الشيخ عبدالقادر الجيلاني و أعلام القادرية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}
   
   
'''الشيخ عبدالقادر الجيلاني و أعلام القادرية''' در زندگی و آراء و نظرات [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]] و نیز دیگر بزرگان قادریه
'''الشيخ عبدالقادر الجيلاني و أعلام القادرية'''، اثر محمد درنیقه، درباره زندگی و آراء و نظرات [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]] و نیز دیگر بزرگان قادریه است.


در قرن پنجم (یازدهم میلادی) مردم زمانه از عصر نبوت فاصله گرفتند، و ارواح در غفلت و سرگرمی فرو رفتند و اخلاق تباه شد و اختلافات گسترش یافت و وسوسه‌ها و تهمت‌ها و کینه‌ها افزوده گردید. جنگهای داخلی و خارجی فراوان گردید و مردم در مصیبتها و بلاها گرفتار شدند و درهم شکستند.<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref>
در قرن پنجم (یازدهم میلادی) مردم زمانه از عصر نبوت فاصله گرفتند و ارواح در غفلت و سرگرمی فرو رفتند و اخلاق تباه شد و اختلافات گسترش یافت و وسوسه‌ها و تهمت‌ها و کینه‌ها افزوده گردید. جنگ‌های داخلی و خارجی فراوان گردید و مردم در مصیبت‌ها و بلاها گرفتار شدند و در هم شکستند<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref>.


تصوف اسلامی نیز با شیوع ادعای وصول به حقیقت، همه فرایض و تکالیف شرعیه را کنار نهاد، و در سراشیبی انحراف از مسیر اعتدال گرفتار گردید و به دنبال چنین تفکری؛ انواع شطحیات، و زد و خوردها و نظریات فلسفی مانند وحدت وجود و اتحاد و حلول شکل گرفت. بعلاوه جهل بسیاری از شیوخ صوفیه موجب رواج افراد جاهل و عوام فریب گردید که افسانه‌ها و خرافات را منتشر می‌کردند و حقه بازی و حیله‌گری را منتشر می‌کردند. این جماعت تصویر اسلام و واقعیت تصوف را تحریف کردند و عقل را به پایین‌ترین سطوح آن رساندند. در چنین عصری گروهی از مردم به تصوف هجوم آورده، تا آن را وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف و ارضاء جاه‌طلبی‌های خود قرار دهند.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>
تصوف اسلامی نیز با شیوع ادعای وصول به حقیقت، همه فرایض و تکالیف شرعیه را کنار نهاد و در سراشیبی انحراف از مسیر اعتدال گرفتار گردید و به دنبال چنین تفکری، انواع شطحیات و زدوخوردها و نظریات فلسفی مانند وحدت وجود و اتحاد و حلول شکل گرفت. به‌علاوه جهل بسیاری از شیوخ صوفیه موجب پیدایش افراد جاهل و عوام‌فریب گردید که افسانه‌ها و خرافات را منتشر می‌کردند و حقه‌بازی و حیله‌گری را منتشر می‌کردند. این جماعت، تصویر اسلام و واقعیت تصوف را تحریف کردند و عقل را به پایین‌ترین سطوح آن رساندند. در چنین عصری گروهی از مردم به تصوف روی آورده، تا آن را وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف و ارضای جاه‌طلبی‌های خود قرار دهند<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>.


از این رو در نقاط مختلف کشورهای اسلامی عالمان ربانی و وارثان دین محمدی(ص) قیام کردند و مردم را به بازگشت به ایمان واقعی دعوت کردند و شیخ عبدالقاهر گیلانی در صف اول مبلغان قرار دارد.
ازاین‌رو در نقاط مختلف کشورهای اسلامی عالمان ربانی و وارثان دین محمدی(ص) قیام کردند و مردم را به بازگشت به ایمان واقعی دعوت کردند و شیخ عبدالقاهر گیلانی در صف اول مبلغان قرار داشت.


نوشتن درباره [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر]] در پایان قرن بیستم، یک ضرورت فوری است، زیرا انسان اکنون بیش از هر زمان دیگری فشار آموزه‌های مادی‌گرایانه را احساس می‌کند. فشار نیازهای بدن و معیشت سخت، به او هجوم آورده، او نیازمند به چیزی است که ذهنش را خشنود سازد و روحش را پر کند و اعتماد به نفس او را به او بازگرداند.<ref>ر.ک: همان</ref>
نوشتن درباره [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر]] در پایان قرن بیستم، یک ضرورت فوری است؛ زیرا انسان اکنون بیش از هر زمان دیگری فشار آموزه‌های مادی‌گرایانه را احساس می‌کند. فشار نیازهای بدن و معیشت سخت، به او هجوم آورده، او نیازمند به چیزی است که ذهنش را خشنود سازد و روحش را پر کند و اعتماد به نفس او را به او بازگرداند<ref>ر.ک: همان</ref>.


نویسنده این کتاب را به دو قسمت تقسیم نموده، در قسمت اول به بررسی زندگی و آراء و نظرات [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]] می‌پردازد. و در قسمت دوم به اعلام و بزرگان قادریه پرداخته که کوشیدند راه شیخ عبدالقادر را بروند.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>
نویسنده این کتاب را به دو قسمت تقسیم نموده است؛ در قسمت اول، به بررسی زندگی و آراء و نظرات [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]] و در قسمت دوم، به اعلام و بزرگان قادریه پرداخته که کوشیدند راه شیخ عبدالقادر را بروند<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.
بخش اول کتاب از دو فصل تشکیل شده است. در فصل اول از قسمت اول کتاب، به زندگانی [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]] پرداخته و در آن از نسب ایشان و ولات و پرورش ایشان و نیز از وفات، تألیفات ایشان و شخصیت ایشان سخن گفته است.<ref>ر.ک: متن، ص14-38</ref>
در فصل دوم به آراء ایشان در مقامات و احوال طریق صوفیه پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> که برخی از آن مقامات عبارتند از: توبه<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>، ورع<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>، خلوت<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>، زهد<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>، محبت به خدای تعالی<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>، محبت به رسول<ref>ر.ک: همان، ص71</ref> و.....
در فصل سوم کتاب که در واقع قسمت دوم کتاب است به بیان برخی از اعلام و بزرگان صوفیه قادریه پرداخته است که درآن نام 319 تن از بزرگان صوفیه وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص113-333</ref>.


بخش اول کتاب، از دو فصل تشکیل شده است. در فصل اول، به زندگانی [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]] پرداخته شده و در آن از نسب ایشان و ولادت و پرورش ایشان و نیز از وفات، تألیفات و شخصیت ایشان سخن گفته شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص14-38</ref>.
در فصل دوم، به آراء ایشان در مقامات و احوال طریق صوفیه پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> که برخی از آن مقامات عبارتند از: توبه<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>، ورع<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>، خلوت<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>، زهد<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>، محبت به خدای تعالی<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>، محبت به رسول<ref>ر.ک: همان، ص71</ref> و...


==پانویس ==
در بخش دوم که با عنوان فصل سوم از آن یاد شده، به توضیح درباره برخی از اعلام و بزرگان صوفیه قادریه پرداخته شده که درآن نام 319 تن از بزرگان صوفیه وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص113-333</ref>.
 
==پانویس==
<references/>
<references/>
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب
مقدمه و متن کتاب.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۶۰: خط ۶۱:
[[رده:طرائق صوفیه]]
[[رده:طرائق صوفیه]]
[[رده:مقالات خرداد 01 باقی زاده]]
[[رده:مقالات خرداد 01 باقی زاده]]
[[رده:مقالات بازبینی نشده1]]                 
[[رده:مقالات بازبینی شده آبان 01]]                 
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مهرماه 1401]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 مهرماه 1401]]
[[رده:مقالات کامل مرداد ماه باقی زاده]]
[[رده:مقالات کامل مرداد ماه باقی زاده]]
۱٬۴۸۲

ویرایش