شرح منظومه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''شرح منظومه'''، درسگفتارهای فلسفی [[مطهری، مرتضی|فیلسوف معاصر، مرتضی مطهری]] (فریمان 1298-1358ش. قم) برای دانشجویان دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران است. مباحث بر اساس نظم کتاب [[شرح المنظومة|شرح منظومه]] نوشته [[سبزواری، هادی| عارف و حکیم صدرایی، | '''شرح منظومه'''، درسگفتارهای فلسفی [[مطهری، مرتضی|فیلسوف معاصر، مرتضی مطهری]] (فریمان 1298-1358ش. قم) برای دانشجویان دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران است. مباحث بر اساس نظم کتاب [[شرح المنظومة|شرح منظومه]] نوشته [[سبزواری، هادی| عارف و حکیم صدرایی، ملا هادی سبزواری]] (۱۲۱۲-۱۲۸۹ق)، بارها در طیّ سالهای 1339-1347ش، تدریس شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64551?pageNumber=5&viewType=pdfر.ک: مقدمه ناشر، ص5]</ref>. | ||
در این کتاب فقط مقصدهای اول، سوم و چهارم از مقاصد هفتگانه بخش حکمت شرح منظومه (امور عامه؛ جواهر و اعراض؛ الهیات بالمعنی الاخص؛ طبیعیات؛ نبوات و منامات؛ معاد اخلاق) مورد بحث واقع شده است. | |||
در این کتاب فقط مقصدهای اول، سوم و چهارم از مقاصد | |||
نویسنده در کتاب دیگری به نام [[شرح مبسوط منظومه]]، همین مباحث را برای صاحبنظران و متخصصان بهصورت مشروحتر و عمیقتر و با توجه به نظریههای فلسفی غربی و... تدریس کرده است. | |||
نمونهای از متن و شرح استاد: | |||
متن: | |||
'''يا واهِب العَقل لَك المَحامِد | |||
إلى جَنابِك انتَهى المَقاصِد'''. | |||
اى بخشنده خرد، تمام | ترجمه: | ||
اى بخشنده خرد، تمام سپاسها ویژه توست؛ همه مقصدها و هدفها بهسوى بارگاه تو منتهى میشود. | |||
شرح: | |||
در این بیت عالى و زیبا، هم از مبدأ سخن رفته است و هم از معاد؛ هم به اوّلیت خداوند اشاره شده و هم به آخریت او (هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ). آنجا که میگوید: «همه سپاسها ویژه توست»، منظور این است که: تو مبدأ کل، هستى؛ هر خیرى و فیضى به سبب هر کس و هر چیز به کسى برسد از ناحیه توست؛ زیرا سررشته همه اسباب و علل به دست توست و همه نظام از اراده تو برخاسته است؛ ازاینرو همه سپاسها ویژه توست و آنجا که میگوید: «همه مقصدها و هدفها بهسوى بارگاه تو منتهى میشود»، منظور این است که: همه اشیاء هر چه را میجویند، در نهایت امر، تو را میجویند و به هر سو میروند، بهسوى تو میروند؛ از تو پدید آمدهاند و بهسوى تو بازمیگردند؛ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيهِ راجِعُونَ. چنانکه میدانیم لُبّ لُباب حکمت الهى شناختن مبدأ و معاد جهان است. همه مطالب و مسائل دیگر در این فلسفه در حکم مقدمه این دو مطلب و یا در حاشیه این دو مطلب است. علىهذا، بیت اول منظومه اشاره است به لُبّ لُباب حکمت الهى<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64551?pageNumber=13&viewType=pdfر.ک: متن کتاب، ص13-14]</ref>. | |||
استفاده از اشعار فارسی: | |||
نویسنده گاه برای تسهیل فهم مسائل دشوار فلسفی از اشعار فارسی نیز استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال در مبحث ذیل شعر | |||
'''يا مَن هُوَ اختَفى لِفَرطِ نُورِه | |||
الظّاهِر الباطِن فِي ظُهُورِه'''، | |||
از این ابیات [[شبستری، محمود|شیخ محمود شبسترى]] بهره برده است: | |||
'''اگر خورشید بر یک حال بودى | |||
شعاع او به یک منوال بودى''' | |||
'''ندانستى کسى کاین پرتو اوست | |||
نبودى هیچ فرق از مغز تا پوست''' | |||
'''جهان، جمله فروغ نور حق دان | |||
حق اندر وى ز پیدایى است پنهان''' | |||
'''چو نور حق ندارد نقل و تحویل | |||
نیاید اندر او تغییر و تبدیل'''<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64551?pageNumber=15&viewType=htmlر.ک: همان، ص15]</ref>. | |||
''' | مثال دیگر: فاقد کمال نمیتواند مُعطى کمال باشد و به قول معروف: | ||
'''کهنه ابرى که بود ز آب تهى | |||
کى تواند که کند آبدهى'''<ref>[https://noorlib.ir/book/view/64551?pageNumber=339&viewType=pdfر.ک: همان، ص339]</ref>. | |||
==پانویس== | |||
<references/> | |||
</ | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه ناشر و متن کتاب. | مقدمه ناشر و متن کتاب. | ||
خط ۸۹: | خط ۹۰: | ||
[[رده:غرر الفوائد (شرح منظومه)]] | [[رده:غرر الفوائد (شرح منظومه)]] | ||
[[رده:سبزواری محمدهادی بن مهدی، 1289-1212ق]] | [[رده:سبزواری محمدهادی بن مهدی، 1289-1212ق]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده آبان 01]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]] | [[رده:مقالات بازبینی نشده2]] |
نسخهٔ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۴۹
شرح منظومه | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | مطهری، مرتضی (نويسنده) |
ناشر | صدرا |
مکان نشر | ایران - تهران |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح منظومه، درسگفتارهای فلسفی فیلسوف معاصر، مرتضی مطهری (فریمان 1298-1358ش. قم) برای دانشجویان دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران است. مباحث بر اساس نظم کتاب شرح منظومه نوشته عارف و حکیم صدرایی، ملا هادی سبزواری (۱۲۱۲-۱۲۸۹ق)، بارها در طیّ سالهای 1339-1347ش، تدریس شده است[۱].
در این کتاب فقط مقصدهای اول، سوم و چهارم از مقاصد هفتگانه بخش حکمت شرح منظومه (امور عامه؛ جواهر و اعراض؛ الهیات بالمعنی الاخص؛ طبیعیات؛ نبوات و منامات؛ معاد اخلاق) مورد بحث واقع شده است.
نویسنده در کتاب دیگری به نام شرح مبسوط منظومه، همین مباحث را برای صاحبنظران و متخصصان بهصورت مشروحتر و عمیقتر و با توجه به نظریههای فلسفی غربی و... تدریس کرده است.
نمونهای از متن و شرح استاد: متن: يا واهِب العَقل لَك المَحامِد إلى جَنابِك انتَهى المَقاصِد.
ترجمه: اى بخشنده خرد، تمام سپاسها ویژه توست؛ همه مقصدها و هدفها بهسوى بارگاه تو منتهى میشود.
شرح: در این بیت عالى و زیبا، هم از مبدأ سخن رفته است و هم از معاد؛ هم به اوّلیت خداوند اشاره شده و هم به آخریت او (هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ). آنجا که میگوید: «همه سپاسها ویژه توست»، منظور این است که: تو مبدأ کل، هستى؛ هر خیرى و فیضى به سبب هر کس و هر چیز به کسى برسد از ناحیه توست؛ زیرا سررشته همه اسباب و علل به دست توست و همه نظام از اراده تو برخاسته است؛ ازاینرو همه سپاسها ویژه توست و آنجا که میگوید: «همه مقصدها و هدفها بهسوى بارگاه تو منتهى میشود»، منظور این است که: همه اشیاء هر چه را میجویند، در نهایت امر، تو را میجویند و به هر سو میروند، بهسوى تو میروند؛ از تو پدید آمدهاند و بهسوى تو بازمیگردند؛ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيهِ راجِعُونَ. چنانکه میدانیم لُبّ لُباب حکمت الهى شناختن مبدأ و معاد جهان است. همه مطالب و مسائل دیگر در این فلسفه در حکم مقدمه این دو مطلب و یا در حاشیه این دو مطلب است. علىهذا، بیت اول منظومه اشاره است به لُبّ لُباب حکمت الهى[۲].
استفاده از اشعار فارسی: نویسنده گاه برای تسهیل فهم مسائل دشوار فلسفی از اشعار فارسی نیز استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال در مبحث ذیل شعر يا مَن هُوَ اختَفى لِفَرطِ نُورِه الظّاهِر الباطِن فِي ظُهُورِه، از این ابیات شیخ محمود شبسترى بهره برده است: اگر خورشید بر یک حال بودى شعاع او به یک منوال بودى ندانستى کسى کاین پرتو اوست نبودى هیچ فرق از مغز تا پوست جهان، جمله فروغ نور حق دان حق اندر وى ز پیدایى است پنهان چو نور حق ندارد نقل و تحویل نیاید اندر او تغییر و تبدیل[۳].
مثال دیگر: فاقد کمال نمیتواند مُعطى کمال باشد و به قول معروف: کهنه ابرى که بود ز آب تهى کى تواند که کند آبدهى[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه ناشر و متن کتاب.