۱٬۵۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
گرچه ابن مالک در کتاب حاضر، مواد کهن دستوری را با شیوهای نوین ارائه نکرده است، اما هم معاصران وی و هم دانشمندان قرنهای بعد، با شگفتی به کار او نگریسته و آن را محور اساسی آموزشهای خود قرار دادهاند و بدینسان، الفیه ابن مالک، در زمره معتبرترین کتابهای دستوری، شناخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | گرچه ابن مالک در کتاب حاضر، مواد کهن دستوری را با شیوهای نوین ارائه نکرده است، اما هم معاصران وی و هم دانشمندان قرنهای بعد، با شگفتی به کار او نگریسته و آن را محور اساسی آموزشهای خود قرار دادهاند و بدینسان، الفیه ابن مالک، در زمره معتبرترین کتابهای دستوری، شناخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
این کتاب، با همه اهمیت آن، دشواریهایی نیز داشت که سبب شد شرحهای مختصر و طولانی بسیاری بر آن نوشته شود<ref>ر.ک: همان</ref> و افراط در ایجاز که طبیعت اینگونه منظومههاست، پیچیدگیهایی را در مطالب این کتاب پدید آورد، ازاینرو علاوه بر خود مؤلف و فرزندش بدرالدین، بسیاری از معاصران وی و نیز نحویان پس از او به شرح آن پرداختهاند<ref>ر.ک: فاتحینژاد، عنایتالله، ج4، ص569</ref>. سپس، حاشیهنویسانی چون ابن جماعه (متوفی 819ق)، سینکی (متوفی 926ق)، ابن قاسم صباغ (متوفی 992ق)، مدابغی (متوفی 1170ق)، حنفی (متوفی 1181ق)، ضبان (متوفی 1206ق) و خضری (متوفی 1288ق)، به منظور تکمیل این شرحها، بر آنها حاشیه نوشتند و عقیده خود را درباره ابیات مبهم آن، بیان داشتند. از سوی دیگر، کسانی چون محمود بن احمد عینی (متوفی 855ق)، شواهد الفیه و شروح آن را شرح و تفسیر کردند و برخی چون خالد بن عبدالله ازهری (متوفی 905ق)، به اینهمه اکتفا نکرده و یکایک ابیات الفیه را ترکیب کردند | این کتاب، با همه اهمیت آن، دشواریهایی نیز داشت که سبب شد شرحهای مختصر و طولانی بسیاری بر آن نوشته شود<ref>ر.ک: همان</ref> و افراط در ایجاز که طبیعت اینگونه منظومههاست، پیچیدگیهایی را در مطالب این کتاب پدید آورد، ازاینرو علاوه بر خود مؤلف و فرزندش بدرالدین، بسیاری از معاصران وی و نیز نحویان پس از او به شرح آن پرداختهاند<ref>ر.ک: فاتحینژاد، عنایتالله، ج4، ص569</ref>. سپس، حاشیهنویسانی چون ابن جماعه (متوفی 819ق)، سینکی (متوفی 926ق)، ابن قاسم صباغ (متوفی 992ق)، مدابغی (متوفی 1170ق)، حنفی (متوفی 1181ق)، ضبان (متوفی 1206ق) و خضری (متوفی 1288ق)، به منظور تکمیل این شرحها، بر آنها حاشیه نوشتند و عقیده خود را درباره ابیات مبهم آن، بیان داشتند. از سوی دیگر، کسانی چون محمود بن احمد عینی (متوفی 855ق)، شواهد الفیه و شروح آن را شرح و تفسیر کردند و برخی چون خالد بن عبدالله ازهری (متوفی 905ق)، به اینهمه اکتفا نکرده و یکایک ابیات الفیه را ترکیب کردند.از میان شروح الفیه شرح سیوطی در زمزه کتابهای درسی است و طلاب علوم دینی به آن میپردازند<ref>ر.ک: فرزانه، بابک، ج10، ص70-69</ref> که تمامی این امور، نشان از اهمیت ویژه این کتاب ارزشمند دارد. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |