تقويم البلدان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - 'ذهبى' به 'ذهبى') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
ابوالفداء مبدأ طول جغرافيايى را از ساحل درياى غربى (اقيانوس اطلس ) و جزاير خالدات، و عرض جغرافيايى را از خط استوا در نظر گرفته است. وى طول و عرض صحيح برخى اقاليم را نمىدانسته، از اينرو برپايه فاصله اين اقاليم ز سرزمينهايى كه طول و عرضشان معلوم بوده، طول و عرض آنها را حساب و در اين محاسبات از بيرونى پيروى كرده است و به نقل از وى، بيشتر طول و عرضها را غلط انگاشته است. | ابوالفداء مبدأ طول جغرافيايى را از ساحل درياى غربى (اقيانوس اطلس ) و جزاير خالدات، و عرض جغرافيايى را از خط استوا در نظر گرفته است. وى طول و عرض صحيح برخى اقاليم را نمىدانسته، از اينرو برپايه فاصله اين اقاليم ز سرزمينهايى كه طول و عرضشان معلوم بوده، طول و عرض آنها را حساب و در اين محاسبات از بيرونى پيروى كرده است و به نقل از وى، بيشتر طول و عرضها را غلط انگاشته است. | ||
تقويم البلدان در زمان مؤلف شهرت بسيار يافت، به طورى كه شمسالدين | تقويم البلدان در زمان مؤلف شهرت بسيار يافت، به طورى كه شمسالدين [[ذهبى]]، مورخ معاصر ابوالفداء، از آن خلاصهاى نوشت و قلقشندى در "صبح الاعشى" قسمتهايى از آن را نقل كرد. در قرون بعد نيز تقويم البلدان نزد محققان آسياى صغير ارزش و شهرتى بسزا يافت. محمد بن على سپاهىزاده (متوفى 997ق) خلاصهاى از آن را با برخى اضافات به عربى تهيه كرد و آن را "اوضح المسالك الى معرفة البلدان و الممالك" ناميد. ميرزا محمدصادق اصفهانى، مؤلف قرن يازدهم، تحت تأثير كتاب ابوالفداء، يكى از دو كتابِ جغرافيايىِ خود را تقويم البلدان ناميد. | ||
در اروپا تقويم البلدان شهرت فراوانى يافت و يكى از نخستين كتابهاى جغرافيايى بود كه در آنجا از عربى ترجمه شد. نخستين بار پوستل، خاورشناس فرانسوى (916-989 ق/ 1510-1581م)، از اين كتاب ياد كرده است. در قرن يازدهم ق/ هفدهم ميلادى چند تن از محققان اروپايى درباره ابوالفداء تحقيق كردند. ترجمه كامل اين كتاب را گويا در (1301 ق/ 1883م) به پايان رساند و در پاريس منتشر كرد. مقدمه رنو در باره تقويم البلدان اهميت بسيارى دارد و يكى از عمدهترين منابع تحقيقى براى آشنايى با ابوالفداء و اثر جغرافيايى او بوده است. پس از آن، شرح كراچكوفسكى درباره اين كتاب اهميت و ارزشى ويژه دارد. | در اروپا تقويم البلدان شهرت فراوانى يافت و يكى از نخستين كتابهاى جغرافيايى بود كه در آنجا از عربى ترجمه شد. نخستين بار پوستل، خاورشناس فرانسوى (916-989 ق/ 1510-1581م)، از اين كتاب ياد كرده است. در قرن يازدهم ق/ هفدهم ميلادى چند تن از محققان اروپايى درباره ابوالفداء تحقيق كردند. ترجمه كامل اين كتاب را گويا در (1301 ق/ 1883م) به پايان رساند و در پاريس منتشر كرد. مقدمه رنو در باره تقويم البلدان اهميت بسيارى دارد و يكى از عمدهترين منابع تحقيقى براى آشنايى با ابوالفداء و اثر جغرافيايى او بوده است. پس از آن، شرح كراچكوفسكى درباره اين كتاب اهميت و ارزشى ويژه دارد. |
نسخهٔ ۲۹ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۱۶
نام کتاب | تقویم البلدان |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ابو الفداء، اسماعیل بن علی (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | G 93 /الف2ت7 |
موضوع | ایران - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14
جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 نامهای جغرافیایی کشورهای اسلامی - جغرافیا |
ناشر | مکتبة الثقافة الدينية |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 2007 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10096AUTOMATIONCODE |
معرفي اجمالي
"تقويم البلدان"، را عمادالدين اسماعيل، مشهور به ابوالفداء به عربي نوشته است. وي اين كتاب را در 721ق به پايان رساند؛ اما احتمالاً تا پايان عمر آن را تكميل مىكرده است. در نيمه اول قرن هشتم قمري در شام دو كتاب مهم در كيهان نگاري نوشته شد كه كتاب ابوالفداء يكي از آنها است. ابىالفداء اولين كسى است كه روش جدولبندى را در جغرافيا به كار برده است. اين اثر در قرنهاي هجدهم و نوزدهم ميلادي در اروپا شهرتي بينظير يافت.
ساختار
كتاب از دو بخش تشكيل شده است: بخش اول به منزله مقدمهاي در كيهان نگاري عمومي است كه شامل اطلاعات معمولي درباره تقسيم زمين، خط استوا، هفت اقليم، معموره زمين، مساحت آن، و اصطلاحات جغرافيا است و گزارشي كوتاه از درياها، درياچهها، رودها، و كوهها دارد و ترتيب كتاب را نيز توضيح مىدهد. قسمت دوم كه مفصلتر است، به نوبه خود هجده قسمت يا به تعبير درستتر هجده جدول است كه از مناطق مختلف كه اقليم نيز خوانده ميشود، سخن دارد: بلاد عرب، مصر، مغرب، سودان، اندلس، جزاير مديترانه و اقيانوس اطلس، شمال(بلاد فرنگ و ترك)، شام، جزيره، عراق، خوزستان، فارس، كرمان، سيستان، سند(پنجاب)، هند، چين، جزاير درياي شرقي، روم، ارمنستان، عراق عجم، ديلم، طبرستان، خراسان، زابلستان، طخارستان، خوارزم، و ماوراءالنهر. اين فصلبندي نموداري دقيق از نفوذ مكتب كلاسيك بلخ و همچنين حاكي از گرايش ابوالفداء به تقسيم مناطق جغرافيايي است.
گزارش محتوا
ابوالفداء، بر خلاف معاصرانش، اهل سفر نبوده است؛ از اينرو كتابش اقتباسى از كتابهاى جغرافيايى ديگر و گردآورى گفتههاى تاجران و مسافران است.
از نظر او، كتابهاى جغرافيايى كه تا زمان وى نوشته شده بود، ناقص بودند و مقصود او را بر نمىآوردند؛ مثلاً كتابهاى ابنحوقل و ادريسى و ابنخرداذبه، با وجود تفصيل درباره اوصاف بلاد به طول و عرض جغرافيايى و ضبط نامها اشارهاى ندارند و زيجها و كتابهايى كه به طول و عرض جغرافيايى پرداختهاند، از اوصاف شهرها اطلاعى نمىدهند و در "الانساب" سمعانى و "المشترك وضعاً و المفترق صقعاً" ياقوت حموى با آنكه به تصحيح نامها و ضبط آنها توجه شده، طول و عرض شهرها ذكر نشده است. با وجود اين نقايص، ابوالفداء به كتابهاى ابنحوقل، ابنسعيد مغربى، مهلّبى و ابناثير اعتماد مىكرده است. وى از كتاب المسالك و الممالك، معروف به "العزيزى" تأليف حسن بن احمد مهلّبي بهره گرفته، كه سبب بيشتر شناخته شدن اين جغرافى نگار فاطمى شده است. به عقيده عبدالمحمد آيتى، ابوالفداء به اقتضاى مقام خود به عنوان اميرحماة مىخواسته درباره سرزمينهاى مختلف اطلاعات دقيق داشته باشد.
يكى از ويژگىهاى تقويم البلدان - كه آن را سرآمد كتابهاى دوره خود كرده - اين است كه اولين كتاب جغرافيايى است كه روش جدول بندى را كار برده است؛ البته او اين شيوه را از "تقويم الابدان" ابن جَزْله (متوفى 493ق) گرفته است؛ اما جدولهاى ابوالفداء بسيار كامل و در ارائه واضح و منظم مطالب علمى در عهد خود ممتاز بوده است.
تقويم البلدان حلقه اتصال جغرافياى ادبى و جغرافياى رياضى است. مؤلف در آغاز كتاب، به نجوم و جغرافياى رياضى توجه داشته و در اين باب از كتاب "قانون مسعودى" ابوريحان بيرونى استفاده كرده است. تقويم البلدان، با وجود اقتباس از كتابهاى ديگر، درباره سرزمينهاى اقوام غيرمسلمان، اطلاعات مفيدتر و كاملترى نسبت به آثار گذشتگان دارد. با اين حال، مؤلف به كاستىهاى اثرش اذعان داشته، از جمله اطلاعات كتاب را درباره سرزمينهاى چين، هند، بلغار، روس، سِرب (صرب)، اولَق و فرنگ - كه از خليج قسطنطنيه تا درياى مديترانه گسترده است - ناقص دانسته و از سرزمين سياهان كه در جنوب است، اطلاعات اندكى ارائه داده است.
تقويم البلدان بخشها و موضوعاتى متفاوت دارد. بخشى از آن جنبه جغرافياى عمومى دارد و مشتمل است بر مطالبى درباره شناخت زمين از جمله اثبات كرويّت زمين، هيئت، آب و هواى زمين، خط استوا، درياها، درياچهها، رودها و كوهها. مؤلف در اين بخش از دو اقليم نام مىبرد: اقليم حقيقى كه شامل اقاليم هفتگانه است و اقليم عرفى كه شامل سرزمينها است. بخش ديگر كتاب - كه حجم آن بيشتر است - درباره اقليم عرفى و عالم مسكون است كه از جزاير خالدات(قنارى) در غرب تا گَنْگدِز در شرق كشيده شده است و مؤلف، آن را قبهالارض ناميده است. وى پيش از شرح اقاليم عرفى، زايجهاى رسم كرده و در آن تمام اقاليم را كنار يكديگر قرار داده و در ترتيب مناطق، مانند ابن حوقل، از سرزمين عرب آغاز كرده است. مناطق ديگر به ترتيب عبارتاند از: مصر، مغرب، سودان، اندلس، جزيره بحر روم (درياى مديترانه) و محيط غربى (اقيانوس اطلس)، مناطق شمالى (از جمله سرزمين فرنگان و تركان)، شام، جزيره ميان دجله و فرات، عراق، خوزستان، فارس، كرمان، سجستان، سند، هند، چين، جزاير درياى شرق، روم و ... .در اين بخش، ابوالفداء به سرزمينهاى ايران توجهى خاص دارد كه ظاهراً نشانه آن است كه تحت تأثير اطلس اسلام قرار گرفته و به مكتب جغرافى نگاران قرن چهارم روي آورده بوده است.
ابوالفداء مبدأ طول جغرافيايى را از ساحل درياى غربى (اقيانوس اطلس ) و جزاير خالدات، و عرض جغرافيايى را از خط استوا در نظر گرفته است. وى طول و عرض صحيح برخى اقاليم را نمىدانسته، از اينرو برپايه فاصله اين اقاليم ز سرزمينهايى كه طول و عرضشان معلوم بوده، طول و عرض آنها را حساب و در اين محاسبات از بيرونى پيروى كرده است و به نقل از وى، بيشتر طول و عرضها را غلط انگاشته است.
تقويم البلدان در زمان مؤلف شهرت بسيار يافت، به طورى كه شمسالدين ذهبى، مورخ معاصر ابوالفداء، از آن خلاصهاى نوشت و قلقشندى در "صبح الاعشى" قسمتهايى از آن را نقل كرد. در قرون بعد نيز تقويم البلدان نزد محققان آسياى صغير ارزش و شهرتى بسزا يافت. محمد بن على سپاهىزاده (متوفى 997ق) خلاصهاى از آن را با برخى اضافات به عربى تهيه كرد و آن را "اوضح المسالك الى معرفة البلدان و الممالك" ناميد. ميرزا محمدصادق اصفهانى، مؤلف قرن يازدهم، تحت تأثير كتاب ابوالفداء، يكى از دو كتابِ جغرافيايىِ خود را تقويم البلدان ناميد.
در اروپا تقويم البلدان شهرت فراوانى يافت و يكى از نخستين كتابهاى جغرافيايى بود كه در آنجا از عربى ترجمه شد. نخستين بار پوستل، خاورشناس فرانسوى (916-989 ق/ 1510-1581م)، از اين كتاب ياد كرده است. در قرن يازدهم ق/ هفدهم ميلادى چند تن از محققان اروپايى درباره ابوالفداء تحقيق كردند. ترجمه كامل اين كتاب را گويا در (1301 ق/ 1883م) به پايان رساند و در پاريس منتشر كرد. مقدمه رنو در باره تقويم البلدان اهميت بسيارى دارد و يكى از عمدهترين منابع تحقيقى براى آشنايى با ابوالفداء و اثر جغرافيايى او بوده است. پس از آن، شرح كراچكوفسكى درباره اين كتاب اهميت و ارزشى ويژه دارد.
وضعيت كتاب
نسخه موجود؛ مشتمل بر متن كتاب و عاري از تحقيق، پاورقي و فهرست مىباشد.
منابع
1- مقدمه و متن كتاب.
2- دائره المعارف بزرگ اسلامى،عنايت الله رضا، تهران 1367ش، ذيل "ابوالفداء".
3- تاريخ نوشتههاى جغرافيايى در جهان اسلامى، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران 1379ش.