۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'یـ' به 'ی') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
کتاب آداب السفره به مانند بیشتر آثار عرفانی و صوفیانهی قدیمیبا توحیدیه و مدح و ثنای رسول خدا آغاز میشود و این ستایش بر خاندان حضرت ختمیمرتبت نیز به مثابه شیعه بودن جاری میگردد، چنانکه آغاز این رساله چنین است: حمد و ثنا پادشاهی را که خلق را از کتم عدم به میدان وجود آورد، و به حکمت بالغه، اشرف خلایق را در پیش تختگاه آدم در سجود آورد. و درود بی پایان بر رسول او محمّد مصطفی باد ـ علیهالسلام ـ که به سبب محبّت او کونین آفرید، و به ادب و خلق او را از همهی موجودات برگزید، و بر اهل بیت و یاران و متابعان او باد أبدالآباد<ref>متن، ص 9</ref>. | کتاب آداب السفره به مانند بیشتر آثار عرفانی و صوفیانهی قدیمیبا توحیدیه و مدح و ثنای رسول خدا آغاز میشود و این ستایش بر خاندان حضرت ختمیمرتبت نیز به مثابه شیعه بودن جاری میگردد، چنانکه آغاز این رساله چنین است: حمد و ثنا پادشاهی را که خلق را از کتم عدم به میدان وجود آورد، و به حکمت بالغه، اشرف خلایق را در پیش تختگاه آدم در سجود آورد. و درود بی پایان بر رسول او محمّد مصطفی باد ـ علیهالسلام ـ که به سبب محبّت او کونین آفرید، و به ادب و خلق او را از همهی موجودات برگزید، و بر اهل بیت و یاران و متابعان او باد أبدالآباد<ref>متن، ص 9</ref>. | ||
نویسنده در ادامه به نیاز بشر و مخوقات به خورد و خوراک اشاره کرده و بیان میدارد: امّا بعد، چون حق تعالی بنیهی بشریّت را محتاج به لقمه ـ که قیام او بدو باشد ـ گردانید تا بعید را قریب گرداند و به قوّهی جذب روح انسانی مرکّب گردد، تا از مقام خود ترقّی یابد، و به عالم حق واصل گردد، واجب آمد بیان کردن آدابی که هرکه محافظت آن آداب کند این لقمهی سفلی ظلمانی ممدّ قوای روح علوی نـورانی گردد که منشأ اخـلاق | نویسنده در ادامه به نیاز بشر و مخوقات به خورد و خوراک اشاره کرده و بیان میدارد: امّا بعد، چون حق تعالی بنیهی بشریّت را محتاج به لقمه ـ که قیام او بدو باشد ـ گردانید تا بعید را قریب گرداند و به قوّهی جذب روح انسانی مرکّب گردد، تا از مقام خود ترقّی یابد، و به عالم حق واصل گردد، واجب آمد بیان کردن آدابی که هرکه محافظت آن آداب کند این لقمهی سفلی ظلمانی ممدّ قوای روح علوی نـورانی گردد که منشأ اخـلاق حمیده و آداب مـرضیّه میتواند شد، که قَد أفلَحَ مَن زکّیها [91/9] اشارت بدان است و بر ترک آن آداب، غذای قوای حیوانی ـ که مثمر اخلاق ذمیمه و منتجّ احوال کریهه است ـ میگردد که قَد خابَ مَن دسّیها [91/9] عبارت از آن است ـ نعوذُ باللهِ مِن ذلک ـ تا طلاّب حقّ به محافظت آن قیام نمایند و به مراعات آن به سرچشمهی زندگانی ـ که مثمر حیات جاودانی است ـ رسند، إن شاءالله تعالی<ref>متن، صص 10-9</ref>. | ||
شارح کتاب ادب و آدابی را که شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدّوله سمنانی]] در این رساله مقرّر داشته را تحت شماره در آورده و از شماره اوّل تا هشتاد را ترتیب نموده است. اوّلین ادب آن است که لقمه حلال باشد<ref>متن، ص 10</ref>. آنگاه شارح برای همین یک عبارت مختصر شرحی مبسوط در کار میکند و به دیگر اسناد نیز ارجاع میدهد تا مطلب به طور جامع بیان شده باشد. در خوص آداب طریقت کبرویه اشارهای هم به کتاب [[اوراد الاحباب و فصول الاداب|اوراد الأحباب]] شده که وی نیز در تداوم سلوک کبرویه آدابی از این سفره را چنین بیان میکند که در سفره باید دوازده شرط را رعایت کرد که از این دوازده شرط چهارتای آن فرض است، چهارتای دوّم سنّت است و چهارتای دیگر از ادب و آداب. چهارتای فریضه چنین است: خوردن حلال، پاک و طیّب بودن، وقوف یافتن به این که رازق خداست نه صاحب سفره، و نهایتاً شکر خدای را به خاطر نعمت و رزق گزاردن<ref>اوراد الاحباب، ص 134</ref>. | شارح کتاب ادب و آدابی را که شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدّوله سمنانی]] در این رساله مقرّر داشته را تحت شماره در آورده و از شماره اوّل تا هشتاد را ترتیب نموده است. اوّلین ادب آن است که لقمه حلال باشد<ref>متن، ص 10</ref>. آنگاه شارح برای همین یک عبارت مختصر شرحی مبسوط در کار میکند و به دیگر اسناد نیز ارجاع میدهد تا مطلب به طور جامع بیان شده باشد. در خوص آداب طریقت کبرویه اشارهای هم به کتاب [[اوراد الاحباب و فصول الاداب|اوراد الأحباب]] شده که وی نیز در تداوم سلوک کبرویه آدابی از این سفره را چنین بیان میکند که در سفره باید دوازده شرط را رعایت کرد که از این دوازده شرط چهارتای آن فرض است، چهارتای دوّم سنّت است و چهارتای دیگر از ادب و آداب. چهارتای فریضه چنین است: خوردن حلال، پاک و طیّب بودن، وقوف یافتن به این که رازق خداست نه صاحب سفره، و نهایتاً شکر خدای را به خاطر نعمت و رزق گزاردن<ref>اوراد الاحباب، ص 134</ref>. |
ویرایش