دیوان ملا نوعی خبوشانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
با غور در اشعار دیوان حاضر، می‌توان به این نکته پی برد که مولانا نوعی، تا حدودی چشم به اشعار تعدادی از بزرگان شعر و ادب فارسی داشته است؛ از جمله: [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی گنجوی]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا رومی]]، [[محتشم کاشانی]]، [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و از این میان، خود را پیرو حافظ دانسته و او را به‌عنوان پیر خود، انتخاب کرده است؛ به‌طوری‌که بعضی از اشعار، کاملا در وزن و قالب و با همان مضامین اشعار خواجه می‌باشد و علاوه بر اینها، خود در جایی می‌گوید:
با غور در اشعار دیوان حاضر، می‌توان به این نکته پی برد که مولانا نوعی، تا حدودی چشم به اشعار تعدادی از بزرگان شعر و ادب فارسی داشته است؛ از جمله: [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی گنجوی]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا رومی]]، [[محتشم کاشانی]]، [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] و [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و از این میان، خود را پیرو حافظ دانسته و او را به‌عنوان پیر خود، انتخاب کرده است؛ به‌طوری‌که بعضی از اشعار، کاملا در وزن و قالب و با همان مضامین اشعار خواجه می‌باشد و علاوه بر اینها، خود در جایی می‌گوید:


'''هر ناقصی از اهل کمالی مراد یافت'''
{{شعر}}
نوعی مرید حافظ موجزکلام شد'''<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.'''
{{ب|''هر ناقصی از اهل کمالی مراد یافت''|2=''نوعی مرید حافظ موجزکلام شد''<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>}}
{{پایان شعر}}


همچنین پس از ملاحظه‌ای بر ترجیع‌بند خبوشانی می‌توان دریافت که وی الهام‌گرفته از ترجیع‌بند شیخ اجل بوده، به‌خصوص این مسئله از بندگردان آن بهتر روشن می‌شود. وی گفته که:
همچنین پس از ملاحظه‌ای بر ترجیع‌بند خبوشانی می‌توان دریافت که وی الهام‌گرفته از ترجیع‌بند شیخ اجل بوده، به‌خصوص این مسئله از بندگردان آن بهتر روشن می‌شود. وی گفته که:
'''بنشینم و درکشم نفس را
{{شعر}}
بی‌نغمه گذارم این قفس را'''
{{ب|''بنشینم و درکشم نفس را''|2=''بی‌نغمه گذارم این قفس را''}}
{{پایان شعر}}
و شیخ اجل فرموده که:
و شیخ اجل فرموده که:
'''بنشینم و صبر پیش گیرم
{{شعر}}
دنباله کار خویش گیرم'''<ref>ر.ک: همان، ص28-29</ref>.
{{ب|''بنشینم و صبر پیش گیرم''|2=''دنباله کار خویش گیرم''<ref>ر.ک: همان، ص28-29</ref>}}
 
{{پایان شعر}}
قصاید وی، اشعاری است روان و پرمغز و دلپذیر که از آن جمله است:
قصاید وی، اشعاری است روان و پرمغز و دلپذیر که از آن جمله است:
'''ز بس‌که نغمه خارج شنیدم از دف و چنگ
{{شعر}}
نوای بلبلم آمد به گوش بی‌آهنگ'''
{{ب|''ز بس‌که نغمه خارج شنیدم از دف و چنگ''|2=''نوای بلبلم آمد به گوش بی‌آهنگ''}}
'''چو اشک غم همه آبم ولی ندارم آب
{{ب|''چو اشک غم همه آبم ولی ندارم آب''|2=''چو خون دل همه رنگم ولی ندارم رنگ''}}
چو خون دل همه رنگم ولی ندارم رنگ'''
{{ب|''علی موسی جعفر که در محبت او''|2=''لبالب است دل تنگ خار و شیشه سنگ''}}
'''علی موسی جعفر که در محبت او
{{ب|''غریب ابن غریب و شهید ابن شهید''|2=''غریب او دل و دانش شهید او فرهنگ''<ref>ر.ک: همان، ص45-46</ref>}}
لبالب است دل تنگ خار و شیشه سنگ'''
{{پایان شعر}}
'''غریب ابن غریب و شهید ابن شهید
غریب او دل و دانش شهید او فرهنگ'''<ref>ر.ک: همان، ص45-46</ref>.
 
در این کتاب، تعدادی از رباعیات وی نیز آمده است که نمونه‌ای از آنها، چنین است:
در این کتاب، تعدادی از رباعیات وی نیز آمده است که نمونه‌ای از آنها، چنین است:
'''نوعی در آشنایی کس نزنی
{{شعر}}
لب بر لب این شراب نارس نزنی'''
{{ب|''نوعی در آشنایی کس نزنی''|2=''لب بر لب این شراب نارس نزنی''}}
خار از کف دشمنان به مژگان نزنی
{{ب|''خار از کف دشمنان به مژگان نزنی''|2=''گل بر سر دوستان ناکس نزنی''<ref>ر.ک: همان، ص47-48</ref>}}
گل بر سر دوستان ناکس نزنی'''<ref>ر.ک: همان، ص47-48</ref>.
{{پایان شعر}}


علاوه بر موارد مذکور، وی چهار ترکیب‌بند دلنشین نیز دارد که یکی از آنها، در رثای شاهزاده دانیال سروده شده است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>.
علاوه بر موارد مذکور، وی چهار ترکیب‌بند دلنشین نیز دارد که یکی از آنها، در رثای شاهزاده دانیال سروده شده است<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>.