۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (A-esmaili صفحهٔ جواهر الأصول(زنجانی، فخرالدین) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به جواهر الأصول (فخرالدین زنجانی) منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''جواهر الأصول'''، تقریرات درس خارج اصول سید ابوالقاسم خویى (1317- 1413ق) است که توسط شیخ فخرالدین زنجانی نوشته شده است. | '''جواهر الأصول'''، تقریرات درس خارج اصول [[خویی، سید ابوالقاسم|سید ابوالقاسم خویى]] (1317- 1413ق) است که توسط شیخ [[زنجانی، فخرالدین|فخرالدین زنجانی]] نوشته شده است. | ||
تعادل و تراجیح با عنوان مبحث هشتم و اجتهاد و تقلید با عنوان خاتمه، دو مطلبی است که مطرح شدهاند. | تعادل و تراجیح با عنوان مبحث هشتم و اجتهاد و تقلید با عنوان خاتمه، دو مطلبی است که مطرح شدهاند. | ||
تعادل و تراجیح از مهمترین مباحث علم اصول است؛ زیرا که استنباط بسیاری از مسائل علم فقه، به شناخت آن بستگی دارد و وجهی برای اینکه آن را جزء مباحث خاتمه علم، قرار دهیم ندارد؛ چون مشعر به این است که مثل اجتهاد و تقلید، خارج از علم اصول است. | تعادل و تراجیح از مهمترین مباحث علم اصول است؛ زیرا که استنباط بسیاری از مسائل علم فقه، به شناخت آن بستگی دارد و وجهی برای اینکه آن را جزء مباحث خاتمه علم، قرار دهیم ندارد؛ چون مشعر به این است که مثل اجتهاد و تقلید، خارج از علم اصول است. | ||
تعارض، تنافی مدلول دو دلیل معتبر است که باید علاج شود، ولی در موارد تخصص، ورود، حکومت، عام و خاص و مطلق و مقید در واقع، تعارضی نیست. <ref>متن کتاب، ص1و2</ref> | تعارض، تنافی مدلول دو دلیل معتبر است که باید علاج شود، ولی در موارد تخصص، ورود، حکومت، عام و خاص و مطلق و مقید در واقع، تعارضی نیست. <ref>متن کتاب، ص1و2</ref> | ||
اجتهاد یعنی نهایت توانایی را بهکاربردن بر ای تحصیل حجت بر احکام شرعی و یا تعیین وظیفه مکلف، هنگامی که آن حجت به دست نیاید. | اجتهاد یعنی نهایت توانایی را بهکاربردن بر ای تحصیل حجت بر احکام شرعی و یا تعیین وظیفه مکلف، هنگامی که آن حجت به دست نیاید. | ||
اجتهاد به این معنی، چارهای جز التزام به آن نیست. | اجتهاد به این معنی، چارهای جز التزام به آن نیست. | ||
برای مجتهد و فقیه، سه منصب وجود دارد: | برای مجتهد و فقیه، سه منصب وجود دارد: |