إيران في عهد الساسانيين: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '↵↵|' به ' |')
    خط ۱۲: خط ۱۲:
    | کد کنگره =‏
    | کد کنگره =‏
    | موضوع =
    | موضوع =
    | ناشر =دار النهضة العربية  
    | ناشر =دار النهضة العربية  
    | مکان نشر =لبنان - بيروت  
    | مکان نشر =لبنان - بيروت  
    | سال نشر =  
    | سال نشر =  
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE20227AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE20227AUTOMATIONCODE
    | چاپ =
    | چاپ =

    نسخهٔ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۴

    ‏إيران في عهد الساسانيين
    إيران في عهد الساسانيين
    پدیدآورانکریستن‌سن، آرتور امانویل (نویسنده)

    خشاب، یحیی (مترجم)

    عزام، عبدالوهاب (مصحح)
    ناشردار النهضة العربية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    إيران في عهد الساسانيين، ترجمه اثر آرتور کریستینسن (خاورشناس و ایران‌شناس دانمارکی) از فرانسه به عربی است. ترجمه این کتاب تاریخی، توسط یحیی خشاب و مراجعه آن به دست عبدالوهاب عزام صورت گرفته است. این اثر، به حیات مادی و معنوی، اوضاع اجتماعی، افکار دینی و فلسفی، فنون و... در دولت ساسانیان می‌پردازد. این کتاب، اهمیت ویژه‌ای درباره مطالعات مربوط به تمدن و فرهنگ اسلامی دارد.

    ساختار

    کتاب دارای، مقدمه مترجم، تقدیمیه نویسنده، محتوای مطالب ضمن یک مقدمه و ده فصل، خاتمه و ملحقات است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه مترجم، ابتدا بیوگرافی مختصری از آرتور کریستینسن ارائه شده[۱]، سپس مترجم درباره کتاب حاضر می‌گوید: موضوع این کتاب، ذهن نویسنده را در طول زندگانی‌اش به خود مشغول کرده بوده است. وی در 1907م، بحثی را در 120 صفحه درباره امپراطوری، مردم و دولت و چارچوب‌ها یا قوانین ساسانی منتشر کرد. او همواره با این بحث درگیر بود و به تکمیل و تصحیح آن می‌پرداخت تا در 1936، یعنی بیست‌ونه سال بعد، کتاب جدیدی را در 559 صفحه با عنوان «إيران في عهد الساسانيين» منتشر کرد. این کتاب مرجع اصلی مطالعات ایران در دوره ساسانی برای محققان شد. او مجددا حواشی و اضافاتی بر این بحث افزود و در 1944 آن را در 650 صفحه به چاپ رساند[۲].

    این کتاب، اهمیت ویژه‌ای درباره مطالعات مربوط به تمدن و فرهنگ اسلامی دارد. این اثر، درباره نظم اداری دوره ساسانی صحبت کرده و نظامی را که بعدها از این دولت به دولت اسلامی منتقل شد (مانند سیتم وزارت و اختیارات خاص رئیس‌الوزراء (نخست‌وزیر) یا سیستم اداری و مجموعه‌ها) تبیین می‌کند[۳].

    هنگامی که نویسنده از مذاهب دینی سخن می‌گوید، آنچه از نظریات زنادقه که بر نویسندگان اسلامی پوشیده مانده را تبیین می‌نماید؛ آنچه را که او از زردشت و مانی و مزدک ذکر می‌کند، روشنگر بسیاری از گرایشات زندیق‌ها در آن دوران است. شرح مصطلحات دینی به دست او، روشنگر معنی اصطلاحاتی است که در کتاب‌هایی مانند الفهرست و الملل و النحل آمده است. آرتور کریستینسن، به‌مناسبت بحث از مذاهب دینی، اموری را که در اعیاد ساسانیان جریان داشته، شرح می‌دهد و شرح او در توضیح آنچه از این امور توسط مسلمانان فارس ابقاء شده، بسیار سودمند است.[۴].

    کریستینسن، در فصلی که درباره نصارا صحبت می‌کند، سیاست دولت (آزار و شکنجه یا تسامح و مدارا) در قبال آنان را بر اساس سیاست کسری در قبال آنان نشان می‌دهد. او همچنین اختلافاتی که در میان گروه‌های نصارا بود و اتفاقاتی که بر اثر این اختلافات بر آنها وارد می‌آمد را تبیین می‌کند و به‌طور خاص و به شکل گسترده این موارد را میان یعاقبه (یعقوبی‌ها) و نساطره (نسطوریان) مطرح می‌نماید. این امر کاشف از اضطراب و تنگنا و فشاری است که مسیحیان در ایران و توابع آن، اندکی پیش از ظهور دعوت اسلامی دچار آن بوده‌اند[۵].

    این کتاب، از فرهنگ پربار ایران در زمان کسری و انوشیروان، یعنی حدود شصت سال پیش از ظهور اسلام، پرده بر می‌دارد. کسری در نقل آثار فلسفی و علمی از یونان و هندی به پهلوی کوشید. آغوش حکومت او برای فلاسفه یونانی طردشده از آتن باز بود و مدارسی را در شهرهای کشورش برای آنان گشود تا به تدریس در آن بپردازند. رأس مناظرات و مناقشات میان آنان و دانشمندان فارس مباحث دینی و فلسفی بود و اینکه کدام‌یک باید منبع باشد. جبر و اختیار و سایر مباحث نیز در میان آنان جریان داشت. کسری، کتاب‌های طب را به کشورش منتقل کرد و مدرسه جندی‌شاپور را رونق بخشید. ادیبان آن دوران از کتاب‌های حکمت و نصائح بحث می‌کردند و قاضیانشان کتاب‌های فقه و فتاوی را استفاده می‌کردند و در میان مردم، قصه‌های کلیله و دمنه که از هند آمده بود، رواج داشت. این نوزایی فرهنگی در ایران ساسانی، نهایت تأثیر فارس‌ها در تمدن اسلامی (که بعدها پدید آمد) را نشان می‌دهد[۶].

    با معرفی این کتاب، فارس‌ها تکمیل کتاب «تاریخ ایران قدیم» که تا عهد اشکانی را ذکر کرده و رشید یاسمی آن را به فارسی ترجمه کرده، یافتند و با آن، تاریخِ ایران قبل از اسلام تکمیل شد. بی‌شک، ترجمه این اثر به زبان عربی، اثری ارزشمند مربوط به دوره‌ای از تاریخ که ارتباط محکمی با تاریخ عرب و مسلمانان دارد را به این فرهنگ (فرهنگ عربی) هدیه کرده است.[۷].

    آرتور کریستینسن، علت نگارش کتاب را نیافتن کتابی که به شکل جامع امور ساسانیان ایران قدیم را نشان دهد، بیان می‌کند. او برای پویایی بیشتر کتاب، معلومات هر ناحیه از امور مدنی را در فصل معینی بیان کرده است؛ مثلاًطرح بحث ملاحظات خاص اداره جنگی در دوره اول دولت ساسانیان، بر وصف جنگ‌های فارس و روم، در فصل پنجم، پیشی گرفته است. خواننده، مباحث محکمه‌ها و قانون جنایی را به‌مناسبت آزار مسیحیان و احکام قضایی که قربانیانش آنان بودند، در فصل ششم می‌خواند. نویسنده، بحث مسائل ویژه مربوط به خانواده و ملکیت را به‌عنوان مقدمه فصل هفتم ذکر کرده و موضوع اساسی این فصل را آرای اشتراکی (شیوعی) مزدک قرار داده است. او در فصل هشتم، که موضوعش کسرای اول (انوشیروان) است، توصیف مختصری از پایتخت که در واقع در دوران این پادشاه (که انطاکیه جدید را در حومه مدائن بنا کرد)، به حد نهایی خود رسید. وی در این اثر به‌صورت مختصر درباره سیاست خارجی ایران آن زمان نیز توضیح داده است. البته حوادث جنگ‌ها را (به‌استثنای جنگ‌های شاپور دوم، با روم) جز در حد ضرورت توضیح نداده است.[۸].

    وضعیت کتاب

    ملحقات کتاب از صفحه 495 شروع شده و تا 505 ادامه دارد. پس از آن برخی ملاحظات اضافه از صفحه 506 تا 510 مطرح شده است. پس از آن فهرست مطالب، اسامی عام، اماکن، مصطلحات، کتاب‌هایی که متن آنها در این اثر ذکر شده (همه اینها به‌ترتیب الفبای فارسی)، فهرست تصاویر (که از صفحه 75 تا 481 کتاب در جاهای مختلف وجود دارد و شامل مکان‌ها، نقوش مختلف، سکه‌ها، ظروف و... است)، فهرست منابع لاتین (به‌ترتیب الفبای انگلیسی)، لیست کلمات اختصاری انگلیسی و سایر ملحقاتِ افزوده‌شده در چاپ 1944، همه در انتهای کتاب آمده است.

    ترجمه این اثر از روی چاپ 1936م، یعنی اولین چاپ آن، انجام شده و پس از اینکه مترجم و محقق از وجود نسخه کامل‌تری از نویسنده مربوط به 1944 مطلع شده‌اند، اضافات چاپ دوم را در قالب ملحقات، در میان صفحات 567 تا 589 به ترجمه افزوده‌اند[۹]. کار ترجمه، در 1946م، توسط اداره فرهنگ وزارت تعلیم و تربیت قاهره مصر، به مترجمان این اثر واگذار شده است.[۱۰].

    مترجم و محقق کتاب، در برخی موارد با نویسنده اختلافاتی دارند که بخشی از آن را در مقدمه ترجمه عربی که در 1954م، به چاپ رسیده، بیان کرده‌اند و بخش دیگری را در حواشی (پاورقی‌های) کتاب[۱۱].

    سعی نویسندگان بر این بوده که تا حد امکان، الفاظ فارسی را حفظ و ذکر کنند؛ مثلاًالفاظ اصبهبذ و سابور را به همان صورت اصلی سپهبد و شاهپور ذکر کرده‌اند یا در تایپ کلمات، همان کاف فارسی را حفظ کرده‌اند..[۱۲].

    خواننده در جای‌جای این کتاب، متونی را از کتاب «امپراطوری ساسانی» همین نویسنده، مشاهده می‌کند[۱۳].

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه‌های مترجم و نویسنده کتاب.

    وابسته‌ها