ابن والی، ابراهیم بن والی: تفاوت میان نسخهها
Fgarnezadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
}} | }} | ||
'''ابن والی، ابراهیم بن والی بن نصر خجا بن حسین مقدسی'''، ملقب به | '''ابن والی، ابراهیم بن والی بن نصر خجا بن حسین مقدسی'''، ملقب به برهانالدین (متوفای حدود 960ق/1553م)، ادیب و فقیه حنفی اهل غزّه. | ||
دانستههای ما درباره او بسیار اندک است و تنها گزارش ابن حنبلی، از دوستان و علاقهمندان اوست که میتواند خطوط کلی زندگی وی را تا حدودی ترسیم نماید. | دانستههای ما درباره او بسیار اندک است و تنها گزارش ابن حنبلی، از دوستان و علاقهمندان اوست که میتواند خطوط کلی زندگی وی را تا حدودی ترسیم نماید. | ||
==نسب== | ==نسب== | ||
او نواده دختری | او نواده دختری شهابالدین احمد تمیمی داری بوده است. ابن حنبلی نام اشهر او را ابن والی آورده، اما از قول خود وی نقل میکند که در نام پدرش تحریف واقع شده و اصل آن ولی است. خود وی نیز گاه خویشتن را «ابن ولی» خوانده است. | ||
== سفرها== | == سفرها== | ||
او دوران جوانی خود را در غزه گذرانده و به گفته ابن ولون صاحب کتاب الغُرَف العَلیة در صفر 942ق به دمشق رفته است. وی سپس سفری نیز به بغداد کرد و از آنجا به حلب رفت. به گفته | او دوران جوانی خود را در غزه گذرانده و به گفته [[ابن ولون]] صاحب کتاب الغُرَف العَلیة در صفر 942ق به دمشق رفته است. وی سپس سفری نیز به بغداد کرد و از آنجا به حلب رفت. به گفته ابن حنبلی او در بغداد یک تیمار (اقطاعی در درجه دوم اهمیت که معموالاً به نظامیان عثمانی داده میشد) داشته است. تاریخ ورود وی به حلب را ابن حنبلی در 946ق ضبط کرده است. او پس از چندی به وطن خویش غزه بازگشت. مدتی بعد آهنگ قاهره کرد و در آنجا از محضر فقیه حنفی، امینالدین ابن عبدالعال بهره برد و پس از دریافت اجازه فتوا از او، به وطن خود بازگشت و به افتا پرداخت. وی در غزه به تألیف تحفة العبید همت گماشت و در 960ق به عثمانی رفت و آن کتاب را به صدر اعظم رستم پاشا تقدیم کرد. آنگاه به حلب رفت و آن کتاب را به صدر اعظم رستم پاشا تقدیم کرد. آنگاه به حلب رفت و پس از دریافت تیماری که فوق تصور او بود، در همان سال از بیراهه رو به سوی دیار خویش کرد. از آن پس دیگر از او خبری نشد. | ||
==تخصص== | ==تخصص== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۷: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
# تحفة العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید اثر مهم ابن والی است که درباره اسب سواری و شکار و تیراندازی نوشته شده است. در این کتاب ابن والی میکوشد تا از آیات و احادیث نبوی همراه با ذکر سند و مصدر آنها بهره جوید. گهگاه نیز به اشعار تمثل جسته و به اقوال ائمه مذاهب اهل سنت، خصوصاً ابوحنیفه اشاره میکند. از این کتاب نسخهای خطی در کتابخانه حرم مکه موجود است. از بررسی این نسخه معلوم میشود که در اواسط صفر 960 نوشتن آن در غزه به پایان رسیده است. | # تحفة العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید اثر مهم ابن والی است که درباره اسب سواری و شکار و تیراندازی نوشته شده است. در این کتاب ابن والی میکوشد تا از آیات و احادیث نبوی همراه با ذکر سند و مصدر آنها بهره جوید. گهگاه نیز به اشعار تمثل جسته و به اقوال ائمه مذاهب اهل سنت، خصوصاً ابوحنیفه اشاره میکند. از این کتاب نسخهای خطی در کتابخانه حرم مکه موجود است. از بررسی این نسخه معلوم میشود که در اواسط صفر 960 نوشتن آن در غزه به پایان رسیده است. | ||
#الدرة البرهانیة اثر دیگر | #الدرة البرهانیة اثر دیگر ابن والی که اکنون نشانی از آن در دست نیست. این اثر یک منظومهی نحوی است که در آن متن آجرومیه ابن آجروم را به نظم کشید و خود مطالبی بدان افزود. شاید به همین جهت حاجی خلیفه نام این اثر را در زمره شروح آجرومیه آورده است. تاریخ سرودن این منظومه به پیش از 942ق باز میگردد.<ref>محمد زاده، رضا، ج5، ص 66 </ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۵۷
ابن والی، ابراهیم بن والی بن نصر خجا بن حسین مقدسی، ملقب به برهانالدین (متوفای حدود 960ق/1553م)، ادیب و فقیه حنفی اهل غزّه.
دانستههای ما درباره او بسیار اندک است و تنها گزارش ابن حنبلی، از دوستان و علاقهمندان اوست که میتواند خطوط کلی زندگی وی را تا حدودی ترسیم نماید.
نسب
او نواده دختری شهابالدین احمد تمیمی داری بوده است. ابن حنبلی نام اشهر او را ابن والی آورده، اما از قول خود وی نقل میکند که در نام پدرش تحریف واقع شده و اصل آن ولی است. خود وی نیز گاه خویشتن را «ابن ولی» خوانده است.
سفرها
او دوران جوانی خود را در غزه گذرانده و به گفته ابن ولون صاحب کتاب الغُرَف العَلیة در صفر 942ق به دمشق رفته است. وی سپس سفری نیز به بغداد کرد و از آنجا به حلب رفت. به گفته ابن حنبلی او در بغداد یک تیمار (اقطاعی در درجه دوم اهمیت که معموالاً به نظامیان عثمانی داده میشد) داشته است. تاریخ ورود وی به حلب را ابن حنبلی در 946ق ضبط کرده است. او پس از چندی به وطن خویش غزه بازگشت. مدتی بعد آهنگ قاهره کرد و در آنجا از محضر فقیه حنفی، امینالدین ابن عبدالعال بهره برد و پس از دریافت اجازه فتوا از او، به وطن خود بازگشت و به افتا پرداخت. وی در غزه به تألیف تحفة العبید همت گماشت و در 960ق به عثمانی رفت و آن کتاب را به صدر اعظم رستم پاشا تقدیم کرد. آنگاه به حلب رفت و آن کتاب را به صدر اعظم رستم پاشا تقدیم کرد. آنگاه به حلب رفت و پس از دریافت تیماری که فوق تصور او بود، در همان سال از بیراهه رو به سوی دیار خویش کرد. از آن پس دیگر از او خبری نشد.
تخصص
ابن والی در سرودن شعر نیز تبحر داشت و نه تنها به عربی، بلکه به فارسی نیز شعر میگفت، گفته شده که زبان فارسی را در بغداد، با خواندن گلستان سعدی فرا گرفته بود. از اشعار ابن والی تنها ابیات چندی نقل شده و روی هم رفته صناعات لفظی بر اشعار او حکمفرماست.
آثار
- تحفة العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید اثر مهم ابن والی است که درباره اسب سواری و شکار و تیراندازی نوشته شده است. در این کتاب ابن والی میکوشد تا از آیات و احادیث نبوی همراه با ذکر سند و مصدر آنها بهره جوید. گهگاه نیز به اشعار تمثل جسته و به اقوال ائمه مذاهب اهل سنت، خصوصاً ابوحنیفه اشاره میکند. از این کتاب نسخهای خطی در کتابخانه حرم مکه موجود است. از بررسی این نسخه معلوم میشود که در اواسط صفر 960 نوشتن آن در غزه به پایان رسیده است.
- الدرة البرهانیة اثر دیگر ابن والی که اکنون نشانی از آن در دست نیست. این اثر یک منظومهی نحوی است که در آن متن آجرومیه ابن آجروم را به نظم کشید و خود مطالبی بدان افزود. شاید به همین جهت حاجی خلیفه نام این اثر را در زمره شروح آجرومیه آورده است. تاریخ سرودن این منظومه به پیش از 942ق باز میگردد.[۱].
پانویس
- ↑ محمد زاده، رضا، ج5، ص 66
منابع مقاله
محمد زاده، رضا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.