۱۵٬۵۲۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
''' دجال: تلاشی برای نقد مسیحیت '''، نوشته [[نیچه، فردریش ویلهلم|فردریش ویلهلم نیچه]] با ترجمه [[فیروزآبادی، سید سعید|سعید فیروزآبادی]]، برگردان فارسی یکی از آثار ارزشمند [[نیچه، فردریش ویلهلم|ویلهمم نیچه]] فیلسوف معروف آلمانی است. با نگاهی به آثار نیچه میتوان دریافت که او با هر اثر خویش سرسختانه از مسیحیت انتقاد میکند و عقیده دارد که مسیحیت دینی پوچانگارانه همچون آیین بودا نیست، بلکه پیامد کینهتوزی است. | ''' دجال: تلاشی برای نقد مسیحیت'''، نوشته [[نیچه، فردریش ویلهلم|فردریش ویلهلم نیچه]] با ترجمه [[فیروزآبادی، سید سعید|سعید فیروزآبادی]]، برگردان فارسی یکی از آثار ارزشمند [[نیچه، فردریش ویلهلم|ویلهمم نیچه]] فیلسوف معروف آلمانی است. با نگاهی به آثار نیچه میتوان دریافت که او با هر اثر خویش سرسختانه از مسیحیت انتقاد میکند و عقیده دارد که مسیحیت دینی پوچانگارانه همچون آیین بودا نیست، بلکه پیامد کینهتوزی است. | ||
نیچه در این کتاب نیز که مختص نقد مسیحیت است، معتقد است که مسیحیت با هرگونه انسان متعالی و هر فرهنگ والا و علم میستیزد. وی در جایی از این کتاب میگوید: «مسیحیت را دین ترحم مینامند. ترحم در تضاد با تحریکهای قدرتبخشی است که نیروی احساس زندگی را میافزاید، افسردگی میآورد. با هر ترحمی نیرویی از دست میرود». او در مقایسه دین بودا با مسیحیت معتقد است که دین بودایی صدها برابر واقعگرایانهتر از مسیحیت است و در آن میراث طرح عینی و بیطرفانه مسائل جسم را میتوان دید که حاصل صدها سال جنبش پایدار فلسفی است. در واقع نیچه در این کتاب که با لحنی بسیار تند و نیشدار به نقد مسیحیت میپردازد و با اشاره به برخی از مطالب انجیلهای چهارگانه با نگاهی فلسفی و از سر تأمل و تعمق به نقد آنها میپردازد. | نیچه در این کتاب نیز که مختص نقد مسیحیت است، معتقد است که مسیحیت با هرگونه انسان متعالی و هر فرهنگ والا و علم میستیزد. وی در جایی از این کتاب میگوید: «مسیحیت را دین ترحم مینامند. ترحم در تضاد با تحریکهای قدرتبخشی است که نیروی احساس زندگی را میافزاید، افسردگی میآورد. با هر ترحمی نیرویی از دست میرود». او در مقایسه دین بودا با مسیحیت معتقد است که دین بودایی صدها برابر واقعگرایانهتر از مسیحیت است و در آن میراث طرح عینی و بیطرفانه مسائل جسم را میتوان دید که حاصل صدها سال جنبش پایدار فلسفی است. در واقع نیچه در این کتاب که با لحنی بسیار تند و نیشدار به نقد مسیحیت میپردازد و با اشاره به برخی از مطالب انجیلهای چهارگانه با نگاهی فلسفی و از سر تأمل و تعمق به نقد آنها میپردازد. |