میرحامد حسین (حکیمی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'نهج‌البلاغه' به 'نهج‌البلاغة')
    جز (جایگزینی متن - 'سید رضی مؤلف نهج‌البلاغة' به 'سید رضی مؤلف نهج‌البلاغه')
    خط ۹۲: خط ۹۲:
    [[التدوين في أخبار قزوين]]
    [[التدوين في أخبار قزوين]]


    [[سید رضی مؤلف نهج‌البلاغة]]
    [[سید رضی مؤلف نهج‌البلاغه]]


    [[أكذوبتان ... حول الشريف الرضي التقي الزاهد]]
    [[أكذوبتان ... حول الشريف الرضي التقي الزاهد]]

    نسخهٔ ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۵

    میرحامد حسین
    میرحامد حسین (حکیمی)
    پدیدآورانحکیمی، محمدرضا (نویسنده)
    ناشردليل ما
    مکان نشرايران - تهران
    چاپ8
    شابک964-7990-82-0
    موضوعمحدثان شيعه - سرگذشت‌نامه

    مفيد، محمد بن محمد، 336 - 413ق. -‏ سرگذشت‌نامه

    کنتوري، حامد حسين بن محمد قلي، 1246 - 1306ق. - سرگذشت‌نامه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏55‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏9‎‏ح‎‏8

    میرحامد حسین، اثر محمدرضا حکیمی، معرفی شخصیت علمی و تبیین دوران زندگانی «شیخ مفید» و «میرحامد حسین موسوى نیشابورى هندى» می‌باشد که به زبان فارسی و در سال 1359ش، نوشته شده است[۱].

    خود نویسنده به این نکته اشاره نموده است که اثر حاضر، نه درخور تقدیم به پیشگاه شیخ مفید است و نه درخور تقدیم به پیشگاه میرحامد حسین؛ اما چون شیخ مفید از عالمان بزرگ و مشهوری است که در طول ده قرن، درباره او سخنان بسیار گفته و صفحات بسیاری نوشته‌اند و از سویی، در زبان فارسی کمتر چیزی به نام «میرحامد حسین» انتشار یافته است، ازاین‌رو، این رساله را به نام ایشان، مزین ساخته است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه‌ای از نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش، ارائه گردیده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه، به موضوع کتاب و نحوه تدوین آن، اشاره شده است. نویسنده خاطرنشان کرده است که درفش بنیادگر حماسه‌های مقدس را، در نیمه دوم سده چهارم و سال‌های نخستین سده پنجم، شیخ مفید بر دوش می‌کشیده و در نیمه دوم سده سیزدهم و آغاز سده چهاردهم، میرحامد حسین و وی بر آن است که در این اثر، به معرفی شخصیت این دو بزرگوار بپردازد[۲].

    بخش اول، تحت عنوان «خروش دجله»، به معرفی شخصیت شیخ مفید و دورانی که ایشان در آن می‌زیسته‌اند، اختصاص یافته است. نویسنده در ابتدا، به تبیین محیط اجتماعی معاصر شیخ مفید که مصادف با قرن چهارم هجری می‌باشد، پرداخته است. وی سده چهارم تاریخ اسلام را، سده‌ای پرجوش‌وخروش، هم در عالم سیاست و هم در عالم علم، معرفی نموده است[۳].

    در آن دوران، فلسفه یونان ترجمه شده و کتاب‌هایی دیگر نیز در حوزه علوم مسلمین پا گذاشته بود. پیروان سیاست‌های گوناگون، سرتاسر ممالک اسلام را میدان تکاپوی خویش قرار داده بودند؛ در حدیث و تفسیر، کتاب‌هایی تألیف شده بود. محدثان و مفسران، آراء خود را اظهار کرده بودند. کتاب‌هایی در تاریخ اسلام و تاریخ خلافت اسلامی گردآوری شده بود که پیشینه اسلام را اگرچه با نقص و جانب‌داری، پیش چشم‌ها می‌گذاشت و عقایدشناسان و متلکمان، به مکتب‌های خود شکل داده بودند و پایه‌های مذاهب فقهی ریخته شده بود و مردم در پیروی از فقیهان، دسته‌بندی شده بودند[۴].

    از دیگر ویژگی‌های این دوره، این بود که علوم لغت، ادب و بلاغت نیز نضج گرفته و شاعران، فراوان گشته بودند و شعر از مفاهیم صحرا به مفاهیم تمدن گراییده بود. سیره نبوی، تواریخ سیاست و خلافت، کتاب‌های «مغازی» و فتوح تألیف یافته بود و هزارها کتاب، به دست مؤلفان و مصنفان اسلامی، در علوم و فنون یادشده و علوم دیگر مانند ریاضیات، نجوم، حیوان‌شناسی، تاریخ طبیعی، طب، فلسفه، طبیعیات و... پرداخته شده بود. به‌جز فلسفه یونان که یاد شد، اوراقی از حکمت هندی و آثاری دیگر نیز به زبان عربی گردانیده شده بود[۵].

    از طرفی نیز حضور رهبران عقاید مختلف، نفوذ حکومت‌های اطراف، نشر مکاتب فکری و فلسفی و نظرات ویژه دانشمندان مشهور، برخورد اعتقادات و مسلک‌ها و جوش و آشوب آرامی‌ناپذیر افکار، عواملی بود که سطح آرامی در زندگی قرن چهارم اسلام، باقی نمی‌گذاشت[۶].

    در این بخش که شامل گزارش کوتاهی است از زندگی یک دانشمند بزرگ، متفکر صاحب رساله، یک مصلح دینی و اجتماعی درگیر، نویسنده می‌خواهد نقش او را در ادای رسالت مرزبانی خویش، روشن کرده و اوج حرکت و فریاد و خروش او را در تثبیت حقیقت‌های اعلا و متبلور ساختن انسانیت‌های جاوید، بنمایاند تا دانسته شود که این‌گونه پیام‌آوران دانش و معرفت و رسولان شناخت و اعتقاد، چگونه برای خنثی کردن سیاست‌های فاسد می‌کوشیدند و چگونه امت - یا جماعت‌هایی از امت را - از دستبرد آن غارتگران ارزش‌ها دور می‌داشتند و تا دانسته شود که شکل خاصی که زندگانی دانشمندان راستین شیعه را به خود می‌گرفته است و می‌گیرد، از یک منطق اجتماعی درست و یک اندیشه پاک و متعهد و یک صراط روشن و انسانی، مایه دارد و حتی درگیری‌های اعتقادی نیز برای همین حقیقت‌های یادشده بوده است[۷].

    در بخش دوم، با عنوان «راهی به اقیانوس»، شخصیت میرحامد حسین هندی و دوران او، مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است. نویسنده در این بخش، ابتدا جریان طبیعی اسلام که همان مذهب تشیع است را مورد مطالعه قرار داده و سپس به بررسی چگونگی راهیابی تشیع در هند و نقش میرحامد حسین در تداوم و گسترش آن، پرداخته است[۸].

    نویسنده در تبیین مسائل تازه دنیای اسلام در نیمه نخستین سده سیزدهم هجرى، به این نکته اشاره دارد که در آن دوران، نیروهاى استعمار بسیج شده بودند و به‌ویژه انگلستان و فرانسه چشم طمع به شبه قاره هند دوخته بودند و بی‌گمان اسلام در هند در برابر هجوم استعمارى آنان سدى بزرگ بود. در چنین روزگارى، یکى از عالمان اهل سنت هندى، به نام مولوى عبدالعزیز دهلوى (م 1239ق)، دست به تألیف کتابى زد به نام «تحفه اثناعشریه» که در آن بدون رعایت جانب حق و حقیقت و بدون در نظر گرفتن واقعیت‌هاى تاریخ اسلامى و سنت صحیح و بدون اهمیت دادن به بهره‌بردارى وسیع استعمار از چنین تألیفى، کتاب خویش را نوشت[۹]. مؤلف این کتاب، عقاید و آراء شیعه را به‌طور عموم و فرقه اثناعشریه را بالخصوص، در اصول و فروع و اخلاق و آداب و تمامى معتقدات و اعمالشان، به عباراتى خارج از نزاکت و کلماتى بیرون از آداب و سنن مناظره، مورد حمله و اعتراض قرار داد و باعث تشتت جبهه اسلامى هند شد و در دل برادران مسلمان، نسبت به یکدیگر، کینه و نفرت پدید آورد. در چنان روزگارى، در برابر آن باطل‌گویى و فسادپراکنى، یک عالم بزرگ اسلامى، مسئولیت‌شناس و تعهدگراى، به‌پا خاسته و ابراهیم‏وار به شکستن بت‌ها دست یازید[۱۰].

    عالمى دانا که نویسنده در بخش دوم کتاب خود، از او یاد می‌کند، دانایى است که جانى داشته است چونان خورشید روشن و دانشى چونان اقیانوس بی‌کران و خردى چونان افق گسترده و دلى چونان دریا لبریز از زلال‌ها و آبی‌ها. این عالم فرزانه «میرحامد حسین موسوى نیشابورى هندى»، مجاهد سترگ و علامه بزرگى است که کتاب عظیم «عبقات الأنوار» را براى نشان دادن مقام امامت و ارزش شخصیت انسان در رابطه با پیروى از امام معصوم(ع) و بنیاد فلسفه سیاسى در اسلام و موضع متعالى و برحق مذهب تشیع نوشته است[۱۱].

    نویسنده در ابتدا به ذکر شرح حالى مختصر از ایشان مبادرت نموده و در ادامه، به اهمیت کار علمى عظیم ایشان در رابطه با مسائل جهانى اسلام و حقایق دین و پاسدارى او از مرزهاى تربیت قرآنى و تعالیم وحى و مرزبانى حماسه جاوید پرداخته است[۱۲].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده است. در پاورقی‌ها، توضیحات مفیدی پیرامون برخی از کلمات و عبارات متن، داده شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص15
    2. ر.ک: همان، ص13
    3. ر.ک: متن کتاب، ص19
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان، ص20
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان، ص22
    8. ر.ک: همان، ص87
    9. ر.ک: همان، ص116
    10. ر.ک: همان، ص119
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان، ص120

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها

    الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعة

    كاخ دلاویز یا تاریخ شریف رضی

    یادنامه مفسر کبیر استاد علامه طباطبایی

    الشريف الرضي

    پیشگامان تشیع در ایران، همراه با رویکردی تفصیلی به رجال اشعریان

    شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی

    اختران فضیلت

    حياة الشيخ محمد بن يعقوب الكليني

    مصفی المقال في مصنفي علم الرجال

    التدوين في أخبار قزوين

    سید رضی مؤلف نهج‌البلاغه

    أكذوبتان ... حول الشريف الرضي التقي الزاهد

    مع علماء النجف الأشرف

    معجم أعلام الشيعة

    تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام

    تراجم الرجال: مجموعه تراجم لأعلام اکثرهم مغمورون تنشر موادها التاریخیة لاول مرة

    همرهی خضر: بیست‌و‌پنج سال همراه علامه امینی، گوشه‌هایی از زندگی علامه امینی

    طبقات أعلام الشيعة و هو نقباء البشر في القرن الرابع عشر (دار المرتضی)

    الفوائد الرضوية في أحوال علماء المذهب الجعفرية

    یادنامه علامه طباطبایی

    تكملة أمل الآمل

    زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی علامه میرزا ابوالحسن شعرانی

    فهرست آل بابويه و علماء البحرين

    النصرة لشيعة البصرة

    مهر تابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه عالم ربانی علامه سید محمدحسین طباطبائی تبریزی (طبع جدید)

    مهر تابان: یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه، عالم ربانی علامه سید محمدحسین طباطبائی تبریزی (طبع قدیم)

    میر محمدمؤمن استرآبادی مروج تشیع در جنوب هند

    مؤلفو الشيعة في صدر الإسلام

    مطلع انوار: احوال دانشوران شیعه پاکستان و هند

    رياض العلماء و حياض الفضلاء (مطبعة الخيام)

    موسوعة طبقات الفقهاء

    آینه دانشوران

    الشمس الساطعة؛ رسالة في ذكری العالم الرباني العلامة السيد محمدحسين الطباطبائي التبريزي