شیوههای تفسیر قرآن کریم: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنع' به 'ابن ع') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
در مقدمه اين اثر، بطور مختصر مراحل تفسير كه از زمان پيامبر شروع و سپس به [[ | در مقدمه اين اثر، بطور مختصر مراحل تفسير كه از زمان پيامبر شروع و سپس به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] در قرن اول و بعد مكتب لغوى، خردگرايى و روايى ميرسد بازگو و از روش و سبک خود در بررسى اين مراحل و مكاتب صحبت كرده و در ضمن بررسى شيوه مفسران به ارائه شخصيت مؤلف و بازتاب تمدن عصر آنان مىپردازد زيرا ايشان معتقدند كه بين اينهاارتباطى تنگاتنگ وجود دارد. | ||
اثر حاضر در پنج بخش با عناوين شيوه قرآنى در قرائت و تفسير، [[ | اثر حاضر در پنج بخش با عناوين شيوه قرآنى در قرائت و تفسير، [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] پدر تفسير، مكتب لغوى در شيوه تفسيرى، خودگرايى در تفسير [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و طبرى و شيوه تفسير روايى قرآن آمده است. | ||
در بخش اول روش قرآنى در قرائت، تلاوت و تفسير را با اتكا به آيات قرآنى و روايات نبوى شرح داده | در بخش اول روش قرآنى در قرائت، تلاوت و تفسير را با اتكا به آيات قرآنى و روايات نبوى شرح داده | ||
كه در حقيقت روش تفسير قرآن در عصر رسول خدا(ص) را دربر دارد و آن عبارت از دل سپردن به قرآن و فهم دقيق و تاثر شديد از قرآن | كه در حقيقت روش تفسير قرآن در عصر رسول خدا(ص) را دربر دارد و آن عبارت از دل سپردن به قرآن و فهم دقيق و تاثر شديد از قرآن | ||
در بخش دوم روش تفسيرى صحابه پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) که [[ | در بخش دوم روش تفسيرى صحابه پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) که [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] طبق نظر مؤلف پدر تفسير قرآن ناميده شده است مطرح مىشود.زمانى كه پيامبر(ص)چشم از جهان فروبست برخى از صحابه، در شهرها پراكنده و كارهاىخلافت را بر عهده گرفتند.آنان عملا به اجراى احكام اسلام سرگرم شدند.بنابراین روش آنان تفسير عملى قرآن بود و همين عمل آنان به قرآن تفسير عملى قرآن شمرده مىشد.وسائل و ابزارى كه [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] در تفسير خود از آنها مدد جسته و كمك مىگرفت عبارتند از:علم به اسباب نزول، علم به لغات قبائل، علم به اشعار عرب و استشهاد به شعر در تفسير لغات قرآن، علم به آداب ورسوم عرب جاهلى، تفسير قرآن به قرآن، مراجعه درست و توأم با احتياط به اهل كتاب، علم به جغرافى كشورهاى اسلامى و اهتمام وى به دانستن قصههاى قرآن و مواضع آنها مىتوان دانست. | ||
در بخش سوم به بررسى كوششهاى اهل لغت در تبيين مفاهيم قرآن و آشكار ساختن زيبايى اسلوب و نيز كشف اسرار آن سهم بسزائى داشتهاند كه تحت عنوان مكتب لغوى در تفسير نام دارد در سه فصل به معرفى و شرح روش تفسيرى برجستگان آنان فرّاء، ابوعبيده و ابواسحاق زحّاج مىپردازد و آثار آنان معانى القرآن، مجاز القرآن و معانى القرآن به تفصيل پرداخته مىشود. | در بخش سوم به بررسى كوششهاى اهل لغت در تبيين مفاهيم قرآن و آشكار ساختن زيبايى اسلوب و نيز كشف اسرار آن سهم بسزائى داشتهاند كه تحت عنوان مكتب لغوى در تفسير نام دارد در سه فصل به معرفى و شرح روش تفسيرى برجستگان آنان فرّاء، ابوعبيده و ابواسحاق زحّاج مىپردازد و آثار آنان معانى القرآن، مجاز القرآن و معانى القرآن به تفصيل پرداخته مىشود. |
نسخهٔ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۱
شیوههای تفسیر قرآن کریم | |
---|---|
پدیدآوران | جوینی، مصطفی صاوی (نویسنده)
دانش، موسی (مترجم) روحانی، حبیب (مترجم) |
عنوانهای دیگر | مناهج فی التفسیر شیوههای تفسیری قرآن کریم |
ناشر | آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامى |
مکان نشر | مشهد مقدس - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 978-964-444-946-8 |
موضوع | تاویل
تفاسیر اهل سنت - تاریخ و نقد تفاسیر اهل سنت - مطالعات تطبیقی تفسیر - تاریخ تفسیر - فن |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 92 /ج9 م8041* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شيوههاى تفسيرى قرآن كريم اثر استاد مصرى مصطفى صاوى جوينى به نام مناهج فى التفسير مىباشد كه با اهتمام آقايان موسى دانش و حبيب روحانى ترجمه شده است.
مناهج التفسير، كتابى است تحقيقى و ادبى كه شيوههاى تفسيرى را از دوران پيامبر(ص) تا پايان قرن سوم هجرى بررسى و نقد مىكند.
ساختار
در مقدمه اين اثر، بطور مختصر مراحل تفسير كه از زمان پيامبر شروع و سپس به ابن عباس در قرن اول و بعد مكتب لغوى، خردگرايى و روايى ميرسد بازگو و از روش و سبک خود در بررسى اين مراحل و مكاتب صحبت كرده و در ضمن بررسى شيوه مفسران به ارائه شخصيت مؤلف و بازتاب تمدن عصر آنان مىپردازد زيرا ايشان معتقدند كه بين اينهاارتباطى تنگاتنگ وجود دارد.
اثر حاضر در پنج بخش با عناوين شيوه قرآنى در قرائت و تفسير، ابن عباس پدر تفسير، مكتب لغوى در شيوه تفسيرى، خودگرايى در تفسير جاحظ و طبرى و شيوه تفسير روايى قرآن آمده است.
در بخش اول روش قرآنى در قرائت، تلاوت و تفسير را با اتكا به آيات قرآنى و روايات نبوى شرح داده كه در حقيقت روش تفسير قرآن در عصر رسول خدا(ص) را دربر دارد و آن عبارت از دل سپردن به قرآن و فهم دقيق و تاثر شديد از قرآن
در بخش دوم روش تفسيرى صحابه پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) که ابن عباس طبق نظر مؤلف پدر تفسير قرآن ناميده شده است مطرح مىشود.زمانى كه پيامبر(ص)چشم از جهان فروبست برخى از صحابه، در شهرها پراكنده و كارهاىخلافت را بر عهده گرفتند.آنان عملا به اجراى احكام اسلام سرگرم شدند.بنابراین روش آنان تفسير عملى قرآن بود و همين عمل آنان به قرآن تفسير عملى قرآن شمرده مىشد.وسائل و ابزارى كه ابن عباس در تفسير خود از آنها مدد جسته و كمك مىگرفت عبارتند از:علم به اسباب نزول، علم به لغات قبائل، علم به اشعار عرب و استشهاد به شعر در تفسير لغات قرآن، علم به آداب ورسوم عرب جاهلى، تفسير قرآن به قرآن، مراجعه درست و توأم با احتياط به اهل كتاب، علم به جغرافى كشورهاى اسلامى و اهتمام وى به دانستن قصههاى قرآن و مواضع آنها مىتوان دانست.
در بخش سوم به بررسى كوششهاى اهل لغت در تبيين مفاهيم قرآن و آشكار ساختن زيبايى اسلوب و نيز كشف اسرار آن سهم بسزائى داشتهاند كه تحت عنوان مكتب لغوى در تفسير نام دارد در سه فصل به معرفى و شرح روش تفسيرى برجستگان آنان فرّاء، ابوعبيده و ابواسحاق زحّاج مىپردازد و آثار آنان معانى القرآن، مجاز القرآن و معانى القرآن به تفصيل پرداخته مىشود.
در بخش چهارم طى دو فصل، اوّل ديدگاه معتزله در تفسير قرآن و احاديث بيان مىشود كه عنوان مكتب عقلى در تفسير نام دارد و سپس نظريه جاحظ در فهم متن قرآن و حديث مطرح مىشود.بدليل اينكه جاحظ يكى از برجستگان معتزله است كه آشنايى با زندگانى علمى او، شناخت حلقهاى از سلسله كوششهاى تفسيرى است كه در خدمت نص قرآنى به كار گرفته شده است و سرانجام نقش جاحظ و اصطلاح تأويل به تفصيل مطرح مىشود.
در بخش پنجم، كتب تفسير نقلى و پيشواى اين مكتب ابن جرير طبرى به تفصيل مورد بررسى و بحث قرار مىگيرد.
اين نكته خالى از فايده نيست كه در چند جا در اين اثر، مترجمان در پاورقى مطالبى كه مؤلف خلاف واقع بازگو نموده تبيين و شرح دادهاند و اينگونه موارد از پاورقيهاى ديگر مشخص نيست.
در آخر بايد اعتراف كرد كه ترجمۀ دقيق و زيبايى مترجمان ارائه دادهاند و از روانى و شيوايى خوبى برخوردار است هر چند داورى درباره دقّت آن تنها پس از تطبيق ترجمه با متن اصلى ممكن است.
نسخهشناسى
نسخه حاضر توسط بنياد پژوهشهاى اسلامى با عنوان چاپ اول/1385/مشهد منتشر و به بازار عرضه گرديده است.