تفسیر الضحاک: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | |||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده: تفسیر]] | |||
[[رده: متون تفاسیر]] | |||
[[رده:مقالات خرداد 01 یقموری]] | [[رده:مقالات خرداد 01 یقموری]] | ||
[[رده:مقالات بارگذاری شده 01 قربانی]] | [[رده:مقالات بارگذاری شده 01 قربانی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی نشده1]] | [[رده:مقالات بازبینی نشده1]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 تیر 1401]] |
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۸
تفسیر الضحاک | |
---|---|
پدیدآوران | ضحاک بن مزاحم (نویسنده) زاویتی، محمد شکری احمد (محقق) |
ناشر | دار السلام مرکز التراث و البحوث اليمني |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1419ق. = 1999م. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | تفاسير اهل سنت - قرن 1ق. |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | 7ت 2الف / 93 BP |
تفسير الضحاک عنوان اثری است 2 جلدی به زبان عربی از ضحاک بن مزاحم بلخی هلالی خراسانی(متوفی 105 ق.) با موضوع علوم قرآنی و تفسیر. این اثر به عنوان پایاننامه دکتری توسط محمد شکري أحمد زوايتي تحقیق و تصحیح شده است.
منابع ضحاک در نگارش این تفسیر، قرآن کریم، روایات نبوی(ص)، اقوال صحابه و تابعین، و علوم لغت بوده و همچنین وی با توجه به این منابع، از قدرت استنباط خودش در راستای فهم مطالب، استفاده کرده است.[۱]
تفسیر قرآن به قرآن از بهترین انواع تفسیر است که علما بر آن اجماع دارند. در تفسیر قرآن به قرآن از آیات قرآن برای فهم دیگر آیات آن کمک میگیریم. ضحاک نیز در این تفسیر، این شیوه را دارد. او در شیوه تفسیرش ابتدا از آیات قرآن یاری میطلبد و پس از آن به سراغ سنت از نگاه اهل سنت(روایات نبوی) میرود و در صورت نیافتن آن در سنت از اقوال صحابه و تابعین، یاری میطلبد.[۲]
وی در مباحثی مانند نزول قرآن و اسباب نزول، مباحث متعلق به فواتح سور، معانی قرآنی مانند محکم و متشابه و کلیات قرآنی، ناسخ و منسوخ و غیره از مباحث مربوط به علوم قرآنی استفاده میکند.[۳] از دیگر شیوههای قرآنی که ضحاک در تفسیرش از آن استفاده میکند، موضوع کلیات یا چیزی است که امروزه به آن تفسیر موضوعی میگوییم؛ این امر با استقرای یک لفظ در قرآن کریم در جاهای متعدد و صدور معنی واحد عام برای آن صورت میگیرد.[۴]
شیوه ضحاک در مباحث اعتقادی در این تفسیر شیوه سلفی است یعنی او در بیان مباحث عقیدتی ملتزم به قواعد اعتقادی سلفیه است.[۵]
او در مباحثی فقهی در تفسیرش بسیار اهل مسامحه و سهلگیری است و شیوه تعمق در مسائل فقهی را پیشه کرده است.[۶]
با نگاه به الفاظ این تفسیر و شیوه بیان کلمات آن که بیانگر سهولت در شرح و عذوبت در تبسیط و دوری از تعقید و غموض در آن است، میتوان به تسلط ضحاک به مباحث ادبی و استفاده از این قابلیت در نگارش این تفسیر پی برد.[۷]
با نگاه به روایاتی که ضحاک در تفسیرش از آنها استفاده کرده، مشاهده میکنیم که وی گاه از اسرائیلیات در آن بهره برده است.[۸]
پانویس
منبع مقاله
مقدمه مصحح بر جلد اول کتاب.