ابن شهید ثانی، محمد بن حسن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نجاشى' به 'نجاشى') |
جز (جایگزینی متن - 'شهيد ثانى ' به 'شهيد ثانى ') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
«فخرالدين، ابوجعفر محمد بن حسن بن زيد الدين» نوه شهيد ثانى و فرزند صاحب معالم است. | «فخرالدين، ابوجعفر محمد بن حسن بن زيد الدين» نوه [[شهيد ثانى]] و فرزند صاحب معالم است. | ||
وى تحصيل را در محضر پدر آغاز كرد، و با بهرهورى از محضر آن فقيه ژرفانديش بزرگ و فقيه جليلالقدر سيد محمد، صاحب «المدارك» به جايگاه بلندى از دانش و فقاهت دست يافت. پس از ارتحال آن دو بزرگوار به مكه رفت و در محضر ميرزا محمد استرآبادى صاحب «كتاب الرجال» به تعميق و توسيع آموختههايش پرداخت و بهويژه در حديث و رجال از آن بزرگوار بسى بهره برد. | وى تحصيل را در محضر پدر آغاز كرد، و با بهرهورى از محضر آن فقيه ژرفانديش بزرگ و فقيه جليلالقدر سيد محمد، صاحب «المدارك» به جايگاه بلندى از دانش و فقاهت دست يافت. پس از ارتحال آن دو بزرگوار به مكه رفت و در محضر ميرزا محمد استرآبادى صاحب «كتاب الرجال» به تعميق و توسيع آموختههايش پرداخت و بهويژه در حديث و رجال از آن بزرگوار بسى بهره برد. |
نسخهٔ ۳۱ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۴۲
نام | ابن شهید ثانی، محمد بن حسن |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 1030 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مولف | AUTHORCODE7725AUTHORCODE |
معرفى اجمالى
«فخرالدين، ابوجعفر محمد بن حسن بن زيد الدين» نوه شهيد ثانى و فرزند صاحب معالم است.
وى تحصيل را در محضر پدر آغاز كرد، و با بهرهورى از محضر آن فقيه ژرفانديش بزرگ و فقيه جليلالقدر سيد محمد، صاحب «المدارك» به جايگاه بلندى از دانش و فقاهت دست يافت. پس از ارتحال آن دو بزرگوار به مكه رفت و در محضر ميرزا محمد استرآبادى صاحب «كتاب الرجال» به تعميق و توسيع آموختههايش پرداخت و بهويژه در حديث و رجال از آن بزرگوار بسى بهره برد.
مؤلف گاه به دمشق مىرفت و با عالمان عامّه، ديدار مىكرد و در فراگيرى و فرادهى مرزهاى مذهبى را در مىنورديد. پيوستگى پنجسالهى او با رجالى بزرگ محمد امين استرآبادى او را در دانش رجال به چيرگى عظيمى رساند. گستردگى آگاهىهاى مؤلف در دانش رجال از شرح مورد گفتگو به روشنى پيدا است.
محققان برخى از آراء رجالى مؤلف را بدينسان گزارش كردهاند:
1. روايت بزرگانى چون كلينى از كسى، نشانگر اعتبار او است.
2. اعتماد بر نقل مراسيل، صلاحيت براى قدح رجالى ندارد.
3. در تعارض اقوال نجاشى و شيخ در جرح و تعديل، قول نجاشى را مقدم مىدارد.
4. اگر نجاشى مذهب كسى ياد نكند، نشانگر نفى مذهب خاص از او است.
5. حديث ابراهيم بن هاشم را «حسن» مىداند و نه «صحيح»
6. «اضمار» موجب ضعف حديث نيست.
7. وكالت امامان(ع) وثاقت وكيل را ثابت نمىكند.
تاليفات
1- استقصاء الاعتبار فى شرح الاستبصار
2- شرح صحيفه سجاديه
وابستهها
إستقصاء الإعتبار في شرح الإستبصار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده