أصول التفکير النحوي: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
رضوان، هادی، «بازنگری در مطالعات نحو عربی، گزارش و تحلیل انتقادی کتاب أصول التفكير النحوي (بنیانهای اندیشه نحوی)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، اردیبهشت 1400- شماره | [[:noormags:1762154|رضوان، هادی، «بازنگری در مطالعات نحو عربی، گزارش و تحلیل انتقادی کتاب أصول التفكير النحوي (بنیانهای اندیشه نحوی)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی، اردیبهشت 1400- شماره 90]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | |||
[[رده:مقالات مرداد 01 مکرمی]] | [[رده:مقالات مرداد 01 مکرمی]] | ||
[[رده:مقالات بارگذاری شده 01 قربانی]] | [[رده:مقالات بارگذاری شده 01 قربانی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 شهریور 1401]] |
نسخهٔ ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۰۳
أصول التفکير النحوي | |
---|---|
پدیدآوران | ابوالمکارم، علی (نویسنده) |
ناشر | دار غريب |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 2007م. |
چاپ | چاپ یکم |
شابک | 977-215-920-1 |
موضوع | زبان عربی - نحو - مصر |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف182 الف75 / 492 PJ |
أصول التفكير النحوي، اثر علی ابوالمکارم، کتابی است پیرامون مشکلات پیش روی مطالعات نحو عربی و بازشناسی عناصر سلبی و ایجابی آن.
نویسنده در این کتاب تنها به جمع آوری مجموعهای از قواعد کلی پایههای اساسی نحو اکتفا نکرده است، بلکه به شیوهای منطقی و روشمند، سرمایههای فکری نحویان را مورد مطالعه دقیق قرار داده و پس از آن بر اساس نظریه تکامل تدریجی در حقیقت انسان و طبیعت، این سرمایه ها را تحلیل کرده است. او همچنان اولویتها را در پژوهش خود در نظر داشته و از اصل به فرع حرکت کرده است[۱].
از ویژگیهای مهم کتاب، جدا کردن دو اصطلاح «أصول النحو» و «أصول التفكير النحوي» است؛ از ویژگیهای اصطلاح دوم، یکی قدمت آن و دیگری جامع بودن و گستردگی آن است. بر همین اساس مهمترین مسئلهای که نویسنده بیان آن را ضروری دانسته، استقرا و مفهوم استقرایی قیاس است و پس از آنکه ثابت میکند در مرحلهای قیاس در همین معنای استقرایی بهکار میرفته، به بررسی منابع قابل اعتماد در استقرای ماده لغوی پرداخته است. سپس او با یک مطالعه تاریخی، وارد مرحله دوم، یعنی مرحله مفهوم شکلی قیاس (یا همان قیاس منطقی) میشود و از ارتباط و پیوند آن با مفهوم نخست سخن میگوید. او همین سیر تاریخی را در قاعدهسازی و تعلیل نحوی در پیش گرفته و از موضعگیریهای متعارض و متفاوت نحویان در مقابل تعلیل در نحو سخن گفته است[۲].
نویسنده در فصل دیگری از کتاب، شیوهها و اسلوبهای تأویل را نزد نحویان بررسی کرده است و در فصل اخیرِ کتاب، به بیان برخی نمونههای تطبیقی پرداخته است؛ یعنی از اصل به فرع حرکت کرده است[۳].
از دیگر مزیتهای کتاب، فصل سوم از باب سوم است که نویسنده در آن، فصل دوم همین باب را که از شیوههای تأویل نحوی سخن میگوید بهصورت عملی و با ذکر نمونههای کافی بسط و شرح داده است [۴].
پانویس
منابع مقاله