۱۱۸٬۷۳۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رده:سلسلهها، تقسیم بندی دوره ای' به 'رده:سلسلهها، تقسیمبندی دورهای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زه ای' به 'زهای') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در پیشگفتار مصحح، ضمن معرفی کتاب، به ارائه مختصری از تاریخ سلغریان فارس پرداخته شده و به این نکته اشاره گردیده است که بخش منقول تاریخ سلغریان در اثر حاضر، برابر عشری از متن «تاریخ وصاف» است و از این قیاس توان کرد که وصاف در نگارش خود، چه صنعتگریها کرده است. البته متن آراسته حاضر، | در پیشگفتار مصحح، ضمن معرفی کتاب، به ارائه مختصری از تاریخ سلغریان فارس پرداخته شده و به این نکته اشاره گردیده است که بخش منقول تاریخ سلغریان در اثر حاضر، برابر عشری از متن «تاریخ وصاف» است و از این قیاس توان کرد که وصاف در نگارش خود، چه صنعتگریها کرده است. البته متن آراسته حاضر، تااندازهای بعید از آن شیوه مصنوع وصاف به دور است و شیوه نگارش آن، معقول و مضبوط و به دور از اطناب است.<ref>ر.ک: همان، صفحه شانزده</ref> | ||
در کتاب به این مطلب اشاره شده که سلسله اتابکان سلغری، بیش از یک قرن به عنوان امرای دست نشانده نخست سلجوقیان و سپس در قرن هفتم / سیزدهم میلادی، خوارزمشاهیان و مغولان در فارس حکومت کردند. در اصل ترکمانانی احتمالا از طایفه سلر یا سلغر، بخشی از غزها (اغزها) بودند و در زمان تهاجمات سلجوقیان به جانب مغرب آمدند و نقش مهمی در استقرار سلطنت سلجوقیان در روم داشتند. سنقر، مؤسس سلسله اتابکان فارس، از منازعه و مشاجره ای که دوره حکمرانی مسعود بن محمد، از سلاطین سلجوقی بزرگ را آشفته ساخته بود، استفاده کرد و به تحکیم موقعیت خود در جنوب ایران پرداخت. در این هنگام، فارس مدتها بود که تحت اداره یکی دیگر از اتابکان ترک به نام بوزابه بود. با زوال قدرت سلاجقه بزرگ، سلغریان حکمرانان بلامعارض فارس شدند و به لشکرکشی علیه کردان شبانکاره ای دست یازیدند و در منازعه جانشینی در میان آخرین امرای سلجوقی کرمان دخالت کردند. فارس در زمان حکومت عزالدین سعد اول ابن زنگی از رونق بسیار برخوردار بود؛ هرچند که وی بعدا از در اطاعت با خوارزمشاهیان درآمد و از راه وصلت خانواده خود را با آنان مرتبط ساخت. در دوران حکمرانی ابوبکر، پسر و جانشین سعد اول، فارس ابتدا خراج گزار خان بزرگ مغول اوگتای و سپس ایلخان مغول هولاگو شد و این مغولان بودند که به ابوبکر لقب قتلغ خان دادند. پس از حکومت یک عده از سلغریان در فارس، هلاگو خان فرمانروایی آنجا را به ابش خاتون، دختر سعد دوم داد و او را اتابک فارس گردانید، ولی اندک زمانی بعد، شوهر ابش خاتون، منگوتیمور که پسر ایلخان بود، عملا قدرت را به دست گرفت و چون منگوتیمور درگذشت، قدرت سلغریان به کلی از میان رفت و فارس ضمیمه قلمرو ایلخانیان شد<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref> | در کتاب به این مطلب اشاره شده که سلسله اتابکان سلغری، بیش از یک قرن به عنوان امرای دست نشانده نخست سلجوقیان و سپس در قرن هفتم / سیزدهم میلادی، خوارزمشاهیان و مغولان در فارس حکومت کردند. در اصل ترکمانانی احتمالا از طایفه سلر یا سلغر، بخشی از غزها (اغزها) بودند و در زمان تهاجمات سلجوقیان به جانب مغرب آمدند و نقش مهمی در استقرار سلطنت سلجوقیان در روم داشتند. سنقر، مؤسس سلسله اتابکان فارس، از منازعه و مشاجره ای که دوره حکمرانی مسعود بن محمد، از سلاطین سلجوقی بزرگ را آشفته ساخته بود، استفاده کرد و به تحکیم موقعیت خود در جنوب ایران پرداخت. در این هنگام، فارس مدتها بود که تحت اداره یکی دیگر از اتابکان ترک به نام بوزابه بود. با زوال قدرت سلاجقه بزرگ، سلغریان حکمرانان بلامعارض فارس شدند و به لشکرکشی علیه کردان شبانکاره ای دست یازیدند و در منازعه جانشینی در میان آخرین امرای سلجوقی کرمان دخالت کردند. فارس در زمان حکومت عزالدین سعد اول ابن زنگی از رونق بسیار برخوردار بود؛ هرچند که وی بعدا از در اطاعت با خوارزمشاهیان درآمد و از راه وصلت خانواده خود را با آنان مرتبط ساخت. در دوران حکمرانی ابوبکر، پسر و جانشین سعد اول، فارس ابتدا خراج گزار خان بزرگ مغول اوگتای و سپس ایلخان مغول هولاگو شد و این مغولان بودند که به ابوبکر لقب قتلغ خان دادند. پس از حکومت یک عده از سلغریان در فارس، هلاگو خان فرمانروایی آنجا را به ابش خاتون، دختر سعد دوم داد و او را اتابک فارس گردانید، ولی اندک زمانی بعد، شوهر ابش خاتون، منگوتیمور که پسر ایلخان بود، عملا قدرت را به دست گرفت و چون منگوتیمور درگذشت، قدرت سلغریان به کلی از میان رفت و فارس ضمیمه قلمرو ایلخانیان شد<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده - بیست</ref> |