أحسن التراتیب فی نظم درر المكاتیب: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR37911J1.jpg | عنوان =أحسن التراتیب فی نظم درر المكاتیب...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = [[کاشانی، حبیبالله]] (نویسنده) | | پدیدآوران = [[کاشانی، حبیبالله بن علیمدد]] (نویسنده) | ||
[[صدرایی خویی، علی]] (محقق و مصحح) | [[صدرایی خویی، علی]] (محقق و مصحح) |
نسخهٔ ۱۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۰
أحسن التراتیب فی نظم درر المكاتیب | |
---|---|
پدیدآوران | کاشانی، حبیبالله بن علیمدد (نویسنده)
صدرایی خویی، علی (محقق و مصحح) نصرتی، شعبان (محقق و مصحح) |
ناشر | انتشارات خویی |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1390ش. |
چاپ | چاپ یکم |
شابک | 986-600-91815-2-0 |
موضوع | عرفان - نامهها عرفان - عرفان شیعی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ک2الف5 / 285/2 BP |
أحسن التراتيب فى نظم درر المكاتيب عنوان یکی از آثار اخلاقى مولى حبيبالله كاشانى است به زبان فارسی در یک جلد که به تحقیق علی صدرایی خویی و شعبان نصرتی رسیده است.
اين اثر ملا حبيب از جهتی نظير مهجة البيضاء فيض كاشانى است، كه فيض در آن كتاب احياء العلوم غزالى را تهذيب و احياء نموده است؛ ملا حبيب نيز در اين اثر مكاتيب قطب محيى از عارفان قرن دهم هجرى را تهذيب و به صورت موضوعى در بيست و چهار باب تنظيم نموده است.[۱]
كتاب ملا حبيب الله در دهۀ هفتاد به تعداد محدود به صورت افست از روى دستخط مؤلف منتشر شده بود كه استفاده از آن فقط براى اهل تحقيق مقدور و ميسر بود. كتاب پيش رو تحقيق و تصحيح اين اثر گراسنگ است كه در آن آيات و احاديث و عبارتهاى عربى و لغات دشوار به فارسى ترجمه گرديده تا براى عموم مردم خصوصاً نسل جوان طالبِ معنويت و اخلاق، استفاده از آن سهل و آسان گردد.[۲]
روش مؤلف در تنظيم اين كتاب
در مقدمه مؤلف در توضیح کتاب چنین میخوانیم: و اين حقير ضعيف، دو مجلّد از اين مكاتيب به دست آوردم و چون نظم و ترتيبى در آنها نيافتم، بلكه چون عِقدى بود منفصم كه لئالى آن منتثر گشته باشد، عزم خود را مصمّم كردم بر نظم و ترتيب آن بر ابوابى چند، تا هر مطلبى در باب خود خوانده شود.
پس مرتّب گردانيدم اين مُؤَلَّف را بر بيست و چهار باب؛ و ناميدم آن را به: «أحسن التراتيب فى نظم دُرَر المكاتيب». و براى اختصار، اقتصار نمودم بر اصل مكتوب در فصلى و اسقاط كردم عنوان آن را؛ چه دانستن آن كس كه اين مكتوب به او نوشته شده، امرى مهمّ نيست و از اين جهت بوده كه جملهاى از مكاتيب را اسقاط نمودم، چه ! مدخليّتى به مقصود نداشته. و بسا شده كه مكتوبى را مجزّى (جزء جزء) نمودم و هر جزئىّ را در بابى مناسب، ذكر كردهام؛ و بسا شده كه براى مناسبتى، در عبارتى از آن تغييرى دادهام.[۳]
پانویس
منبع مقاله
مقدمههای مصحح و نویسنده بر کتاب.