معاني القرآن و إعرابه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    }}
    }}
       
       
    '''معانی القرآن و إعرابه''' عنوان اثری است 5 جلدی به زبان عربی از [[زجاج، ابراهیم بن سری|ابواسحاق ابراهیم بن سری زجاج]] با موضوع ادبیات عرب و تفسیر قرآن کریم.  
    '''معاني القرآن و إعرابه،''' عنوان اثری است 5 جلدی به زبان عربی از [[زجاج، ابراهیم بن سری|ابواسحاق ابراهیم بن سری زجاج]]، در ترکیب آیات قرآن و بیان معانی آنها.  


    این کتاب از مهمترین تألیفات [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] است. از دیدگاه [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] اعراب برای فهم معانی قرآن بسیار مهم است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص21</ref> اعراب مقصد اساسی برای [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] است که معنی بر آن بنا شده است، و اگر به اعراب نپردازد، به نقل اقوال مفسرین می‌پردازد، و می‌گوید: والذی فی التفسیر، یا می‌گوید: قال المفسرون، در این مورد کارش فقط نقل و روایت است، سپس عبارتش را با جملۀ "والله أعلم" پایان می‌دهد.<ref>ر.ک: همان</ref>
    این کتاب از مهم‌ترین تألیفات [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] است. از دیدگاه [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] اعراب برای فهم معانی قرآن بسیار مهم است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص21</ref> اعراب مقصد اساسی برای [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] است که معنی بر آن بنا شده است. وی در مورد آن معناهایی که متوقف بر اعراب خاصی نیست، به نقل اقوال مفسرین می‌پردازد؛ مثلا می‌گوید: و الذی فی التفسیر، یا می‌گوید: قال المفسرون. در این مورد کارش فقط نقل و روایت است.  سپس عبارتش را با جمله «و الله أعلم»  پایان می‌دهد.<ref>ر.ک: همان</ref>


    [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] در تألیف این کتاب شانزده سال تلاش نمود، وی تفسیرش را در سال 285 هجری شروع کرد و در سال 301 هجری آن را پایان داد.<ref>ر.ک: همان</ref>
    [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] در تألیف این کتاب شانزده سال تلاش نمود. وی تفسیرش را در سال 285ق شروع کرد و در سال 301ق آن را پایان داد.<ref>ر.ک: همان</ref>


    شیوۀ وی در تفسیر قرآن بدین صورت است، که بعد از ذکر آیۀ قرآنی، بعضی از الفاظ قرآنی را برای بررسی اشتقاقات لغوی اختیار نموده، سپس اصل کلمه را بیان نموده، و معنی لغوی که بر آن کلمه دلالت می‌دهد را ذکر می‌نماید، سپس کلماتی را که در حروف آن کلمه هم‌خانواده هستند جمع نموده تا اصل واحد آن را بیان نماید. وی در کتابش "معانی القرآن" برای گفته‌های خویش به کلام عرب، چه شعر باشد یا غیر شعر، استشهاد نموده، و گاهی وقتها به شرح استشهاد خویش نیز می‌پردازد، و سپس اگر آیه نیاز به اعراب داشته باشد، آن را اعراب می‌نماید. وی در این قسمت آراء علما نحو را بیان نموده، آنها را مورد مناقشه قرار می‌دهد، چه بسا آن را تأیید نموده، یا رد می‌نماید. [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] در همین اثنا قراءات شاذ و قراءات مشهور را نیز مطرح می‌کند تا با استفاده از آنها معنا را شرح دهد. و احیانا نزد حرفی از حروف لغت مانند (لن) یا (بل) یا (لا) و .... توقف کرده، شرح نحوی کاملی برای آن ایراد می‌نماید، و می‌گوید: این همۀ آن چیزی است که نحویون گفته اند.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص22</ref>
    شیوه وی در تفسیر، بدین صورت است که بعد از ذکر آیه قرآنی، بعضی از الفاظ آن را برای بررسی اشتقاقات لغوی اختیار نموده، سپس اصل کلمه را بیان کرده و معنی لغوی آن را ذکر می‌نماید، سپس کلماتی را که در حروف آن کلمه هم‌خانواده هستند، جمع نموده تا اصل واحد آن را بیان نماید. وی برای گفته‌های خویش به کلام عرب، چه شعر باشد یا غیر شعر، استشهاد نموده و گاهی وقت‌ها به شرح استشهاد خویش نیز می‌پردازد و سپس اگر آیه نیاز به بیان اعراب داشته باشد، آن را بیان می‌نماید. وی در این قسمت آراء علما نحو را بیان نموده و  آنها را مورد مناقشه قرار می‌دهد؛ چه‌بسا آنها  را تأیید نموده، یا رد می‌نماید. [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] در همین اثنا قراءات شاذ و قراءات مشهور را نیز مطرح می‌کند تا با استفاده از آنها معنا را شرح دهد و احیانا نزد حرفی از حروف یک لغت مانند «لن» یا «بل» یا «لا» و... توقف کرده، شرح نحوی کاملی برای آن ایراد می‌نماید و می‌گوید: این، همه آن چیزی است که نحویون گفته‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>


    ایشان در کتاب "معانی القرآن" توجه زیادی به ذکر اسباب نزول آیات ندارد، اما هر وقت احساس نیاز شود از آوردن انها غافل نمی‌ماند؛ و همچنین استفاده از احادیث و وقائع تاریخی نیز جزء مکملات ثانوی می‌باشد که برای مقصد مهم که شرح لغوی باشد استفاده می‌گردد. [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] از تفسیر قرآن با قرآن نیز کمک می‌گیرد، و معنای یک آیه را با استشهاد با آیۀ دیگر شرح می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ج1، ص23</ref>
    ایشان، توجه زیادی به ذکر اسباب نزول آیات ندارد، اما هر وقت احساس نیاز شود، از آوردن آنها غافل نمی‌ماند و همچنین استفاده از احادیث و وقایع تاریخی نیز جزء مکملات ثانوی می‌باشد که برای مقصد مهم که شرح لغوی باشد استفاده می‌گردد. [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] از تفسیر قرآن با قرآن نیز کمک می‌گیرد و معنای یک آیه را با استشهاد با آیه دیگر شرح می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references />
    <references />


    ==منبع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه محقق بر جلد اول کتاب.
    مقدمه محقق.





    نسخهٔ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۹

    معانی القرآن و إعرابه
    معاني القرآن و إعرابه
    پدیدآورانزجاج، ابراهیم بن سری (نویسنده) شلبی، عبدالجلیل‌ (شارح)
    ناشرعالم الکتب
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1408ق. = 1988م.
    چاپچاپ یکم
    موضوعقرآن -- مسائل لغوی

    قرآن - اعراب

    قرآن - صرف و نحو
    زبانعربی
    تعداد جلد5
    کد کنگره
    ‏/ز3م6 / 82/2 BP

    معاني القرآن و إعرابه، عنوان اثری است 5 جلدی به زبان عربی از ابواسحاق ابراهیم بن سری زجاج، در ترکیب آیات قرآن و بیان معانی آنها.

    این کتاب از مهم‌ترین تألیفات زجاج است. از دیدگاه زجاج اعراب برای فهم معانی قرآن بسیار مهم است.[۱] اعراب مقصد اساسی برای زجاج است که معنی بر آن بنا شده است. وی در مورد آن معناهایی که متوقف بر اعراب خاصی نیست، به نقل اقوال مفسرین می‌پردازد؛ مثلا می‌گوید: و الذی فی التفسیر، یا می‌گوید: قال المفسرون. در این مورد کارش فقط نقل و روایت است. سپس عبارتش را با جمله «و الله أعلم» پایان می‌دهد.[۲]

    زجاج در تألیف این کتاب شانزده سال تلاش نمود. وی تفسیرش را در سال 285ق شروع کرد و در سال 301ق آن را پایان داد.[۳]

    شیوه وی در تفسیر، بدین صورت است که بعد از ذکر آیه قرآنی، بعضی از الفاظ آن را برای بررسی اشتقاقات لغوی اختیار نموده، سپس اصل کلمه را بیان کرده و معنی لغوی آن را ذکر می‌نماید، سپس کلماتی را که در حروف آن کلمه هم‌خانواده هستند، جمع نموده تا اصل واحد آن را بیان نماید. وی برای گفته‌های خویش به کلام عرب، چه شعر باشد یا غیر شعر، استشهاد نموده و گاهی وقت‌ها به شرح استشهاد خویش نیز می‌پردازد و سپس اگر آیه نیاز به بیان اعراب داشته باشد، آن را بیان می‌نماید. وی در این قسمت آراء علما نحو را بیان نموده و آنها را مورد مناقشه قرار می‌دهد؛ چه‌بسا آنها را تأیید نموده، یا رد می‌نماید. زجاج در همین اثنا قراءات شاذ و قراءات مشهور را نیز مطرح می‌کند تا با استفاده از آنها معنا را شرح دهد و احیانا نزد حرفی از حروف یک لغت مانند «لن» یا «بل» یا «لا» و... توقف کرده، شرح نحوی کاملی برای آن ایراد می‌نماید و می‌گوید: این، همه آن چیزی است که نحویون گفته‌اند.[۴]

    ایشان، توجه زیادی به ذکر اسباب نزول آیات ندارد، اما هر وقت احساس نیاز شود، از آوردن آنها غافل نمی‌ماند و همچنین استفاده از احادیث و وقایع تاریخی نیز جزء مکملات ثانوی می‌باشد که برای مقصد مهم که شرح لغوی باشد استفاده می‌گردد. زجاج از تفسیر قرآن با قرآن نیز کمک می‌گیرد و معنای یک آیه را با استشهاد با آیه دیگر شرح می‌دهد.[۵]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص21
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان، ص22
    5. ر.ک: همان، ص23

    منابع مقاله

    مقدمه محقق.


    وابسته‌ها