تجدید حیات معنوی جامعه: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = BP ۲۴۷/۸/س۷ت۳ | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:اخلاق اسلامی]] | |||
[[رده:آثار کلی اخلاق قرن 1 – 14]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده2 اردیبهشت 1402]] | |||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] |
نسخهٔ ۲۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۴۱
تجدید حیات معنوی جامعه | |
---|---|
پدیدآوران | سعید تهرانی، جواد |
ناشر | فجر |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1356ش |
چاپ | 2 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP ۲۴۷/۸/س۷ت۳ |
تجدید حیات معنوی جامعه، تألیف جواد سعید تهرانی، کتابی است که نویسنده آن باتوجه به لزوم اخلاق گرایی بشر قن حاضر و اهمیت حیاتی اخلاق در بهسازی و بهداری جامعه و فرد دست به نگارش بده است و کوشیده است پس از بیان کلیاتی، مقایسه ای بین مکاتبی مختلف اخلاقی انجام دهد سپس ضمن ارزیابی این مکاتب، برتری نظام اخلاقی اسلام و سیر تکاملی آن و چگونگی پیدایش مکارم اخلاق و سرانجام، شایستگی و آمادگی این نظام برای نهضت اخلاقی و تجدید حیات معنوی جامعه را بررسی کرده است.
کتاب دارای سه عنوان اصلی و نزدیک به یکصد عنوان فرعی است.
1- کلیاتی پیرامون لزوم تجدید حیات معنوی: نویسنده نخست از دینامیسم و اهمیت اخلاق و چربیدن آن بر علم میگوید و به چیستی اخلاق و فضیلت و ویژگیهای زندگی ماشینی و انحطاط اخلاقی میپردازد. سپس به سیر اخلاق در تاریخ اشارت میکند و از سقراط، ارسطو، کلبیون، و اگزیستانسیالیسم یاد میکند و یادآور میشود که سبک شمردن اصول اخلاقی پیشینه تاریخی دارد و ویژه قرن حاضر نیست. سپس به برخی رفتار اصحاب کلیسا و تأثیر آن در روند علم گرایی و اخلاق گریزی دو قرن اخیر اشاره میکند. پس از آن با نقل اقوالی از دانشمندان غرب به نگرانی آنها از وضع کنونی بشر یعنی علم گرایی و اخلاق ستیزی، اشاره دارد و به راه چاره این معضل از دید دانشمندان میپردازد. نکته بعدی بررسی علت نیاز بشر به اخلاق مذهبی است که مقدمه بحث از عوامل سازنده اجتماع پیشرو است.
پس از این از خطرناک بودن علم جدید منهای اخلاق، اخلاق فلسفی غرب و اشکالات اخلاق غربی میگوید.
مطالب این بخش از کتاب بیشتر با استناد به نوشتههای غربیان تنظیم شده است. بحثهای این بخش کوتاه و تا اندازه ای ژرنالیستی است.
2- مقایسه مکاتب مختلف اخلاقی و امتیازات اخلاق اسلامی: در اینجا نخست از نقش اخلاق در نزدگی بشر میگوید سپس به اجمال از اخلاق در مسیحیت، یهود، بودا، ودا، یوگا، آیین بودایی در ژاپن و کنفوسیوس میگوید و به نارساییهای کیشهای هندی و اساس این کاستی یعنی ناباوری به خداوند، رنج آور دانستن زندگی، شر بزرگ دانستن میل جنسی، نداشتن ضمانت اجرا برای خواستهای اخلاقی و تناسخ میپردازد. پس از آن از کاستیهای مکتب کنفوسیوس یاد میکند. و بعد نوبت بررسی اخلاق اسلامی میرسد. سپس به مقایسه اخلاق فلسفی و برخی دیدگاههای اسلام نسبت به انسان اشاره میکند.
نکته بعدی بررسی دیدگاه غربیان نسبت به نیکی مطلق در جهن و نگرش اسلام نسبت به این مقوله است. پس از آن راه تشخیص نیکی از بدی را از نگاه غربیان و اسلام میآورد و به عدم کفایت عقل و عقل گرایی برای هدایت انسان میپردازد و از ضمانت اجرای مقررات اخلاقی از نگاه غربیان و اسلام یاد میکند.
سپس به معنای وجدان، پرورش وجدان اخلاقی، ریشههای فطری اخلاق و نظر اسلام در این باره، فروید و تأثیر مکتب او درالخاق بشر، نارسایی و عقیم بودن اخلاق مارکسیستی، و اخلاق در ماکیاولیسم، ناتورالیسم =آتهئسم اشاره میکند. آنگاه به برخی ایرادها که به نظام اخلاقی اسلام شده است، گوشه ای از امتیازات اخلاقی اسلام، اسلام و عدالت و مساوات در اسلام، میپردازد.
پس از این به آزادی از نظر اخلاقی، نقش توحید در آزادی بشر، احساس امنیت و مسئولیت و استفاده از تمام قوا در نظام تربیتی اسلام اشاره میکند تا میرسد به نظام عبادی اسلام و با توصیف بسیار کوتاه – اگر نگوییم مجمل- آن، از ترس و عشق، کمال نسبی، ریشه فضایل اخلاقی، فرق محاسن اخلاقی با مکارم اخلاقی، دو روش تعلیم اخلاقی و نقش مربیان در اجتماع میگوید و پس از آن نتایج مقایسه نظام اخلاقی اسلام با دیگر مکاتب را یادآور میشود.
3- سیر کمالی اخلاق اسلامی: در این بخش از اهمیت اخلاق در اسلام میگوید و علم اخلاق را پس از توحید برترین علوم میداند سپس به نقش عبادت در تزکیه اخلاق، مراتب تهذیب اخلاق، انگیرههایی که موجب کارهای نیک میشود و تربیت بر اساس تشویق و توبیخ میپردازد.
پس از آن از اخلاق از نظر قرآن کریم میگوید و آیاتی را به عنوان شاهد، بدون تفسیر و شرح میآورد. آنگه به مردم شناسی و تقسیم مردم به چهار دسته از نظر امام علی(ع) میپردازد و از اسلام دیروز و اسلام و الگوهای انسانیت و نمونههای فضیلت یاد میکند و سرانجام نتایج بحث اخیر را در چهل نکته خلاصه و نقل میکند[۱].
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص84-86
منابع مقاله
رفیعی، بهروز؛ اخلاق، عرفان و تصوف اسلامی: کتابشناسی توصیفی و موضوعی، تهران، انتشارات بینالمللی هدی، چاپ یکم، 1377ش.