شرح المنهاج للبيضاوي في علم الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
    خط ۵۴: خط ۵۴:
    [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
    [[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
    [[رده:اصول فقه اهل سنت]]
    [[رده:اصول فقه اهل سنت]]
    [[رده:اصول فقه شیعه]]


    [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1402]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1402]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط سید حمید رضا حسینی هاشمی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط فریدون سبحانی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ اردیبهشت 1402 توسط فریدون سبحانی]]

    نسخهٔ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۳۳

    شرح المنهاج للبيضاوي في علم الأصول
    شرح المنهاج للبيضاوي في علم الأصول
    پدیدآوراناصفهانی، محمود بن عبدالرحمن (نويسنده)

    بیضاوی، عبدالله بن عمر (نويسنده) نمله، عبدالکریم (مقدمه‌نويس)

    نمله، عبدالکریم (محقق)
    عنوان‌های دیگرمنهاج الوصول إلی علم الأصول. شرح
    سال نشر1420ق - 1999م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP ۱۵۵/۸/ب۹م۸۰۲۲۶
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شرح المنهاج للبیضاوی فی علم الأصول، اثر شمس‌الدین محمود عبدالرحمن اصفهانی(749-674ق) است که در شرح «منهاج الوصول إلی علم الأصول» از عبدالله بن عمر بيضاوی (متوفای 695یا 691) به شیوۀ غیر مزجی نوشته است. این کتاب با مقدمه، تحقیق و پاورقی‌های عبدالکریم بن علی بن محمد نمله عرضه شده است.

    محقق در انگیزه‌ خود می‌گوید که: نص بیضاوی و شرح شمس‌الدین اصفهانی جایگاه والایی در دانش اصول فقه دارند و شارح کوشیده است تا نکته‌های مشکل کتاب را با عبارت‌های ساده و روان توضیح داده و در کار خود به مصدرهای اصلی در اصول و فروع مباحث اعتماد ورزیده است.

    وی پس از درج شرح حالی از بیضاوی و شمس‌الدین اصفهانی، کتاب حاضر را با گفتاری درباره عنوان کتاب و نسبت آن با مؤلف، زمان تألیف، مصدرهای آن، وصف نسخه، روش تألیف و ویژگی‌های برجسته آن و گام‌هایی را که او برای تهیه تحقیق و تعلیقه‌ها برداشته است، توصیف کرده و توضیحی در باره دو نسخۀ مورد اعتمادش در «کتابخانه ملی فرانسه» و «مرکز ملک فیصل» می‌دهد. محقق در توصیف کار شمس‌الدین می‌گوید که او خود را به شرح متن کتاب، مقید دانسته و به حاشیه‌هایی مانند نقل آرای اصولیان دیگر و درج نشانی روایت‌ها از کتاب‌های حدیثی نپرداخته است. چراکه، این‌گونه تعلیقه‌ها را محققان انجام می‌دهند و در شمار کارهای شارحان نیست؛ شمس الدین چونکه شناخت عمیقی از دانش «منطق» داشته است، تحلیل منطقی از مسأله‌ها و دلیل‌ها را به خوبی انجام داده است و هر جا تلازمی در یک مسأله یافته است، سبب منطقی آن را با بررسی تالی و مقدم قضیه بیان نموده است؛ او واژه‌های دشوار متن را با عبارت‌های ساده و روان معنا کرده است و مسأله‌ای را که دارای شاخ و برگی از اقوال بوده، با تفصیل آرا و تحریر محل نزاع شرح کرده است. او در کار تعریف مسایل، چنانچه مسأله‌ای به شناخت فزون‌تر از آنچه بیضاوی در باره آن نوشته، نیاز داشته است، به تعریف بیشتر مسأله دست زده و از میان گزینه‌های تعریف‌شده، بهترین را برگزیده است؛ شمس‌الدین اختلاف آرایی را که از نوع لفظی بوده و ثمرۀ فقهی نداشته‌اند، نشان داده است؛ او اصطلاح‌های علمی از هر فنی را که در شرح آورده، شناسانده است. او از آوردن دیدگاه‌های غیر موثق، بسیار پرهیز کرده است. از این رو، فقط به دو کتاب «المحصول» از فخر رازی(متوفی 606ق) و «الإحکام فی أصول الأحکام» از سیف‌الدین آمدی(631-551ق) اعتماد کرده است.[۱]

    محقق اختلاف شایان توجهی میان دیدگاه‌های بیضاوی و اصفهانی ندیده است؛ زیرا هر دو شافعی‌مذهب‌اند. او می‌گوید که اصفهانی افزون بر آنچه از اعتراض‌ها و پاسخ‌ها در متن دیده می‌شود، خود نیز بر آن اعتراض‌ها افزوده و به آن‌ها پاسخ داده است. روش او در شرح این‌گونه است که مسأله‌ها را با همه شاخ و برگشان ‌آورده و آن‌ها را توضیح می‌دهد. این روش در کار ابن سُبکی و أسنوی دیده نمی‌شود.[۲]

    نمله با ارائه این همه برجستگی‌های شرح، کاستی‌هایی نیز در آن می‌بیند؛ شمس‌الدین در نسبت‌دادن آرا به صاحبانشان توجه و دقت کافی ندارد؛ مثلا او نظریه «تفویض الحکم إلی رأی النبی(ص)» را به همه معتزلیان نسبت می‌دهد. با اینکه، برخی از آنان این دیدگاه را پذیرفته‌اند؛ نظریه «الکافر لا یکلف بفروع الإیمان» را به همه حنفیان (و نه جمهورشان) نسبت می‌دهد؛ همچنین، نظریه «الاستصحاب لیس حجة» را به همه حنفیان (و نه برخی از آنان) نسبت داده است. او گاه، بدون آنکه نامی از فخر رازی و آمدی بیاورد، عبارت‌هایی از آنان را در شرح خود آورده است. با اینکه، نیکو آن بوَد که فضیلت هر دیدگاهی به نام صاحبش درج شود؛ زبان شرح با اینکه روان و فصیح است، اما لغزش‌های نحوی مانند ادخال «ال» بر دو واژه بعض و کل، که با فصاحت لغت عرب نمی‌خواند، ادخال «ال» بر «غیره» و آوردن «ام» پس از «هل» در بسیاری از جاهای شرح دیده می‌شود.[۳]

    نمله در ویرایش متن، بهترین عبارت را از میان دو نسخه‌ای که داشته، در متن جای داده و دیگری را در پاورقی درج کرده و افزودنی‌های خود را در کروشه [] نهاده است. او تخریج حدیث‌ها، عنوان‌گذاری باب‌ها و فصل‌ها، درج نشانی کتاب‌هایی که اصفهانی آرایی را از نویسندگان آن‌ها نقل کرده است، افزودن توضیح‌هایی بیشتر از آنچه اصفهانی در باره آرای یک یا دو مذهب نقل نموده است، شناساندن طایفه‌‎ها، فرقه‌ها، مذهب‌ها و جاهایی که نامشان در شرح آمده است و درج فهرستی از آیه‌ها، حدیث‌ها، آثار، شعرها، کسان، طایفه‌ها، فرقه‌ها، کتاب‌های مرجع، باب‌ها، فصل‌ها و مسأله‌های کتاب را انجام داده است.[۴]

    پانویس

    1. ر.ک:مقدمه محقق، ص26-22
    2. ر.ک: همان، ص26
    3. ر.ک: همان، ص27-26
    4. ر.ک: همان، ص29-27

    منابع مقاله

    1. مقدمه محقق


    وابسته‌ها