ابواب الهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    خط ۹: خط ۹:
    |زبان
    |زبان
    | زبان = عربی - فارسی
    | زبان = عربی - فارسی
    | کد کنگره = /الف55 الف2 1318 ‏BBR‎‏  
    | کد کنگره = /الف55 الف2 1318 ‏BBR‎‏  
    | موضوع =شناخت (فلسفه اسلامی) - فلسفه اسلامی - مکتب تفکیک
    | موضوع =شناخت (فلسفه اسلامی) - فلسفه اسلامی - مکتب تفکیک
    |ناشر  
    |ناشر  

    نسخهٔ ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۶

    ابواب الهدی
    ابواب الهدی
    پدیدآوراناصفهانی، مهدی (نويسنده) مفید، حسین (مقدمه نويس)
    ناشرمرکز فرهنگی انتشاراتی منير
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1387ش
    چاپ1
    شابک978-964-539-080-6
    موضوعشناخت (فلسفه اسلامی) - فلسفه اسلامی - مکتب تفکیک
    زبانعربی - فارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /الف55 الف2 1318 ‏BBR‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ابواب الهدی، نوشتۀ میرزا مهدی اصفهانی خراسانی (۱۳۰۳-۱۳۶۵ق) از عالمان شیعه قرن چهاردهم هجری قمری و بنیان‌گذار مکتب معارفی خراسان است. این کتاب -که از آثار معروف نویسنده است- با پیشگفتار، تحقیق و پاورقی‌های حسین مفید در یک مقدمه و 25 فصل، چاپ‌شده است. این اثر به‌نوعی، خلاصۀ کتاب معارف القرآن است که میرزا در آن به گزارش اصول نظریه‌های خود درزمینۀ معارف اسلامی پرداخته است و چون هدفش اثبات مبانی نبوده، از تفصیل مطالب و یا استناد به آیات و روایات به‌طور گسترده جز در موارد اندک خودداری کرده است. افزون بر این، وی در کتابش به‌نقد مخالفان پرداخته و مبانی فلسفه و عرفان اسلامی را با رویکردی انتقادی مطرح کرده است. سیر مطالب چنین است که او نخست، به این مسئله اشاره می‌کند که قرآن و سخنان ائمۀ معصومین(ع) بر علم بنیان نهاده شده‌اند و وجه اعجاز قرآن همین مسئله است. سپس قرآن را از منظر زبان‌شناسی بررسی کرده و پس‌ازآن، مبحث معرفت نفس، معرفت یافتن به پروردگار با دلالت آیات و شناخت خداوند را به خود خدا -معرفة الله بالله- را ارائه می‌نماید. او برخلاف فیلسوفان و عارفان، به شناخت واقعی و حقیقی خداوند باور دارد.[۱]

    آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی از دانشورانی است که به سبب نگرش ویژه به علوم و دانش‌های دینی؛ به‌ویژه، مخالفت صریح با فلسفه و عرفان رایج، در زمانه خود، بسیار تأثیرگذار بوده است. وی علوم را دودسته می‌داند: الهی و بشری. او معتقد است این دو دانش، مکمّل هم نیستند، بلکه در برابر هم قرار می‌گیرند. همه تلاش او این است که ثابت کند که دین، نظامِ فکری مستقل و اصیلی دارد و برای دین‌شناسی و هدایت، هیچ نیازی به عرفان و فلسفه رایج نیست، بلکه آن‌ها مضرند.[۲]

    انگیزه محقق برای تحقیق این کتاب به دو مطلب برمی‌گردد؛ یکی اینکه تأخر زمانی این اثر از نوشته‌های دیگر میرزا نشان‌دهندۀ آخرین دیدگاه‌های علمی او است؛ دیگر اینکه، پیش‌تر، این اثر دو بار با تحقیق‌های مختلف چاپ‌شده بوده است اما به‌هیچ‌وجه شایستۀ شأن مؤلف نبوده‌اند. محقق در شرح بحث‌های کتاب به موارد برجستۀ اندیشه‌های میرزا بسنده کرده است. همچنین، این شرح‌ها را بیشتر از دیدگاه‌های خود نویسنده –و نه از تقریرات و تبیین‌‎های شاگردان وی- برگزیده است.[۳]


    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص 39
    2. ر.ک: متن کتاب، ص 41
    3. ر.ک: مقدمه کتاب، ص 15

    منابع مقاله

    1. مقدمه کتاب
    2. متن کتاب.

    وابسته‌ها