مرشد و مرید: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''مرشد و مرید'''، مکتوبات ابومحمد نورالدين عبدالرحمن بن محمد بن محمد كسرقی اسفراینی(639 -717ق) با | '''مرشد و مرید'''، مکتوبات [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|ابومحمد نورالدين عبدالرحمن بن محمد بن محمد كسرقی اسفراینی]](639 -717ق) با [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]](659-736ق) است که از مجموعۀ «[[رسائل النور فی شمائل أهل السرور]]»، که [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] گردآورده است، برگزیده شده است. | ||
اسفراینی از مشایخ طریقت کبرویه و مؤسس شعبه نوریه اسفراینیه است. این اثر با تصحیح و مقدمه هرمان لندولت(1935م) چاپ شده است. برخی از نامهها نیز به فرانسوی ترجمه شده و دربخش پایانی کتاب آوردهشدهاند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 136</ref> | [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] از مشایخ طریقت کبرویه و مؤسس شعبه نوریه اسفراینیه است. این اثر با تصحیح و مقدمه [[لندلت، هرمان|هرمان لندولت]](1935م) چاپ شده است. برخی از نامهها نیز به فرانسوی ترجمه شده و دربخش پایانی کتاب آوردهشدهاند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 136</ref> | ||
مرشد و مرید با مقدمۀ سمنانی آغاز میشود. او به زبان عربی شرحی از حالات خود را تا هنگام رسیدن به محضر اسفراینی و تا کتابت اندرزنامههای او نوشته و میگوید: پس از اینکه دلش به نور ایمان روشن شد، از دنیا و خدمتگزاری به سلطان اعراض کرده و چون بزرگ و شیخی که او را به راه طریقت ارشاد کند، نیافته است و پیرامون خود راهزنان طریق ایمان را میدیده که جبه سلوک پوشیده اند و کارشان را بر مبنای حلول و اتحاد گذارده و از زندقه و الحاد سر بیرون آوردهاند، بر آن میشود که خود با تمسک به مذهب اهل سنت و جماعت و بر قانونی که عارف کامل «ابوطالب مکی» تجویز کرده بوده، راه سلوک را آغاز کند. در این راه قدم میزده که آوازۀ عبدالرحمن اسفراینی به گوش او میرسد و شوق دیدارش به او دست میدهد تا اینکه به بغداد رفته و شرفیاب محضرش شده و از او فیض میبرد. پس از چندی، به دستور اسفراینی برای خدمت به مادرش به سمنان باز میگردد و از آنجا با استادش مکاتباتی انجام میدهد. سمنانی این مکتوبات را در رسالهای به نام «رسائل النور فی شمائل اهل السرور» در هشت باب گردآوری میکند.<ref>ر.ک: مقدمه سمنانی، ص 4-2</ref> | مرشد و مرید با مقدمۀ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] آغاز میشود. او به زبان عربی شرحی از حالات خود را تا هنگام رسیدن به محضر [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] و تا کتابت اندرزنامههای او نوشته و میگوید: پس از اینکه دلش به نور ایمان روشن شد، از دنیا و خدمتگزاری به سلطان اعراض کرده و چون بزرگ و شیخی که او را به راه طریقت ارشاد کند، نیافته است و پیرامون خود راهزنان طریق ایمان را میدیده که جبه سلوک پوشیده اند و کارشان را بر مبنای حلول و اتحاد گذارده و از زندقه و الحاد سر بیرون آوردهاند، بر آن میشود که خود با تمسک به مذهب اهل سنت و جماعت و بر قانونی که عارف کامل «ابوطالب مکی» تجویز کرده بوده، راه سلوک را آغاز کند. در این راه قدم میزده که آوازۀ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|عبدالرحمن اسفراینی]] به گوش او میرسد و شوق دیدارش به او دست میدهد تا اینکه به بغداد رفته و شرفیاب محضرش شده و از او فیض میبرد. پس از چندی، به دستور [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] برای خدمت به مادرش به سمنان باز میگردد و از آنجا با استادش مکاتباتی انجام میدهد. [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] این مکتوبات را در رسالهای به نام «رسائل النور فی شمائل اهل السرور» در هشت باب گردآوری میکند.<ref>ر.ک: مقدمه سمنانی، ص 4-2</ref> | ||
اسفراینی به زبان فارسی و نثری روان، اندرزهای عرفانیَش به سمنانی را با آیههای قرآنی، احادیث و اشعار آراسته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 11-10</ref> راهبری مبتدیان، درک حقیقت طلب، آرامش بخشیدن به دل آتشین مرید، ادبنمودن وی و ترساندن و رغبت انگیختن در جان مرید، ایجاد انگیزه در او برای رسیدن به مراد و پرسش و پاسخهای شاگرد و استاد در شمار مباحث این مکتوبات است.<ref>ر.ک: همان، ص 5و8و13و30و33و42</ref> | [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|اسفراینی]] به زبان فارسی و نثری روان، اندرزهای عرفانیَش به [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|سمنانی]] را با آیههای قرآنی، احادیث و اشعار آراسته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 11-10</ref> راهبری مبتدیان، درک حقیقت طلب، آرامش بخشیدن به دل آتشین مرید، ادبنمودن وی و ترساندن و رغبت انگیختن در جان مرید، ایجاد انگیزه در او برای رسیدن به مراد و پرسش و پاسخهای شاگرد و استاد در شمار مباحث این مکتوبات است.<ref>ر.ک: همان، ص 5و8و13و30و33و42</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
نسخهٔ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۲
مرشد و مرید | |
---|---|
پدیدآوران | اسفراینی، عبد الرحمن بن محمد (نويسنده) لندلت، هرمان (مقدمه نويس) (مصحح) |
عنوانهای دیگر | مکاتبات عبد الرحمن اسفراینی با علاء الدوله سمنانی |
سال نشر | 1351ش - 1972م |
چاپ | 1 |
موضوع | عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 - تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 - نثر فارسی - قرن 8ق. - نامههای فارسی - قرن 8ق. - عارفان - نامهها و یادبودها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مرشد و مرید، مکتوبات ابومحمد نورالدين عبدالرحمن بن محمد بن محمد كسرقی اسفراینی(639 -717ق) با علاءالدوله سمنانی(659-736ق) است که از مجموعۀ «رسائل النور فی شمائل أهل السرور»، که سمنانی گردآورده است، برگزیده شده است.
اسفراینی از مشایخ طریقت کبرویه و مؤسس شعبه نوریه اسفراینیه است. این اثر با تصحیح و مقدمه هرمان لندولت(1935م) چاپ شده است. برخی از نامهها نیز به فرانسوی ترجمه شده و دربخش پایانی کتاب آوردهشدهاند.[۱]
مرشد و مرید با مقدمۀ سمنانی آغاز میشود. او به زبان عربی شرحی از حالات خود را تا هنگام رسیدن به محضر اسفراینی و تا کتابت اندرزنامههای او نوشته و میگوید: پس از اینکه دلش به نور ایمان روشن شد، از دنیا و خدمتگزاری به سلطان اعراض کرده و چون بزرگ و شیخی که او را به راه طریقت ارشاد کند، نیافته است و پیرامون خود راهزنان طریق ایمان را میدیده که جبه سلوک پوشیده اند و کارشان را بر مبنای حلول و اتحاد گذارده و از زندقه و الحاد سر بیرون آوردهاند، بر آن میشود که خود با تمسک به مذهب اهل سنت و جماعت و بر قانونی که عارف کامل «ابوطالب مکی» تجویز کرده بوده، راه سلوک را آغاز کند. در این راه قدم میزده که آوازۀ عبدالرحمن اسفراینی به گوش او میرسد و شوق دیدارش به او دست میدهد تا اینکه به بغداد رفته و شرفیاب محضرش شده و از او فیض میبرد. پس از چندی، به دستور اسفراینی برای خدمت به مادرش به سمنان باز میگردد و از آنجا با استادش مکاتباتی انجام میدهد. سمنانی این مکتوبات را در رسالهای به نام «رسائل النور فی شمائل اهل السرور» در هشت باب گردآوری میکند.[۲]
اسفراینی به زبان فارسی و نثری روان، اندرزهای عرفانیَش به سمنانی را با آیههای قرآنی، احادیث و اشعار آراسته است.[۳] راهبری مبتدیان، درک حقیقت طلب، آرامش بخشیدن به دل آتشین مرید، ادبنمودن وی و ترساندن و رغبت انگیختن در جان مرید، ایجاد انگیزه در او برای رسیدن به مراد و پرسش و پاسخهای شاگرد و استاد در شمار مباحث این مکتوبات است.[۴]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه سمنانی
- متن کتاب.