إتمام الدرایة لقراء النقایة: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره = /ع8س9 11/5 BP | | کد کنگره = /ع8س9 11/5 BP | ||
| موضوع =علوم اسلامی - | | موضوع =علوم اسلامی - مجموعهها | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر = دار الکتب العلمية | | ناشر = دار الکتب العلمية |
نسخهٔ ۲۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۲۴
إتمام الدرایة لقراء النقایة | |
---|---|
پدیدآوران | سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر (نويسنده) عجوز، ابراهیم (محشی) |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1405ق - 1985م |
چاپ | 1 |
شابک | - |
موضوع | علوم اسلامی - مجموعهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع8س9 11/5 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
إتمام الدراية لقراء النقاية، اثر جلالالدین عبدالرحمن سیوطی (متوفی 911ق)، کتابی آموزشی است که سیوطی آن را به شیوه کتاب «مفاتيح العلوم» محمد بن احمد بن یوسف خوارزمی (متوفی 783ق/997م) تألیف کرده است. این کتاب با تحقیق ابراهیم عجوز، به چاپ رسیده است.
این کتاب، خلاصه چهارده علم با نهایت ایجاز و اختصار است که در آن، عبارات و اقوال مردمان در کتابهای بزرگ، تلخیص شده است[۱].
در مقایسه میان این کتاب و «مفاتيح العلوم»، باید به این نکته اشاره نمود که هر دو کتاب، جمعکننده و تلخیصکننده متون علوم عربی، دینی و دنیوی بشمار میآیند. خوارزمی کتابش، «مفاتيح العلوم» را به دو گفتار تقسیم کرده است: اول، ویژه علوم شرعی و علوم عربی مرتبط با آن، شامل: فقه، کلام و نحو و دوم، ویژه علوم غیر عربی (از یونانیان و دیگر ملل)، شامل: فلسفه، منطق، طب، ارتماطیقی، هندسه، ستارهشناسی. اما کتاب حاضر، شامل علوم زیر است: اصول دین، تفسیر، علم الحدیث، اصول فقه، علم فرائض، نحو، تصریف، خط، معانی، بیان، بدیع، تشریح، طب و تصوف[۲].
سیوطی میگوید: هر خوانندهای به این علوم نیازمند است و هر علم دینی بر آن متوقف میشود؛ زیرا برخی از آن، مانند اصول دین و تصوف، واجب عینی و برخی واجب کفایی است. واجب کفایی نیز یا ذاتی است، مانند تفسیر و حدیث و فرایض و یا علوم دیگر بدان محتاجند، مثل اصول و نحو و نیز علم طب که حفظ سلامتی را در بر دارد و برای انجام عبادات و معیشت، مورد نیاز است[۳].
سیوطی میگوید: تشریح بر علم طب، تقدم دارد؛ زیرا نسبت آن دو، مانند نسبت تصریف به نحو است؛ چراکه تشریح در مورد ذات بدن و ترکیب آن کاوش میکند، اما طب مربوط به امور عارض بر بدن است. ازآنجاکه طب برای معالجه امراض ظاهری و دنیوی است، شایسته است به دنبال آن، تصوف برای معالجه امراض باطنی و اخروی، به وجود آید[۴].
سیوطی در مبحث تشریح، اجسام بزرگ انسان و اعصاب، رگها، عضلات، شرایین، رودهها، مغز و چشم را به شرح نشسته است[۵].
پانویس
منابع مقاله