الهیات الهی و الهیات بشری (مدخل): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهج‌البلاغه')
    جز (جایگزینی متن - 'ابو الحسن' به 'ابوالحسن')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۲: خط ۳۲:
    هدف اصلی این اثر، طرح، تبیین و دفاع‌ از«نظریه تفکیک» است. به عبارت دیگر می‌توان آن را ادامه و تثبیت تفکر تفکیک بین قرآن و فلسفه و عرفان دانست. مؤلف اثر خود را با بخشی به نام «اعلام موضع» آغاز نموده‌ و در‌ آن از برخی انتقادها و تأییدهایی که از جانب سایر اندیشمندان درباره مکتب ارائه شده گزارشی اجمالی بدست می‌دهد و روند مقبولیّت و رواج‌ این‌ نظریه‌ را در میان دانشمندان‌ و سایر اقشار مردم، رو به رشد و امیدوارکننده می‌داند و نمونه‌هایی از این تأییدها و تشویق‌ها را که تاکنون از سوی صاحب‌نظران‌ ابراز‌ شده، از زبان و قلم ایشان نقل می‌کند.
    هدف اصلی این اثر، طرح، تبیین و دفاع‌ از«نظریه تفکیک» است. به عبارت دیگر می‌توان آن را ادامه و تثبیت تفکر تفکیک بین قرآن و فلسفه و عرفان دانست. مؤلف اثر خود را با بخشی به نام «اعلام موضع» آغاز نموده‌ و در‌ آن از برخی انتقادها و تأییدهایی که از جانب سایر اندیشمندان درباره مکتب ارائه شده گزارشی اجمالی بدست می‌دهد و روند مقبولیّت و رواج‌ این‌ نظریه‌ را در میان دانشمندان‌ و سایر اقشار مردم، رو به رشد و امیدوارکننده می‌داند و نمونه‌هایی از این تأییدها و تشویق‌ها را که تاکنون از سوی صاحب‌نظران‌ ابراز‌ شده، از زبان و قلم ایشان نقل می‌کند.


    در دو بخش‌ دیگر‌ کتاب‌ یعنی «حکمت قرآنی» و «تأکید معصوم بر تفکیک»، به آیات و روایاتی که ناظر بر عظمت‌ و اصالت‌ مکتب‌ وحی و اهل بیت (ع) می‌باشند، اشاره می‌شود. سپس در قسمتی دیگر که آنرا «ستیغ أنوار‌» می‌نامد‌، مبحث «نهج‌البلاغه و تفکیک» را پیش کشیده و در ابتدای آن می‌گوید: «برای تیمّن‌ و تبرّک‌» و «حسن‌ مطلع»، در آغاز این کتاب (که هدف اصلی آن بیدارگری است)، سخنانی بیدارگر، آموزنده‌ و سازنده‌، از حامل علوم قرآنی، باب مدینه علم نبوی، ستیغ أنوار، أطوار تحقیقی أسرار‌، حضرت‌ امام‌ امیر المؤمنین، ابو الحسن علی بن ابیطالب (ع) می‌آوریم. این سخنان هشدرای است درباره عظمت قرآن‌ و معارف‌ قرآن و دورباشی است از آمیختن این معارف راستین، با سخنان این و آن‌، و نظرهای‌ گوناگون‌ متفکران و بکار بردن رأی شخصی (فلسفی، عرفانی، اعتقادی، تربیتی، سیاسی، محیطی، اقتصادی و...) در برابر قرآن‌، و نهیبی است‌ بر‌ فاصله‌گیری و فاصله‌گیران از فضای خاصّ معارفی قرآن کریم و بی‌توجّهی عجیب به ‌«حکمت‌ قرآنی». و چون نیک بنگرید، و با اندیشیدن، در جمله جمله، و به «نهج‌البلاغه» و گوینده آن معتقد باشید‌، می‌بینید‌ که فضای همه این سخن‌ها و هشدارها -که هنوز در نهج‌البلاغه بسیار‌ است‌- فضای جدا کردن معارف قرآن محمدی است‌، از‌ هرچه‌ غیر از قرآن و تعالیم قرآنی است. و این‌ همان‌ دعوت اصلی «مکتب تفکیک» است.»
    در دو بخش‌ دیگر‌ کتاب‌ یعنی «حکمت قرآنی» و «تأکید معصوم بر تفکیک»، به آیات و روایاتی که ناظر بر عظمت‌ و اصالت‌ مکتب‌ وحی و اهل بیت (ع) می‌باشند، اشاره می‌شود. سپس در قسمتی دیگر که آنرا «ستیغ أنوار‌» می‌نامد‌، مبحث «نهج‌البلاغه و تفکیک» را پیش کشیده و در ابتدای آن می‌گوید: «برای تیمّن‌ و تبرّک‌» و «حسن‌ مطلع»، در آغاز این کتاب (که هدف اصلی آن بیدارگری است)، سخنانی بیدارگر، آموزنده‌ و سازنده‌، از حامل علوم قرآنی، باب مدینه علم نبوی، ستیغ أنوار، أطوار تحقیقی أسرار‌، حضرت‌ امام‌ امیر المؤمنین، ابوالحسن علی بن ابیطالب (ع) می‌آوریم. این سخنان هشدرای است درباره عظمت قرآن‌ و معارف‌ قرآن و دورباشی است از آمیختن این معارف راستین، با سخنان این و آن‌، و نظرهای‌ گوناگون‌ متفکران و بکار بردن رأی شخصی (فلسفی، عرفانی، اعتقادی، تربیتی، سیاسی، محیطی، اقتصادی و...) در برابر قرآن‌، و نهیبی است‌ بر‌ فاصله‌گیری و فاصله‌گیران از فضای خاصّ معارفی قرآن کریم و بی‌توجّهی عجیب به ‌«حکمت‌ قرآنی». و چون نیک بنگرید، و با اندیشیدن، در جمله جمله، و به «نهج‌البلاغه» و گوینده آن معتقد باشید‌، می‌بینید‌ که فضای همه این سخن‌ها و هشدارها -که هنوز در نهج‌البلاغه بسیار‌ است‌- فضای جدا کردن معارف قرآن محمدی است‌، از‌ هرچه‌ غیر از قرآن و تعالیم قرآنی است. و این‌ همان‌ دعوت اصلی «مکتب تفکیک» است.»


    مطلب اصلی کتاب تحت عنوان «عقل بیدار» و در‌ قالب‌ 140 شماره و با تفصیل به‌ محضر‌ خوانندگان ارائه‌ می‌شود‌. از شماره‌های مهم این بخش می‌توان به‌ شماره 102 موسوم به «پیام اصلی مکتب‌ تفکیک‌» اشاره‌ کرد‌ که‌ قسمتی از آن‌ بدین‌ شرح است: «پیام اصلی مکتب تفکیک، دعوت به اجتهاد در منابع اسلامی، به منظور استنباط عقاید‌ حقّه دینی ‌(و شناخت تألّهی کائنات پهناور)، و خارج کردن قرآن‌ و حدیث‌ از‌ نیازمندی‌ به‌ غیر‌ خود، و از مهجوریّت در حوزه اعتقادات و شناخت‌هاست». و اندکی جلوتر می‌افزاید: «باید معارف اعتقادی اسلام بویژه اساس و اصول آن، مستند به متون اسلامی باشد نه مأخوذ از بیگانگان‌ و متعلق به 5 هزار سال پیش، و همه کهنه و بیشتر، ابطال شده. میزان شناخت هم، دو حجّت باطن و ظاهر است. و هر«ایده‌ای» از هر کسی که باشد، اگر مطابق با «میزان» بود‌ مطلوب‌ است، و الا باید تصحیح گردد.»
    مطلب اصلی کتاب تحت عنوان «عقل بیدار» و در‌ قالب‌ 140 شماره و با تفصیل به‌ محضر‌ خوانندگان ارائه‌ می‌شود‌. از شماره‌های مهم این بخش می‌توان به‌ شماره 102 موسوم به «پیام اصلی مکتب‌ تفکیک‌» اشاره‌ کرد‌ که‌ قسمتی از آن‌ بدین‌ شرح است: «پیام اصلی مکتب تفکیک، دعوت به اجتهاد در منابع اسلامی، به منظور استنباط عقاید‌ حقّه دینی ‌(و شناخت تألّهی کائنات پهناور)، و خارج کردن قرآن‌ و حدیث‌ از‌ نیازمندی‌ به‌ غیر‌ خود، و از مهجوریّت در حوزه اعتقادات و شناخت‌هاست». و اندکی جلوتر می‌افزاید: «باید معارف اعتقادی اسلام بویژه اساس و اصول آن، مستند به متون اسلامی باشد نه مأخوذ از بیگانگان‌ و متعلق به 5 هزار سال پیش، و همه کهنه و بیشتر، ابطال شده. میزان شناخت هم، دو حجّت باطن و ظاهر است. و هر«ایده‌ای» از هر کسی که باشد، اگر مطابق با «میزان» بود‌ مطلوب‌ است، و الا باید تصحیح گردد.»

    نسخهٔ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۱

    الهیات الهی و الهیات بشری (مدخل)
    الهیات الهی و الهیات بشری (مدخل)
    پدیدآورانحکیمی، محمدرضا (نویسنده)
    ناشردلیل ما
    مکان نشرقم
    سال نشر1386ش
    چاپیکم
    شابک978-964-397-477-0
    موضوعمکتب تفکیک شناخت (فلسفه اسلامی)
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ ‎‏/‎‏م‎‏77‎‏ح‎‏76 / 55/5 ‏BBR‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الهیات الهی و الهیات بشری، اثر محمدرضا حکیمی (1314-1400ش) از نظر محتوا‌ و پیام، در ردیف دیگر آثار نویسنده همچون مکتب تفکیک، مقام عقل، اجتهاد و تقلید در فلسفه، معاد جسمانی در حکمت متعالیه و عقلانیت جعفری قرار می‌گیرد.

    هدف اصلی این اثر، طرح، تبیین و دفاع‌ از«نظریه تفکیک» است. به عبارت دیگر می‌توان آن را ادامه و تثبیت تفکر تفکیک بین قرآن و فلسفه و عرفان دانست. مؤلف اثر خود را با بخشی به نام «اعلام موضع» آغاز نموده‌ و در‌ آن از برخی انتقادها و تأییدهایی که از جانب سایر اندیشمندان درباره مکتب ارائه شده گزارشی اجمالی بدست می‌دهد و روند مقبولیّت و رواج‌ این‌ نظریه‌ را در میان دانشمندان‌ و سایر اقشار مردم، رو به رشد و امیدوارکننده می‌داند و نمونه‌هایی از این تأییدها و تشویق‌ها را که تاکنون از سوی صاحب‌نظران‌ ابراز‌ شده، از زبان و قلم ایشان نقل می‌کند.

    در دو بخش‌ دیگر‌ کتاب‌ یعنی «حکمت قرآنی» و «تأکید معصوم بر تفکیک»، به آیات و روایاتی که ناظر بر عظمت‌ و اصالت‌ مکتب‌ وحی و اهل بیت (ع) می‌باشند، اشاره می‌شود. سپس در قسمتی دیگر که آنرا «ستیغ أنوار‌» می‌نامد‌، مبحث «نهج‌البلاغه و تفکیک» را پیش کشیده و در ابتدای آن می‌گوید: «برای تیمّن‌ و تبرّک‌» و «حسن‌ مطلع»، در آغاز این کتاب (که هدف اصلی آن بیدارگری است)، سخنانی بیدارگر، آموزنده‌ و سازنده‌، از حامل علوم قرآنی، باب مدینه علم نبوی، ستیغ أنوار، أطوار تحقیقی أسرار‌، حضرت‌ امام‌ امیر المؤمنین، ابوالحسن علی بن ابیطالب (ع) می‌آوریم. این سخنان هشدرای است درباره عظمت قرآن‌ و معارف‌ قرآن و دورباشی است از آمیختن این معارف راستین، با سخنان این و آن‌، و نظرهای‌ گوناگون‌ متفکران و بکار بردن رأی شخصی (فلسفی، عرفانی، اعتقادی، تربیتی، سیاسی، محیطی، اقتصادی و...) در برابر قرآن‌، و نهیبی است‌ بر‌ فاصله‌گیری و فاصله‌گیران از فضای خاصّ معارفی قرآن کریم و بی‌توجّهی عجیب به ‌«حکمت‌ قرآنی». و چون نیک بنگرید، و با اندیشیدن، در جمله جمله، و به «نهج‌البلاغه» و گوینده آن معتقد باشید‌، می‌بینید‌ که فضای همه این سخن‌ها و هشدارها -که هنوز در نهج‌البلاغه بسیار‌ است‌- فضای جدا کردن معارف قرآن محمدی است‌، از‌ هرچه‌ غیر از قرآن و تعالیم قرآنی است. و این‌ همان‌ دعوت اصلی «مکتب تفکیک» است.»

    مطلب اصلی کتاب تحت عنوان «عقل بیدار» و در‌ قالب‌ 140 شماره و با تفصیل به‌ محضر‌ خوانندگان ارائه‌ می‌شود‌. از شماره‌های مهم این بخش می‌توان به‌ شماره 102 موسوم به «پیام اصلی مکتب‌ تفکیک‌» اشاره‌ کرد‌ که‌ قسمتی از آن‌ بدین‌ شرح است: «پیام اصلی مکتب تفکیک، دعوت به اجتهاد در منابع اسلامی، به منظور استنباط عقاید‌ حقّه دینی ‌(و شناخت تألّهی کائنات پهناور)، و خارج کردن قرآن‌ و حدیث‌ از‌ نیازمندی‌ به‌ غیر‌ خود، و از مهجوریّت در حوزه اعتقادات و شناخت‌هاست». و اندکی جلوتر می‌افزاید: «باید معارف اعتقادی اسلام بویژه اساس و اصول آن، مستند به متون اسلامی باشد نه مأخوذ از بیگانگان‌ و متعلق به 5 هزار سال پیش، و همه کهنه و بیشتر، ابطال شده. میزان شناخت هم، دو حجّت باطن و ظاهر است. و هر«ایده‌ای» از هر کسی که باشد، اگر مطابق با «میزان» بود‌ مطلوب‌ است، و الا باید تصحیح گردد.»

    سرانجام این کتاب در شماره 136، که «الهیات الهی و الهیات بشری» نام می‌گیرد، به کار خود پایان می‌بخشد و مؤلف، نیّت و علّت ارائه مطالب این کتاب را در موارد بدین‌گونه برمی‌شمارد: «برای پی‌جویان خودسازی عقلی و عقیدتی؛ برای سوق دادن افکار به سرچشمه زلال علم و معرفت و اقدام و حماسه؛ برای بازگشت راستین به‌ قرآن‌؛ برای تجدید‌ حیات مسلمین (همه)؛ و مواردی دیگر.»

    گفتنی است کتاب الهیات الهی و الهیات بشری، در واقع در دو مجلّد تدوین گشته است، که جلد اوّل آن -کتاب حاضر- تحت عنوان فرعی ‌«مدخل‌» برای اولین بار در سال ۱۳۸۶، و در ۴۴۳ صفحه رقعی توسط انتشارات دلیل ما به چاپ رسیده است[۱].

    پانویس

    1. حکیم، محمدرضا، ص65-67

    منابع مقاله

    حکیم، محمدرضا، «تداوم نگاه تفکیکی در کتاب الهیات الهی و الهیات بشری»، کتاب ماه دین، خرداد 1388، شماره 14.

    وابسته‌ها