و شرح داده است. در واقع باید او را نخستین شارح [[مثنوی معنوی|مثنوی]] دانست که براساس تعلیمات [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و با بهرهگیری از معانی و مضامین مندرج در دیوان کبیر به تشریح و توضیح آراء او پرداخته است. | |||
==تقسیم طالبان و محبان== | |||
احمد رومی طالبان و محبان را به ۳ گروه تقسیم کرده است: | |||
گروه اول، مخلصانند که یا «عطایی»اند و نیازی به هدایت پیر و مرشد ندارند، یا به ارشاد پیر محتاجند و هدایت مرشد لازمۀ سلوک آنهاست. | |||
گروه دوم، طالب خداوند بوده، اما از خواهشهای دنیایی فارغ نیستند. | گروه دوم، طالب خداوند بوده، اما از خواهشهای دنیایی فارغ نیستند. | ||
گروه سوم، محبت خداوند را فقط بر سر زبان دارند. | گروه سوم، محبت خداوند را فقط بر سر زبان دارند. | ||
==تقسیم فقر== | ==تقسیم فقر== | ||
| خط ۸۸: | خط ۸۳: | ||
او برای فقر نیز تقسیماتی چند قائل شده، از سویی آن را به عطایی و کسبی و از سوی دیگر به طریقتی و شریعتی، و در جایی دیگر به اختیاری و اضطراری تقسیم کرده است. | او برای فقر نیز تقسیماتی چند قائل شده، از سویی آن را به عطایی و کسبی و از سوی دیگر به طریقتی و شریعتی، و در جایی دیگر به اختیاری و اضطراری تقسیم کرده است. | ||
وی فقر عطایی را فقری میداند که در آن به شیخ راهبر نیازی نیست، اما در فقر کسبی، طالب، نیازمند شیخ است. فقر اختیاری آن است که در عین غنا و بینیازی از خلق، آرزوی دیدار حق در دل سالک پدید آید و فقر اضطراری، احتیاج به خلق است. دربارۀ فقر شریعتی، میگوید: «او را از دنیوی چیزی باشد، اما دون کفاف لابدی» و فقر طریقتی را از آن کسی میداند که او را التفات به دنیا و آخرت نیست و عاشق جمالالله است. | وی فقر عطایی را فقری میداند که در آن به شیخ راهبر نیازی نیست، اما در فقر کسبی، طالب، نیازمند شیخ است. فقر اختیاری آن است که در عین غنا و بینیازی از خلق، آرزوی دیدار حق در دل سالک پدید آید و فقر اضطراری، احتیاج به خلق است. دربارۀ فقر شریعتی، میگوید: «او را از دنیوی چیزی باشد، اما دون کفاف لابدی» و فقر طریقتی را از آن کسی میداند که او را التفات به دنیا و آخرت نیست و عاشق جمالالله است. | ||
==علم و عالم== | ==علم و عالم== | ||
علم در نظر او، علم دین است و علوم دیگر چون طبیعیات، ریاضیات و نجوم، فضلند، نه علم، و عالم دین کسی است که شاگردان را از شک به یقین، از تکبر به تواضع، از دشمنی با خلق به دوستی با آنها، از ریا به اخلاص و از دنیاپرستی به ترک دنیا دعوت کند. | علم در نظر او، علم دین است و علوم دیگر چون طبیعیات، ریاضیات و نجوم، فضلند، نه علم، و عالم دین کسی است که شاگردان را از شک به یقین، از تکبر به تواضع، از دشمنی با خلق به دوستی با آنها، از ریا به اخلاص و از دنیاپرستی به ترک دنیا دعوت کند. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
الف ـ چاپی | ==== الف ـ چاپی ==== | ||
1-دقایق الحقایق، | |||
1- دقایق الحقایق، | |||
این کتاب را به درخواست مریدان خود در ۷۲۰ق تألیف کرده است. نام این کتاب در برخی منابع حقایق الدقایق آمده است و برخی دیگر از آن تنها با نام حقایق یاد کردهاند. | این کتاب را به درخواست مریدان خود در ۷۲۰ق تألیف کرده است. نام این کتاب در برخی منابع حقایق الدقایق آمده است و برخی دیگر از آن تنها با نام حقایق یاد کردهاند. | ||
| خط ۱۰۷: | خط ۹۹: | ||
این کتاب به اهتمام محمدرضا جلالی نایینی و محمد شیروانی، در ۱۳۵۴ش، در تهران به چاپ رسیده است. | این کتاب به اهتمام محمدرضا جلالی نایینی و محمد شیروانی، در ۱۳۵۴ش، در تهران به چاپ رسیده است. | ||
ب ـ خطی | ==== ب ـ خطی ==== | ||
1.ام الکتاب، | |||
1. ام الکتاب، | |||
ظاهراً کتابی است به نظم و اثر که آن را نیز به درخواست دوستان خود در ۷۲۷ق تألیف کرده است. | ظاهراً کتابی است به نظم و اثر که آن را نیز به درخواست دوستان خود در ۷۲۷ق تألیف کرده است. | ||
| خط ۱۱۶: | خط ۱۰۷: | ||
مؤلف در فصل ۱۷ این کتاب به رد عقاید معتزله دربارۀ مخلوق بودن قرآن و نقل عقاید اهل سنت در اینباره پرداخته است. | مؤلف در فصل ۱۷ این کتاب به رد عقاید معتزله دربارۀ مخلوق بودن قرآن و نقل عقاید اهل سنت در اینباره پرداخته است. | ||
2. الدقایق فی الطریق، | 2.الدقایق فی الطریق، | ||
این کتاب ظاهراً در ۷۲۵ق تألیف شده است. | این کتاب ظاهراً در ۷۲۵ق تألیف شده است. | ||