أساليب الطلب عند النحويين و البلاغيين: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در آخرین فصل، چهار اسلوب دیگر که برای طلب بهکار میرود مورد بررسی قرار گرفته است: اسالیب نهی، عرض و تحضیض، تمنی و ترجی. در خاتمه نیز شانزده نکته مطرح شده که هدف آنها خلاصی قواعد نحو از برخی اشکالات است.<ref>ر.ک: همان، ص587</ref> | در آخرین فصل، چهار اسلوب دیگر که برای طلب بهکار میرود مورد بررسی قرار گرفته است: اسالیب نهی، عرض و تحضیض، تمنی و ترجی. در خاتمه نیز شانزده نکته مطرح شده که هدف آنها خلاصی قواعد نحو از برخی اشکالات است.<ref>ر.ک: همان، ص587</ref> | ||
فهرست محتوا در آغاز و کتابنامه در پایان کتاب درج شده است. | |||
==پانویس == | ==پانویس == |
نسخهٔ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۲۷
أساليب الطلب عند النحويين و البلاغيين | |
---|---|
پدیدآوران | اوسی، قیس اسماعیل (نويسنده) |
سال نشر | 1988م |
چاپ | 1 |
شابک | 977-272-168-6 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | الف8الف5 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اسالیب الطلب عند النحویین و البلاغیین تألیف قیس اسماعیل اوسی (معاصر)، با موضوع اسالیب طلب در علم نحو تحقیق مفیدی با استناد به آراء و دیدگاههای دانشمندان ادب عربی بهدست داده است.
اولین فصل کتاب به معرفی علم نحو و معانی اختصاص یافته است. نویسنده به جهت آنکه خواننده حقیقت و قوت ارتباط بین نحو و معانی را درک کند، آراء بعضی از نحویون چون سیبویه (متوفی 180ق) در «الکتاب»، المبرد (متوفی 285ق) در «المقتضب»، ابن جنی (متوفی 392ق) در «الخصائص» و احمد بن فارس (متوفی 395ق) در «الصحابی» را مورد مداقه قرار داده است.[۱]
در فصل دوم، اسلوب امر مطرح شده است. با مراجعه به کتب نحوی متأخر بحث مستقلی درباره اسلوب امر نمییابیم. بلکه مباحث آن در ابواب پراکنده بحث شده است؛ صیغه امر مخاطب (اِفعَل) در ضمن موضوع معرب و مبنی و صیغه امر غیر مخاطب (لِیفعَل) در ضمن عوامل جزم بحث شده است. اما با مراجعه به کتاب سیبویه، خواهیم دید که باب جداگانهای با عنوان «باب امر و نهی» ذکر کرده که مشتمل بر دقیقترین مباحث متعلق به اسلوب امر است.[۲]
در بحث از اسلوب نداء در فصل سوم، ابتدا تعریف لغوی و اصطلاحی نداء مطرح شده است. نداء اگرچه در کلام عرب فراوان به کار میرود، اما مقصود بالذات نیست؛ بلکه برای تنبیه مخاطب نسبت به کلامی است که بعد از آن میآید. در قرآن کریم نداء غالباً همراه با امر و نهی است؛ گاه نیز همراه جمله خبریه که به دنبالش جمله امریه میآید یا همراه جمله استفهامیه میآید.[۳]
در چهارمین فصل از استفهام سخن رفته و اینکه معنای لغوی و اصطلاحی آن یکی است: «طلب فهم». البته برخی نیز آن را «طلب حصول صورت شیء در ذهن» دانستهاند.[۴] اکثر استفهامات قرآن کریم نیاز به جواب ندارد، ابوحیان در رابطه با آیه «فکیف اذا جمعناهم لیوم لا ریب فیه» میگوید: این استفهام نیاز به جواب ندارد. و اکثر استفهامات قرآن همینگونه است؛ چراکه از سوی خداوند آگاه به غیب و شهادت است و استفهام خداوند متعال از باب توبیخ و نکوهش است.[۵]
در آخرین فصل، چهار اسلوب دیگر که برای طلب بهکار میرود مورد بررسی قرار گرفته است: اسالیب نهی، عرض و تحضیض، تمنی و ترجی. در خاتمه نیز شانزده نکته مطرح شده که هدف آنها خلاصی قواعد نحو از برخی اشکالات است.[۶]
فهرست محتوا در آغاز و کتابنامه در پایان کتاب درج شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.