ابن ودعان، محمد بن علی: تفاوت میان نسخهها
Fgarnezadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام کامل = ابن وَدعان، ابونصر محمد بن علی بن عبید | | نام کامل = ابن وَدعان، ابونصر محمد بن علی بن عبید الله بن احمد | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = | ||
| لقب = | | لقب = | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''ابن وَدعان، ابونصر محمد بن علی بن عبید | '''ابن وَدعان، ابونصر محمد بن علی بن عبید الله بن احمد'''، محدث و قاضی موصلی در سده 5ق. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==مشایخ== | ==مشایخ== | ||
از خردسالی به فراگیری حدیث روی آورد. از شیوخ او حسین بن محمد بن جعفر صیرفی، محمد بن علی بن محمد بن بحشل و بهویژه عمویش ابوالفتح احمد بن عبید | از خردسالی به فراگیری حدیث روی آورد. از شیوخ او حسین بن محمد بن جعفر صیرفی، محمد بن علی بن محمد بن بحشل و بهویژه عمویش ابوالفتح احمد بن عبید الله ودعانی را میتوان یاد کرد. | ||
==شاگردان == | ==شاگردان == | ||
وی همچنین شاگردانی داشته که از جمله آنان میتوان از ابوطاهر سلفی، ابوالفضل یحیی بن عطاف موصلی، | وی همچنین شاگردانی داشته که از جمله آنان میتوان از ابوطاهر سلفی، ابوالفضل یحیی بن عطاف موصلی، ابوعبدالله محمد بن فضل فراوی، ابوبکر محمد بن محمود جوهری، مروان بن علی طنزی و محمدهادی مصری نام برد. | ||
==شخصیت رجالی== | ==شخصیت رجالی== |
نسخهٔ ۹ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۵۷
ابن وَدعان، ابونصر محمد بن علی بن عبید الله بن احمد، محدث و قاضی موصلی در سده 5ق.
ولادت
او به گفته خویش در نیمه شعبان 402قمری (13 فوریه 1012) متولد شد.
مشایخ
از خردسالی به فراگیری حدیث روی آورد. از شیوخ او حسین بن محمد بن جعفر صیرفی، محمد بن علی بن محمد بن بحشل و بهویژه عمویش ابوالفتح احمد بن عبید الله ودعانی را میتوان یاد کرد.
شاگردان
وی همچنین شاگردانی داشته که از جمله آنان میتوان از ابوطاهر سلفی، ابوالفضل یحیی بن عطاف موصلی، ابوعبدالله محمد بن فضل فراوی، ابوبکر محمد بن محمود جوهری، مروان بن علی طنزی و محمدهادی مصری نام برد.
شخصیت رجالی
از نظر شخصیت رجالی، گرچه نقادانی چون قاسم ابن عساکر، ابوطاهر سلفی، ابن ناصر سلامی و شجاع ذهلی امانت ابن ودعان را در نقل حدیث مورد تردید قرار داده و حتی او را کاذب و جاعل خواندهاند، اما سمعانی روایات او از ثقات را قابل اعتماد دانسته و گویی خواسته است بدین گونه انتقاد را از شخص ابن ودعان به مشایخ ضعیف او بازگرداند.
مشاغل
ابن ودعان چندگاهی تصدی قضای موصل را داشت و به همین سبب در منابع قاضی و حاکم خوانده شده است.
وفات
او بارها به بغداد سفر کرده است. وی پس از بازگشت از بغداد، در محرم یا ربیعالاول 494/ نوامبر 1100 یا ژانویه 1101 در موصل درگذشت.
آثار
الاربعون، کتابی است که ودعان آن را برای نسلهای بعد باقی گذاشت، و شاگردانش آن را در نقاط مختلف از ایران تا اندلس انتشار دادند. این تألیف که به الاربعون الودعانیة شهرت یافته، مجموعهای از 40 حدیث در باب اخلاق و زهد است که از خطب و مواعظ پیامبر(ص) گزیده شده است. حتی آنان که از نظر فن حدیث نظر مساعدی نسبت به این کتاب نداشتهاند، شیوایی و زیبایی بیان روایات آن را ستودهاند. این خصیصه موجب شد تا الاربعون ابن ودعان به سرعت دروازههای موصل را پشت سر نهاده، در کمتر از 100 سال از رشق تا خراسان و از غرب تا اندلس تداول پیدا کند و مورد توجه قرار گیرد. در سده 8ق عبدالعزیز بن احمد بارجیلغی الاربعون ابن ودعان را شرح کرده است. نسخههای خطی این شرح در برلین، استانبول و اسکندریه یافت میشود . همچنین در این سده عالم شیعی، حسن بن ابی الحسن دیلمی متن کاملی از الاربعون را با تجرید اسانید آن در کتاب اعلامالدین نقل کرده است. پراکندگی نسخههای متعدد از الاربعون ابن ودعان در کتابخانههای سراسر جهان، نشان از آن دارد که این متن در طول قرنها رونق خود را از دست نداده است. از آن جمله میتوان به نسخ خطی کتابخانههای ملی پاریس، دارالکتب مصر و ظاهریه دمشق اشاره نمود. از نظر نقد فنی، الاربعون ابن ودعان همواره مورد شدیدترین حملات قرار گرفته است. به اعتقاد قدیمیترین ناقدان این متن، ابن ناصر و سلفی، مبنای کتاب ابن ودعان بر اربعین زید بن رفاعه بوده است و براساس این نظر تنها نقش ابن ودعان این بوده که به شیوه مستخرجنویسان، متن چهل حدیث زید را از طریق غیر او روایت کند. درواقع لبه تیز حمله ناقدان آنگاه متوجه ابن ودعان میگردد که ابراز میدارند که وی در این تألیف به جای ارائه اسانید واقعی، به جعل اسانید ساختگی که ظاهری فریبنده دارند، پرداخته است. همچنین آنان با جاعل شمردن زید بن رفاعه، مؤلف اولیه متن و اظهار اینکه متون احادیث این کتاب تلفیقی است از کلمات پیامبر(ص) با گفتههای لقمان و دیگر حکیمان، از حیث متن نیز آن را مورد نقد قرار دادهاند. چنانکه اشاره شد، یکی از ناقدان ابوطاهر سلفی بود که رسالهای در نقد الاربعون ابن ودعان نوشته است و گفتنی است که اینگونه نقدها در دورههای بعد نیز از جانب نقادانی چون ابن جوزی، مزی، ذهبی و ابن حجر صورت گرفته است[۱].
پانویس
- ↑ بخش فقه، علوم قرۀنی و حدیث، ج5، ص 76-77
منابع مقاله
بخش فقه، علوم قرآنی و حدیث، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.