الشفاعة العظمى في يوم القيامة: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زبان = عربي ' به 'زبان = عربی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
گروه دوم، معتقدند: ایمان، تنها با قلب و زبان حاصل میشود؛ «الإيمان (يكون) بالقلب و اللسان معا». خود اینها نیز بر چند دسته تقسیم میشوند؛ مثلا دسته اول که ابوحنیفه و عموم فقها هستند، میگویند: ایمان، اقرار زبانی و معرفت قلبی است<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. | گروه دوم، معتقدند: ایمان، تنها با قلب و زبان حاصل میشود؛ «الإيمان (يكون) بالقلب و اللسان معا». خود اینها نیز بر چند دسته تقسیم میشوند؛ مثلا دسته اول که ابوحنیفه و عموم فقها هستند، میگویند: ایمان، اقرار زبانی و معرفت قلبی است<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. | ||
سومین گروه، معتقدند: ایمان، تنها عملی است قلبی؛ «الإيمان عبارة عن عمل القلب فقط». خود اینها دو دستهاند: دستهای باور دارند که ایمان یعنی شناخت خدا با قلب و دسته دیگر مجرد تصدیق قلبی خداوند را داخل در معنی ایمان میدانند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | سومین گروه، معتقدند: ایمان، تنها عملی است قلبی؛ «الإيمان عبارة عن عمل القلب فقط». خود اینها دو دستهاند: دستهای باور دارند که ایمان یعنی شناخت خدا با قلب و دسته دیگر مجرد تصدیق قلبی خداوند را داخل در معنی ایمان میدانند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | ||
گروه چهارم معتقدند: ایمان فقط اقرار به زبان | گروه چهارم معتقدند: ایمان فقط اقرار به زبان است؛ «الإيمان هو الإقرار باللسان فقط». اینان نیز دو گروه هستند: گروهی، معرفت قلبی را شرط ایمان بودن اقرار زبانی میدانند، مانند غیلان بن مسلم دمشقی و فضل رقاشی؛ گروهی دیگر، این شرط قلبی را لازم ندانسته و ایمان را مجرد اقرار به زبان میدانند. این قول از آنِ کرامیه است<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در فصل دوم از انواع شفاعت سخن میگوید؛ در این فصل وی ابتدا ادله معتزله بر نفی شفاعت برای گناهکاران مسلمان را ذکر میکند و پس از آن به ارائه ادله اهل سنت بر ثبوت شفاعت برای گناهکاران مسلمان، میپردازد. ایشان در همین فصل، اعتراف میکند که: همه امت اسلام بر اینکه پیامبر(ص) در آخرت حق شفاعت دارد، اتفاق نظر دارند<ref>ر.ک: همان، ص35-57</ref>. | [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در فصل دوم از انواع شفاعت سخن میگوید؛ در این فصل وی ابتدا ادله معتزله بر نفی شفاعت برای گناهکاران مسلمان را ذکر میکند و پس از آن به ارائه ادله اهل سنت بر ثبوت شفاعت برای گناهکاران مسلمان، میپردازد. ایشان در همین فصل، اعتراف میکند که: همه امت اسلام بر اینکه پیامبر(ص) در آخرت حق شفاعت دارد، اتفاق نظر دارند<ref>ر.ک: همان، ص35-57</ref>. |
نسخهٔ ۲۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۴
الشفاعة العظمى في يوم القيامة | |
---|---|
پدیدآوران | فخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده) سقا، احمد حجازی (محقق) |
ناشر | المکتبة الأزهرية للتراث |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1988م |
چاپ | 1 |
شابک | 977-193-038-9 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ف?ش? / 222/7 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الشفاعة العظمى في يوم القيامة، اثر محمد بن عمر، معروف به امام فخر رازی، کتابی است یک جلدی به زبان عربی با موضوع کلام اسلامی. نویسنده در این اثر ضمن سه فصل به بحث از ایمان و شفاعت و وعد و وعید الهی، پرداخته است. این کتاب با مقدمه، تحقیق و تطبیق دکتر احمد حجازی سقا توسط «المكتبة الأزهرية للتراث» در 1998م، در قاهره چاپ شده است.
ساختار
کتاب، مشتمل است بر مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و متن اصلی در سه بخش.
گزارش محتوا
مؤلف، در مقدمه خویش، پس از حمد و ستایش الهی در قالب توضیح سوره حمد و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان و اصحاب ایشان، مینویسد: اما بعد این کتابی است در ایمان و اعمال در لسانِ لغت و شریعت و در شفاعت درباره گناهکاران مسلمان، کتابی درباره بشارت خداوند اطاعتکنندگانش را به بهشت و تهدید وی گناهکاران را به آ تش.
فخر رازی سپس با این عبارات از خداوند درخواست میکند که او را در نوشتن و اتمام این کتاب یاری کند: «و نسأل الله العظيم أن يوفقنا لإتمامه و أن يجعلنا في الدارين أهلا لإكرامه و إنعامه. إنه خير موفق و معين و بإسعاف الطالبين قمين». او سپس در توضیح محتوای مطالب کتاب مینویسد: این کتاب در سه فصل سامان یافته است. فصل اول آن درباره ایمان، فصل دوم درباره شفاعت و فصل سوم درباره وعد و وعید است[۱].
در بخشی از مطالب فصل اول میخوانیم: اهل قبله در معنی ایمان در عرف شرع اختلاف کردهاند و به چهار دسته تقسیم شدهاند: گروه اول معتقدند: ایمان، اسم افعال قلوب و جوارح و اقرار به زبان است؛ «الإيمان اسم لأفعال القلوب و الجوارج و الإقرار باللسان». معتزله و خوارج و زیدیه و اهل حدیث، بر این باورند[۲]. گروه دوم، معتقدند: ایمان، تنها با قلب و زبان حاصل میشود؛ «الإيمان (يكون) بالقلب و اللسان معا». خود اینها نیز بر چند دسته تقسیم میشوند؛ مثلا دسته اول که ابوحنیفه و عموم فقها هستند، میگویند: ایمان، اقرار زبانی و معرفت قلبی است[۳]. سومین گروه، معتقدند: ایمان، تنها عملی است قلبی؛ «الإيمان عبارة عن عمل القلب فقط». خود اینها دو دستهاند: دستهای باور دارند که ایمان یعنی شناخت خدا با قلب و دسته دیگر مجرد تصدیق قلبی خداوند را داخل در معنی ایمان میدانند[۴]. گروه چهارم معتقدند: ایمان فقط اقرار به زبان است؛ «الإيمان هو الإقرار باللسان فقط». اینان نیز دو گروه هستند: گروهی، معرفت قلبی را شرط ایمان بودن اقرار زبانی میدانند، مانند غیلان بن مسلم دمشقی و فضل رقاشی؛ گروهی دیگر، این شرط قلبی را لازم ندانسته و ایمان را مجرد اقرار به زبان میدانند. این قول از آنِ کرامیه است[۵].
فخر رازی در فصل دوم از انواع شفاعت سخن میگوید؛ در این فصل وی ابتدا ادله معتزله بر نفی شفاعت برای گناهکاران مسلمان را ذکر میکند و پس از آن به ارائه ادله اهل سنت بر ثبوت شفاعت برای گناهکاران مسلمان، میپردازد. ایشان در همین فصل، اعتراف میکند که: همه امت اسلام بر اینکه پیامبر(ص) در آخرت حق شفاعت دارد، اتفاق نظر دارند[۶].
بحث وی در فصل سوم، از وعده به بهشت و وعید (ترساندن) نسبت به آتش جهنم است. فخر رازی در این بخش هم ابتدا به ارائه ادله معتزله بر این امر میپردازد که: «اگر مسلمان گناهکاری بمیرد و پیش از آن توبه نکرده باشد، همیشه در آتش خواهد ماند». او پس از آن، دلایل اهل سنت بر نفی ادعای معتزله را ذکر میکند؛ یعنی اهل سنت معتقدند: «مسلمان گناهکاری که بمیرد و پیش از آن توبه نکرده باشد، همیشه در آتش نخواهد ماند». فخر رازی پس از ادعای این دو طایفه از اهل کلام، به ارائه ادله مرجئه مبنی بر عدم خلود مسلمان در جهنم و عدم عقاب وی میپردازد و پس از آن، ادله اهل سنت در رد دلایل مرجئه را ذکر میکند. پایانبخش مطالب این بخش که پایانبخش مطالب کتاب هم هست، سخن از نظریه اهل سنت درباره این مطلب است که: «إن الله يعذب من يشاء و يرحم من يشاء»؛ یعنی خداوند هرکه را که بخواهد میبخشد و هرکه را بخواهد، عذاب میکند[۷].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در انتهای اثر آمده است. پاورقیهای کتاب مخصوص به فصلهای اول و سوم آن است و فصل دوم کتاب، پاورقی ندارد. این پاورقیها معمولا در توضیح محتوای متن آمده و بسیار مفید است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.