شاه‌آبادی، محمدعلی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جعبه اطلاعات:افزودن لینک و شاگردان)
    خط ۲۵: خط ۲۵:
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    | data-type="authorTeachers" |شيخ احمد مجتهد بيدآبادى، علامه ميرزا محمدهاشم خوانسارى چهارسوقى، ميرزاى جلوه (ميرزا ابوالحسن طباطبايى اصفهانى)، ميرزا هاشم گيلانى اِشكورى
    | data-type="authorTeachers" | [[چهارسوقی، محمدهاشم بن زین‌العابدین|علامه ميرزا محمدهاشم خوانسارى چهارسوقى]]، [[آشتیانی، محمدحسن|آيت‌الله ميرزا محمدحسن آشتيانى]]، [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند ملا محمدكاظم خراسانى]]، [[شریعت اصفهانی، فتح‌الله| شيخ الشريعه اصفهانى]]، [[شیرازی، محمدتقی بن محب‌علی|ميرزا محمدتقى شيرازى(ميرزاى دوم)]].
    |-
    |شاگردان
    | data-type="authorstudents" | [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]]، [[مرعشی، سید شهاب‌الدین|آیت‌الله سید شهاب‌الدين مرعشى نجفى]]، [[آملی، هاشم|آیت‌الله ميرزا هاشم آملى]]
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار

    نسخهٔ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۲

    شاه‌آبادی، محمدعلی
    نام شاه‌آبادی، محمدعلی
    نام‎های دیگر آیت‌الله شاه آبادی

    شاه آبادی طهرانی، محمدعلی

    محمدعلی بیدآبادی

    نام پدر آیت‌الله محمدجواد بیدآبادی
    متولد ۱۲۹۲ق ـ ۱۲۵۱ش
    محل تولد محله حسین‌آباد اصفهان
    رحلت سوم آذر ۱۳۲۸ یا 1369 ق یا 1949 م
    اساتید علامه ميرزا محمدهاشم خوانسارى چهارسوقى، آيت‌الله ميرزا محمدحسن آشتيانى، آخوند ملا محمدكاظم خراسانى، شيخ الشريعه اصفهانى، ميرزا محمدتقى شيرازى(ميرزاى دوم).
    شاگردان امام خمينى، آیت‌الله سید شهاب‌الدين مرعشى نجفى، آیت‌الله ميرزا هاشم آملى
    برخی آثار شذرات المعارف- رشحات البحار

    مفتاح السعاده فی احکام العبادة

    کد مؤلف AUTHORCODE07559AUTHORCODE



    ميرزا محمدعلى شاه‌آبادى (1292-1369ق)، فقیه، مجتهد، استاد اخلاق و عرفان، فیلسوف، وی در اعتراض به حرکت‌های رضاخان ۱۵ ماه در حرم عبدالعظیم حسنی تحصن کرد. مدفن او در حرم حضرت عبدالعظیم قرار دارد.

    ولادت

    در سال 1292ق در محله بیدآباد اصفهان در بيت فقيه ربانى، آيت‌الله ميرزا محمدجواد اصفهانى (حسين‌آبادى) ديده به جهان گشود.

    تحصیلات

    از همان ابتدا در محضر پدر بزرگوار خود، مقدمات علوم الهى و دروس حوزه را فراگرفت و از محضر ساير اساتيد وقت و علماى اصفهان كسب فيض نمود.

    در سال 1304ق در سن 12 سالگى، زمانى كه پدر ايشان توسط ناصرالدين شاه به تهران تبعيد گرديد، به همراه پدر و برادر ديگرشان به تهران مهاجرت كرد و در طول اقامت 16 ساله در تهران (تا 1320ق) به اشتغالات علمى پرداخت و اساتيد ديگرى را درك نمود.

    اجتهاد در جوانى

    ايشان در سال 1310ق، پس از 6 سال اقامت در تهران، آن‌گاه كه حدود 18 سال داشت به درجه‌ى اجتهاد نايل آمد. وى در سال 1312ق در سن 20 سالگى، در سوگ پدر و مربى خود نشست و پس از فقدان پدر، كماكان در تهران به اشتغالات علمى خود ادامه داد و خصوصا در فلسفه و عرفان به مراتب بالايى از كمال دست يافت. سپس در سال 1320ق به اصفهان رفته و طى دو سال اقامت در اين شهر، از محضر اساتيد حوزه‌ى غنى اصفهان استفاده برد و همزمان با آن، كتاب قانون در طب و زبان فرانسه را نيز فراگرفت.

    با انتشار كتاب جديد التأليف كفاية الأصول كه مبانى تازه‌اى از اصول فقه در آن مطرح گرديده بود، وى تصميم گرفت كه به نجف اشرف عزيمت كرده و با مؤلف اين كتاب گرانقدر آشنا شود و لذا در سال 1322ق، هنگامى كه 30 سال داشت، از اصفهان به همراه مادر، همسر و پدر همسر خود به نجف رفت تا از خرمن علم علماى بزرگ آن حوزه، مخصوصاً آخوند خراسانى بهره برد.

    در سال 1329ق، زمانى كه 37 سال از عمر شريف ايشان گذشته بود، با ارتحال آخوند خراسانى، نجف را پس از يك دوره اقامت 7 ساله ترك كرد و رحل اقامت به سامرا افكند تا از محضر درس ميرزاى دوم استفاده كند و همچنين به تدريس فقه و اصول و فلسفه بپردازد.

    حوزه‌ى درسى ايشان در سامراء از حوزه‌هاى درسى قوى و پر استقبال طلاب و فضلاء آن دوره گرديد، به حدى كه ميرزاى شيرازى، مراجعت ايشان به ايران را موجب خلأ حوزه‌ى سامراء دانسته و ايشان را از مراجعت به ايران نهى مى‌فرمود، اما وى در سال 1330ق پس از يك سال اقامت در سامراء، به دليل اصرار فوق العاده‌ى مادرشان كه همراه ايشان بودند، تصميم به مراجعت به ايران مى‌گيرند. ايشان ابتدا به اصفهان و سپس به تهران عزيمت نموده و به دليل سكونت در خيابان جمهورى اسلامى (شاه‌آباد سابق) به شاه‌آبادى مشهور مى‌گردند.

    اساتید

    شيخ احمد مجتهد بيدآبادى (برادر بزرگتر آيت‌الله شاه‌آبادى)، علامه ميرزا محمدهاشم خوانسارى چهارسوقى، ميرزاى جلوه (ميرزا ابوالحسن طباطبايى اصفهانى)، ميرزا هاشم گيلانى اِشكورى مشهور به آقا ميرزا هاشم رشتى، آيت‌الله ميرزا محمدحسن آشتيانى متوفاى 1319ق، آخوند ملا محمدكاظم خراسانى (صاحب كفايهشيخ فتح‌الله شريعت اصفهانى (شيخ الشريعه)، حاج ميرزا حسين خليلى و ميرزا محمدتقى شيرازى (ميرزاى دوم).

    شاگردان

    امام خمينى(ره)، شهاب‌الدين مرعشى نجفى، حاج ميرزا هاشم آملى، شيخ محمدرضا طبسى نجفى و حاج محمد ثقفى تهرانى (پدر همسر حضرت امام(ره))، میرزا خلیل کمره‌ای،میرزا حسن یزدی، حاج شیخ راضی، حاج شیخ شهاب‌الدین ملایری، حاج سید موسی مازندرانی [۱]

    فعالیتها

    ايشان تا سال 1347ق (1307ش) به مدت 17 سال در تهران به فعالیت‌های علمى و تبليغى، مبارزه با نظام جور و تشكيل جلسات سخنرانى و درس و بحث اشتغال داشتند. وى قبل از به قدرت رسيدن رضاخان، چهره‌ى واقعى او را شناخت و فريب تزوير و تظاهر او را به ديندارى نخورد و خطر او را به علما گوشزد فرمود و لحظه‌اى از مبارزه با ظلم و ظلمت حاكم غفلت نكرد. از جمله اين مبارزات، تحصن 11 ماهه‌ى ايشان در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) در اعتراض به جنايات رضاخان بود.

    ايشان همچنين در شرايطى به ملبس كردن 7 تن از فرزندان خود به لباس مقدس روحانیت مبادرت كردند كه بسيارى از روحانیون در اثر فشار دولت رضاخان از لباس روحانیت بيرون مى‌آمدند.

    ايشان در سال 1347ق (1307ش)، در سن 55 سالگى، به حوزه‌ى نوپا و جديد التأسيس قم عزيمت نمود و به اشتغالات علمى و تربيت طلاب همت گماشت. برجسته‌ترين شخصيتى كه از انفاس قدسيه اين عارف بهره برد، امام خمينى(ره) بود كه در تمام مدت 7 سال اقامت وى در قم، در زمينه‌ى عرفان از ايشان كسب فيض نمود.

    ايشان در سال 1354ق در اثر اصرار بيش از حد مردم تهران كه به طور دسته جمعى به قم آمده و از ايشان تقاضاى بازگشت به تهران می‌كردند، به تهران مراجعت نمودند كه اقامت ايشان در تهران، همراه با اوج مبارزات سياسى آن مرد بزرگ الهى در مقابل رضا خان بود، به طورى كه عليرغم تعطيلى مساجد و منابر توسط حكومت، ايشان هيچ‌گاه مسجد، منبر و سخنرانى خود را تعطيل نكرد و در منابر خود تأكيد داشت كه اسلام از وجود دولت وقت، در خطر است.

    وفات

    ايشان پس از 77 سال زندگى پر بركت، در عصر پنجشنبه 3 صفر 1369ق، مطابق با سوم آذر 1328، بدرود حيات گفت و پيكر مطهرش با تجليل و تكريم فراوان در مقبره شیخ ابوالفتوح رازی، جنب زاويه‌ى مرقد مطهر حضرت عبدالعظيم(ع) شهر ری به خاک سپرده شد.

    آثار

    از ايشان کتاب‌هاى فراوانى برجاى مانده كه برخى از آن‌ها چاپ شده و بعضى ديگر هنوز به چاپ نرسيده است. در اين ميان، بعضى از رساله‌ها و كتاب‌هاى چاپ نشده ايشان، پس از رحلت استاد در اختيار حضرت امام(ره) قرار داشت كه در سال 1343ش در حمله ساواک به كتابخانه و منزل امام در قم، همراه آثارى از امام راحل ربوده شد.

    1. شذرات المعارف نام ديگر اين كتاب حرام الاسلام است كه حاوى مطالب اخلاقى و مبارزه با تهاجم فرهنگى است.
    2. رشحات البحار
    3. مفتاح السعادة فى احكام العبادة (توضيح المسائل)
    4. حاشية نجاة العباد
    5. منازل السالكين
    6. حاشيه كفاية الاصول آخوند خراسانى
    7. حاشيه فصول الاصول
    8. رسالة العقل و الجهل
    9. تفسيرى مشتمل بر توحيد، اخلاق و سير و سلوك
    10. چهار رساله درباره نبوت عامه و خاصه و تعدادى كتب و رساله ديگر.

    پانویس

    1. مهدوی، مصلح‌الدین، ج4، ص757

    منابع مقاله

    مهدوی، مصلح‌الدین، اعلام اصفهان، ج2، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، چاپ نخست، 1386

    وابسته‌ها