۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلى' به 'علامه حلى') |
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق') |
||
| خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
راشحه چهاردهم: در اين راشحه، بحث درباره اصحاب روايت و اصحاب ملاقات است. برخى از اصحاب، امامى را ملاقات كرده اند؛ ولى روايتى از آن امام نقل نمى كنند. | راشحه چهاردهم: در اين راشحه، بحث درباره اصحاب روايت و اصحاب ملاقات است. برخى از اصحاب، امامى را ملاقات كرده اند؛ ولى روايتى از آن امام نقل نمى كنند. | ||
راشحه پانزدهم: بحث درباره صفوان بن يحيى است كه او رواياتى را از امام صادق(ع) نقل كرده است. با اينكه وى عصر حضرت را درك نكرده است، پس چگونه اصحاب احاديث او را تصحيح كرده، در اصحاب اجماع از طبقه سوم قرار داده اند؟ روايات او از امام صادق(ع) با واسطه بوده و عدم ذكر واسطه، با «صحت» منافات دارد. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] بعد از بيان اشكال، به پاسخ اين سؤال مى پردازد و در نهايت هم (با توجه به سخنانى كه درباره او نقل مى كند) مى فرمايد كه هرگز اسقاط از قبل صفوان، حديث او را از «صحت» خارج نمى كند. | راشحه پانزدهم: بحث درباره صفوان بن يحيى است كه او رواياتى را از [[امام صادق]](ع) نقل كرده است. با اينكه وى عصر حضرت را درك نكرده است، پس چگونه اصحاب احاديث او را تصحيح كرده، در اصحاب اجماع از طبقه سوم قرار داده اند؟ روايات او از [[امام صادق]](ع) با واسطه بوده و عدم ذكر واسطه، با «صحت» منافات دارد. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] بعد از بيان اشكال، به پاسخ اين سؤال مى پردازد و در نهايت هم (با توجه به سخنانى كه درباره او نقل مى كند) مى فرمايد كه هرگز اسقاط از قبل صفوان، حديث او را از «صحت» خارج نمى كند. | ||
راشحه شانزدهم: بحث اين راشحه، درباره مراسيل ابن عمير است و در نهايت، نظر [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اين است كه در حقيقت، مراسيل او مسانيد است؛ نه اينكه مراسيل او حكم مسانيد را دارد (چنانچه توهم مى شود). | راشحه شانزدهم: بحث اين راشحه، درباره مراسيل ابن عمير است و در نهايت، نظر [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اين است كه در حقيقت، مراسيل او مسانيد است؛ نه اينكه مراسيل او حكم مسانيد را دارد (چنانچه توهم مى شود). | ||
| خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
راشحه بيست و پنجم: تحقيق درباره سويد بن قيس و ذو اليدين و ذو الثديه مى باشد. | راشحه بيست و پنجم: تحقيق درباره سويد بن قيس و ذو اليدين و ذو الثديه مى باشد. | ||
راشحه بيست و ششم: بحث درباره ابن سنان است كه بين ابوعبداللّه محمد بن خالد برقى و اسماعيل بن جابر واقع شده است. نظر [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اين است كه اين شخص، محمد بن سنان است كه مشهور، عدم وثاقت اوست؛ نه عبداللّه بن سنان كه وثاقت او اتفاقى است. چون برقى و محمد بن سنان در يك طبقه هستند و هر دو از اصحاب امام رضا(ع) هستند؛ ولى عبداللّه بن سنان از اصحاب امام صادق(ع) است. | راشحه بيست و ششم: بحث درباره ابن سنان است كه بين ابوعبداللّه محمد بن خالد برقى و اسماعيل بن جابر واقع شده است. نظر [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اين است كه اين شخص، محمد بن سنان است كه مشهور، عدم وثاقت اوست؛ نه عبداللّه بن سنان كه وثاقت او اتفاقى است. چون برقى و محمد بن سنان در يك طبقه هستند و هر دو از اصحاب امام رضا(ع) هستند؛ ولى عبداللّه بن سنان از اصحاب [[امام صادق]](ع) است. | ||
راشحه بيست و هفتم: بحث در ضابطههاى «نسبت» و موارد اختلاف آن، نظير همدانى و همدانى، قاسانى و قاشانى، عُمانى و عَمانى و... | راشحه بيست و هفتم: بحث در ضابطههاى «نسبت» و موارد اختلاف آن، نظير همدانى و همدانى، قاسانى و قاشانى، عُمانى و عَمانى و... | ||
| خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
راشحه بيست و هشتم: بحث در گفتههاى متعدد محدّثان در نقل روايت است كه گا صيغه مجهول ذكر مى كنند و گا معلوم. | راشحه بيست و هشتم: بحث در گفتههاى متعدد محدّثان در نقل روايت است كه گا صيغه مجهول ذكر مى كنند و گا معلوم. | ||
راشحه بيست و نهم: بحث اين راشحه، درباره اصول اربعمأه است كه گفته شده آنها را چهار صد نفر از شاگردان امام صادق نوشته اند. | راشحه بيست و نهم: بحث اين راشحه، درباره اصول اربعمأه است كه گفته شده آنها را چهار صد نفر از شاگردان [[امام صادق]] نوشته اند. | ||
راشحه سى ام: بحث در تفاوت بين تخريج و تخرّج در اصطلاح علم رجال، فقه، اصول و حديث است. | راشحه سى ام: بحث در تفاوت بين تخريج و تخرّج در اصطلاح علم رجال، فقه، اصول و حديث است. | ||
| خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، بدترين قسم از اقسام خبر ضعيف را خبر موضوع مى داند. سپس اقسام احاديث موضوع را بيان مى كند. نظر ايشان اين است كه قطعا بين روايات ما روايت جعلى و ساختگى وجود دارد؛ چون هم در روايات پيامبر و هم روايات امام صادق(ع)، خبر از روايات ساختگى داده شده است. از پيامبر نقل شد كه فرمود: «ستكثر بعدى القالة علىّ»؛ يا در روايت ديگر حضرت فرمود: «يكذّب علىّ بعدى». در روايتى از امام صادق(ع) آمده است كه فرمود: «لكل رجل منّا رجلا يكذب عليه». [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] مى گويد: اگر اين احاديث درست باشند، پس روايات جعلى وجود دارد؛ چون پيامبر(ص) و امام صادق(ع) خبر داده اند و اگر اين روايات را پيامبر(ص) و امام صادق(ع) بيان نفرموده باشند، خود اين روايات ساختگى هستند. پس آنچه مسلم است، ساختگى بودن برخى از روايات است. | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، بدترين قسم از اقسام خبر ضعيف را خبر موضوع مى داند. سپس اقسام احاديث موضوع را بيان مى كند. نظر ايشان اين است كه قطعا بين روايات ما روايت جعلى و ساختگى وجود دارد؛ چون هم در روايات پيامبر و هم روايات [[امام صادق]](ع)، خبر از روايات ساختگى داده شده است. از پيامبر نقل شد كه فرمود: «ستكثر بعدى القالة علىّ»؛ يا در روايت ديگر حضرت فرمود: «يكذّب علىّ بعدى». در روايتى از [[امام صادق]](ع) آمده است كه فرمود: «لكل رجل منّا رجلا يكذب عليه». [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] مى گويد: اگر اين احاديث درست باشند، پس روايات جعلى وجود دارد؛ چون پيامبر(ص) و [[امام صادق]](ع) خبر داده اند و اگر اين روايات را پيامبر(ص) و [[امام صادق]](ع) بيان نفرموده باشند، خود اين روايات ساختگى هستند. پس آنچه مسلم است، ساختگى بودن برخى از روايات است. | ||
وى اقسام احاديث ساختگى را به اين شرح ذكر مى نمايد: | وى اقسام احاديث ساختگى را به اين شرح ذكر مى نمايد: | ||
ویرایش