صبح الأعشی في صناعة الإنشاء: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مى' به 'مى') |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
[[رده:کلیات، آثار عمومی]] | [[رده:کلیات، آثار عمومی]] | ||
[[رده: | [[رده:دایرةالمعارفها_(عمومی)]] |
نسخهٔ ۱۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۴۹
صبح الأعشی في صناعة الإنشاء | |
---|---|
پدیدآوران | قلقشندی، احمد بن علی (نویسنده) شمسالدين، محمد حسين (شارح) |
ناشر | دار الکتب العلمية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | دايره المعارفها و واژهنامههای عربی - قرن 9ق.
دبيران ديواني زبان عربی - فن نگارش نامه نگاری عربی |
تعداد جلد | 15 |
کد کنگره | AE 10/55 /ق8ص2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
صبح الأعشی في صناعة الإنشاء، اثر احمد بن علی قلقشندی، کتابی است در مورد انشا و ظرافتهای آن که به زبان عربی و در اوایل قرن نهم هجری نوشته شده است.
تحقیق کتاب، توسط محمدحسین شمسالدین صورت گرفته است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز و مطالب که شامل ده مقاله و یک خاتمه میباشد، در پانزده جلد تنظیم شده است.
نام اصلى این کتاب، چنانکه خود مؤلف در مقدمه یادآور شده است، «صبح الأعشى في كتابه الإنشاء» میباشد. این عنوان، با محتواى کتاب و غرض از تألیف آن سازگارى بیشترى دارد تا عناوینى چون: «صبح الأعشى في فنون الإنشاء»، «صبح الأعشى في معرفة الإنشاء»، «صبح الأعشى في صناعة الإنشاء» و «صبح الأعشى في قوانين الإنشاء»؛ چراکه مؤلف تمام توجهش به کارمندی است که عهدهدار وظیفه کتابت انشا است. او میخواهد همه لوازم وظیفه دیوانی وی را به کاملترین وجه به وی بیاموزد. مقصود از کتابت در اینجا مطلق تألیف و داشتن ابزار آن نیست تا بتوان لفظ صناعت را بهجای آن نهاد. اما بههرحال چون این کتاب به «صبح الأعشى في صناعة الإنشاء» معروف شده است، ما نیز همین نام را براى آن برگزیدیم.
اما وجه تسمیه کتاب، آن است که گویى قلقشندى، کتاب خود را همچون صبحگاهان که بر عالم نور مىپاشد و در پرتو نور آن، شبکور راه خود را مییابد، تصویر مىکند[۱].
گزارش محتوا
در مقدمه محقق، مطالبی پیرامون نام کتاب، وجه تسمیه و مصادر و محتوای آن، روش نویسنده و آثار وی، آمده است[۲].
در مقدمه نویسنده، برخى از مسائل اولیه و تعریفهاى مقدماتى نظیر فضیلت کتابت، معنای کتابت در لغت و اصطلاح، صفات نویسندگان و آداب آنها، تعریف دیوان انشا و اصل وضع آن در اسلام، قوانین دیوان انشا و... مطرح شده است[۳].
در مقاله اول، که در جلد اول و دوم و بخشی از جلد سوم آمده، سخن از مجموعه معارفى است که کاتب در دیوان انشا براى انجام وظیفه خطیر خود بدانها نیازمند است. معارفى چون لغت، ادب، تاریخ، انواع قلم، ورق و...[۴].
مقاله دوم در بخشی از جلد سوم و چهارم و بخشی از جلد پنجم جای گرفته و مربوط به جغرافیا، جغرافیاى سیاسى و... میباشد. از جمله مباحث این جلد، میتوان به: شناخت شکل زمین و احاطه شدن آن بهوسیله دریاها، جهات چهارگانه، اقالیم طبیعی، دریاها، کیفیت پیدا کردن جهت شهرها و ابعاد آنها و... اشاره کرد[۵].
نویسنده در مقاله سوم که در بخشی از جلد پنجم و قسمتی از جلد ششم آمده است، به بیان امورى که تمام اقسام مکاتبات، ولایات و... در آنها مشترکند، مانند ذکر اسامى، القاب و کنیهها، اندازه ورق، قلم مناسب و... پرداخته است[۶].
مقاله چهارم که قسمتهایی از جلد ششم و تمام جلد هفتم، هشتم و برخی از جلد نهم را به خود اختصاص داده، مهمترین مقاله و طولانىترین مقاله کتاب است. مؤلف در این مقاله، فهرستى طولانى از القاب پادشاهان و فرماندهان جنگ، دانشمندان، نویسندگان و قاضىها را طبق حروف معجم گرد آورده است. وی در این مقاله، به شرح روشهاى نویسندگى، که مهمترین بخش این مقاله است، پرداخته است. در این قسمت، نامههایى را که از جانب پیامبر(ص) به حاکمان جزیره و حاکمان بلاد کفر چون کسرى، قیصر و نجاشى فرستاده شده، یادآور شده است. قلقشندى در این مقاله، توجه ویژهاى به نامههاى صادره از طرف پادشاهان مصر به نواب سلطنت، کارگزاران، قضات و رجال حکومتى در مصر و شام و پادشاهان تاتار، ایران، ارمنستان، مغرب، سودان و... مبذول داشته است[۷].
وی در مقاله پنجم که در جلد نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم گنجانده شده، به طبقات خلافت، سلطنت و ولایات فرماندهان جنگ و ارباب قلم پرداخته است[۸].
در مقالات دیگر که در جلد سیزدهم و چهاردهم قرار گرفتهاند، نیز به مطالبى مرتبط با موضوع کتاب پرداخته شده است[۹].
در خاتمه، برخى امور مرتبط با دیوان انشا، غیر از امور کتابت، نظیر پست و تاریخ آن در مصر و شام، کبوترهاى نامهرسان و... اشاره شده است[۱۰].
جلد آخر، به فهارس اختصاص یافته است. این اثر، شامل حدود 2500 اصطلاح است که بیشتر آنها، اصطلاحات علمى است؛ اصطلاحاتى که جز در کتب اختصاصى یا لابهلاى کتب عمومى بهندرت یافت مىشوند[۱۱].
مؤلف در این کتاب، روش علمى واضح و روشنى را در پیش گرفته است که بر وحدت فکر و اندیشه از یک سو و اسلوب و روش تفریع در دایرهاى معین از سوى دیگر، مبتنى مىباشد[۱۲].
علاوه بر این، قلقشندى در این کتاب، در نقل اقوال دیگران، فردى امانتدار است و اقوال دیگران را به خود منتسب نکرده و اندیشه دقیق و فکر صائبش، از خلال مطالب کتاب نمایان است[۱۳].
آنچه مایه شگفتى میباشد، این است که این کار، موسوعهاى پرحجم و نتیجه تلاش خود مؤلف بهتنهایى است؛ بااینکه معمولا کارهاى موسوعهاى و دایرةالمعارفى، تلاش عده زیادى از دانشمندان و خبرگان را طلب مىکند[۱۴].
قلقشندى هرچند بهعنوان ادیبى طراز اول مطرح است، اما در زمینه شعر چندان مهارتى ندارد؛ لذا نمىتوان او را در زمره شاعران به حساب آورد. شاید اشتغال او به نثر در خلال کار دیوانىاش باعث شده که وى نسبت به برترى نثر بر شعر، تعصب بورزد و از سحر و زیبایى شعر غافل بماند[۱۵].
این اثر از نظر نصوص ادبیاى که در بر دارد، جزء غنىترین منابع عربى در این زمینه بشمار مىآید.
وضعیت کتاب
فهرست محتویات هر جلد، در انتهای همان جلد و فهرست «نصوص»؛ «الفاظ و تعابیر»؛ «اعلام»؛ «قبایل، عشایر، جماعات، شعوب امم، فرق و...»؛ «اماکن»؛ «آلات، نباتات، درختان، معاملات، حیوانات، پرندگان، ایام تاریخی، اعیاد، لباسها، سنگها و معادن»؛ «آیات»؛ «احادیث نبوی»؛ «اشعار، انصاف ابیات»؛ «مثلها» و «کتب مذکور در متن»، بههمراه فهرست مطالب، در جلد آخر آمده است.
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع، توضیحاتی پیرامون برخی از کلمات و عبارات متن، آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.