۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'صـ' به 'ص') |
||
| خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در منابع اسماعیلی، نخستین بار نام احمد بن عبدالله را در كتاب استتار الامام اثر داعی احمد بن ابراهیم نیشابوری مییابیم. در این كتاب كه در نیمۀ دوم سدۀ ۴ ق نوشته شده، نام ۳ تن از امامان اسماعیلی در دورۀ ستر كه پدران عبیدالله مهدی بودهاند، آمده، اما از محمد بن اسماعیل و نسبت او با این امامان سخنی به میان نیامده است. | در منابع اسماعیلی، نخستین بار نام احمد بن عبدالله را در كتاب استتار الامام اثر داعی احمد بن ابراهیم نیشابوری مییابیم. در این كتاب كه در نیمۀ دوم سدۀ ۴ ق نوشته شده، نام ۳ تن از امامان اسماعیلی در دورۀ ستر كه پدران عبیدالله مهدی بودهاند، آمده، اما از محمد بن اسماعیل و نسبت او با این امامان سخنی به میان نیامده است. | ||
البته در اثر منتشر نشدهای با عنوان الفرائض و حدود الدین نوشتۀ جعفر بن منصور الیمن كه به نیمۀ اول سدۀ ۴ ق تعلق دارد، به مناسبتی از احمد بن عبدالله یاد شده است. این كتاب متضمن نامهای است، منسوب به عبیدالله مهدی كه به جامعۀ اسماعیلی در یمن نوشته است. در این نامه كه مستقلاً توسط حسین همدانی با عنوان فی نسب الخلفاء الفاطمیین به چاپ رسیده، نام اجداد عبیدالله مهدی و ازجمله، احمد بن عبدالله آمده است، اما شگفتآور آنكه این امامان از نسل عبیدالله بن جعفر صادق(ع) معرفی شدهاند، نه از نسل اسماعیل بن جعفر | البته در اثر منتشر نشدهای با عنوان الفرائض و حدود الدین نوشتۀ جعفر بن منصور الیمن كه به نیمۀ اول سدۀ ۴ ق تعلق دارد، به مناسبتی از احمد بن عبدالله یاد شده است. این كتاب متضمن نامهای است، منسوب به عبیدالله مهدی كه به جامعۀ اسماعیلی در یمن نوشته است. در این نامه كه مستقلاً توسط حسین همدانی با عنوان فی نسب الخلفاء الفاطمیین به چاپ رسیده، نام اجداد عبیدالله مهدی و ازجمله، احمد بن عبدالله آمده است، اما شگفتآور آنكه این امامان از نسل عبیدالله بن جعفر صادق(ع) معرفی شدهاند، نه از نسل اسماعیل بن جعفر صادق(ع). | ||
قاضی نعمان نیز كه قاضی القضات المعز و از برجستهترین نظریهپردازان خلافت فاطمی است، در هیچ یك از آثار خود، نامی از امامان دورۀ ستر نبرده، و گاه حتی یاد كردن از آنان را در حكم افشای اسرار دانسته است. این وضعیت تا دورههای متأخرتر در عصر فاطمیان نیز همچنان به چشم میخورد. | قاضی نعمان نیز كه قاضی القضات المعز و از برجستهترین نظریهپردازان خلافت فاطمی است، در هیچ یك از آثار خود، نامی از امامان دورۀ ستر نبرده، و گاه حتی یاد كردن از آنان را در حكم افشای اسرار دانسته است. این وضعیت تا دورههای متأخرتر در عصر فاطمیان نیز همچنان به چشم میخورد. | ||