اخلاق در قرآن (مکارم و...): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
پاورقىهاى کتاب، مربوط به ارجاع مطالب کتاب و گاهى توضيح مطالب درون متن، مىباشد. | پاورقىهاى کتاب، مربوط به ارجاع مطالب کتاب و گاهى توضيح مطالب درون متن، مىباشد. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۷۶: | خط ۸۰: | ||
[[رده: تفسیر]] | [[رده: تفسیر]] | ||
[[رده:مباحث جدید قرآنی، قرآن و علوم و فنون]] | [[رده:مباحث جدید قرآنی، قرآن و علوم و فنون]] | ||
[[رده:فروردین(1401)]] |
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۹
اخلاق در قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | جمعی از فضلا (نویسنده) مکارم شیرازی، ناصر (نویسنده) |
ناشر | مدرسة الإمام علي بن أبيطالب علیهالسلام |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1385 ش |
چاپ | 4 |
شابک | 964-6632-25-4 |
موضوع | اخلاق اسلامی قرآن - اخلاق |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 103/3 /م7پ9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اخلاق در قرآن، اثر ناصر مكارم شيرازى با همكارى آقايان محمدرضا آشتيانى، محمدجعفر امامى، عبدالرسول حسنى، محمد اسدى، حسین طوسى، سيد شمسالدين روحانى و محمد محمدى است كه به زبان فارسی و در سه جلد درباره مباحث اخلاقى در قرآن كريم نوشته شده است.
ساختار
کتاب حاضر در سه جلد گردآورى شده است كه جلد اول شامل كليات مسائل اخلاقى است و دو جلد بعد، جزئيات مباحث اخلاقى و مصاديق آن بهطور گسترده مورد بحث قرار گرفته است.
جلد اول، شامل 14 فصل، جلد دوم، شامل 20 فصل و جلد سوم، داراى 17 عنوان كلى است (در این جلد، مطالب، تحت عنوان فصل اول و دوم و... ذكر نشده، بلكه در ذيل عناوینى متعدد و كلى نظير «جاهطلبى»، «بهانهجویى و لجاجت»، «كفران نعمت و سپاسگزارى» و... بيان شده است).
گزارش محتوا
درباره محتوا و ویژگىهاى این کتاب، توجه به نكات زير مفيد است:
- «پيام قرآن»، در واقع مجموعهاى است در تفسير موضوعى قرآن كريم و کتاب حاضر دوره دوم این مجموعه است[۱].
- در جلد اوّل این کتاب (اخلاق در قرآن)، اصول كلّى مسائل اخلاقى و طرق مختلف تهذيب نفس، مكتبها، انگيزهها و نتيجهها، بهطور مشروح مورد بررسى قرار گرفته و رهنمودهاى مهمّ قرآن مجيد در زمینه این مسائل در شكل تفسير موضوعى بيان شده است[۲].
- نویسنده در فصل اول، به اهمیت بحثهاى اخلاقى پرداخته و خاطرنشان مىكند كه این بحث از مهمترين مباحث قرآنى است و از یک نظر مهمترين هدف انبياى الهى را تشكيل مىدهد؛ زيرا بدون اخلاق، نه دين برای مردم مفهومى دارد و نه دنياى آنها سامان مىيابد. سپس با ذكر آياتى پشت سر هم و در ادامه ترجمه آنها نتيجه مىگيرد كه اهتمام فوقالعاده قرآن به مسائل اخلاقى و تهذيب نفوس بهعنوان یک مسئله اساسى و زيربنايى كه برنامههاى ديگر، از آن نشئت مىگيرد، بر تمام احكام و قوانين اسلامى سايه افكنده است[۳].
- در ادامه به اهمیت اخلاق در بين روايات پرداخته و دستهاى از روايات را در اهمیت اخلاق ذكر مىكند[۴]. سپس طى عنوانى به نام نكتهها، به تعريف علم اخلاق[۵]، رابطه بین اخلاق و فلسفه[۶]، اخلاق و عرفان[۷]، رابطه علم و اخلاق[۸]، آيا اخلاق قابل تغيير است؟[۹]، پرداخته و سپس آيات و رواياتى را ذكر نموده كه بيان مىكند اخلاق قابل تغيير است[۱۰].
- در این راستا دلايل افرادى را كه مىگویند اخلاق قابل تغيير نيست، ذكر كرده و پاسخ آنها را ذكر بيان نموده است[۱۱]؛ آنها مىگویند: در حديثى از پيامبر اكرم وارد شده كه فرمودند: هرگاه بشنوید كوهى از جايش حركت كرده، تصديق كنيد، اما اگر بشنوید كسى اخلاقش را رها نموده تصديق نكنيد؛ چراكه بهزودى به همان فطرت خویش باز مىگردد. يا حديثى ديگر را از رسول خدا(ص) آوردهاند كه فرمودند: مردم همچون معدنهاى طلا و نقرهاند، بهترين آنها در زمان جاهليت بهترين آنها در اسلامند.
- ايشان در جواب مىگویند: این نكته قابل قبول است كه روحيامت مردم ذاتا متفاوت است؛ بعضى همچون معدن طلا هستند و بعضى نقره، ولى اينها دليل بر این نمىشود كه روحيات قابل تغيير نباشند. اينگونه صفات روحى در حد مقتضى است نه علت تامه؛ لذا با تجربه ديدهايم كه این افراد بر اثر تعليم و تربيت بهكلى عوض مىشوند...[۱۲]
- در بخشى از جلد اول، مكتبهاى اخلاقى را با دستهبندىاى كه خود تشخيص دادهاند، ذكر مىكند[۱۳] و نتيجه مىگيرد كه امتيازات مكتب اخلاقى اسلام كاملا روشن است؛ چه، اساس این مكتب اخلاقى، ايمان به خداوندى است كه كمال مطلق و مطلق كمال است و فرمان او بر تمام جهان هستى جارى و سارى است و كمال انسانها دراين است كه پرتوى از صفات جمال و جلال او را در خود منعكس كنند و به ذات پاکش نزدیک و نزدیک تر شوند.[۱۴]
- در ادامه این جلد، مباحثى پيرامون اخلاق و آزادى[۱۵]، اصول مسائل اخلاق در قرآن[۱۶]، روشهاى مختلف ارباب سير و سلوك[۱۷]، نياز به راهنما در سير و سلوك[۱۸]، اسوهها و الگوها[۱۹]، چهره ديگر ولايت و تأثير آن در تهذيب نفس[۲۰] را مطرح كرده است.
- در جلد دوم و سوم با استفاده از آن اصول كلّى، به سراغ تكتك «فضايل» و «رذايل» اخلاقى رفته و هریک را در پرتو رهنمودهاى وحى و آيات، مورد بررسى قرار داده است.
- عوامل شكلگيرى آن فضايل و رذايل، آثار و نشانهها، نتايج و عواقب خوب و بد هریک و بالاخره طرق مبارزه با رذايل اخلاقى و كسب فضايل را مورد بررسى قرار داده است.
- در این راستا، در جلد دوم و سوم، نخست به سراغ داستان آفرينش آدم و حوّا و وسوسههاى شيطان و دور شدن آنها از بهشت رفته و رذايلى كه سبب پيدايش ماجراى عبرتانگيز طرد شيطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوّا از بهشت شد را در طليعه بحث قرار داده است[۲۱].
- سپس ذكر مىكند كه شيطان بهخاطر «استكبار» و «خودخواهى» و «خودبرتربينى» و سپس «لجاجت» و «تعصّب» از سجده بر آدم خوددارى كرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم(ع) و حوّا بهخاطر «حرص» و «آز» تسليم وسوسههاى بىمنطق دشمن خود (شيطان) شدند و در دام او افتادند.[۲۲]
- بعد نوبت به داستان «هابيل» و «قابيل» و صفات زشتى كه انگيزه قتل هابيل شد مىرسد و به همین ترتيب به سراغ داستان نوح و ماجراهاى ديگر تاريخى، مخصوصاًً ماجراى قوم بنى اسرائيل و موسى(ع) رفته و در آينه زندگى انبياى الهى فضايل و آثار آن را بيان مىكند[۲۳].
- بهطور كلى مباحثى كه در دو جلد آخر و تحت رذائل و فضائل اخلاقى مطرح شده، پيرامون موضوعاتى چون تكبر[۲۴]، تواضع[۲۵]، حرص[۲۶]، حب دنيا[۲۷]، حسد[۲۸]، غرور[۲۹]، آرزوهاى دراز[۳۰]، تعصب[۳۱]، شجاعت، توكل، شهوتپرستى[۳۲]، عفت، غفلت، جود، عجله و صبر، غيبت، كفران نعمت[۳۳]، حسن خلق[۳۴]، راستى[۳۵]، دروغ و آثار و عواقب آن[۳۶] است.
وضعيت کتاب
فهرست مطالب هر جلد در ابتداى آن ذكر شده است.
پاورقىهاى کتاب، مربوط به ارجاع مطالب کتاب و گاهى توضيح مطالب درون متن، مىباشد.
پانويس
- ↑ ر.ک: پیشگفتار، ص16
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج2، ص15
- ↑ ر.ک: همان، ج1، ص17
- ↑ ر.ک: همان، ص22
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص 25
- ↑ ر.ک: همان، ص27
- ↑ ر.ک: همان، ص27
- ↑ ر.ک: همان، ص30
- ↑ ر.ک: همان، ص33
- ↑ ر.ک: همان، ص37
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص61
- ↑ ر.ک: همان، ص65
- ↑ ر.ک: همان، ص91
- ↑ ر.ک: همان، ص99
- ↑ ر.ک: همان، ص133
- ↑ ر.ک: همان، ص145
- ↑ ر.ک: همان، ص365
- ↑ ر.ک: همان، ص387
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص19
- ↑ ر.ک: همان، ص16
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص19
- ↑ ر.ک: همان، ص69
- ↑ ر.ک: همان، ص81
- ↑ ر.ک: همان، ص105
- ↑ ر.ک: همان، ص119
- ↑ ر.ک: همان، ص153
- ↑ ر.ک: همان، ص175
- ↑ ر.ک: همان، ص203
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص283
- ↑ ر.ک: همان، ص59
- ↑ ر.ک: همان، ص144
- ↑ ر.ک: همان، ص119
- ↑ ر.ک: همان، ج3، ص219
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.