باجی، سلیمان بن خلف: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۷۴: خط ۷۴:
    [[کتاب الحدود فی الاصول]]  
    [[کتاب الحدود فی الاصول]]  


    [[الإشارة فی أصول الفقه]]  
    [[الإشارة في أصول الفقه]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۱

    باجی، سلیمان بن خلف
    نام باجی، سلیمان بن خلف
    نام‎های دیگر اب‍و ال‍ول‍ی‍د ال‍ب‍اج‍ی‌

    ب‍اج‍ی‌، اب‍و ال‍ول‍ی‍د

    س‍ل‍ی‍م‍ان ال‍ب‍اج‍ی‌

    باجی اندلسی، ابوالولید سلیمان

    نام پدر خلف
    متولد 403ق
    محل تولد باژه امروزى در جنوب پرتغال
    رحلت 474 ق
    اساتید حافظ ابوذر هروى
    برخی آثار کتاب الحدود فی الاصول

    الإشارة فی أصول الفقه

    کد مؤلف AUTHORCODE03188AUTHORCODE

    ابوالوليد سليمان بن خَلَف باجى، متكلّم و اديب برجسته اندلسى در سده پنجم است.

    ولادت

    ايشان در سال 403، در خانواده‌اى كه از بَطَلْيَوْس به باجه (باژه امروزى در جنوب پرتغال) مهاجرت كرده بودند، متولّد شد.

    تحصیلات

    وى به مدارس قرطبه رفت‌وآمد مى‌كرد و در شعر و شاعرى كاميابى‌هایى به دست آورد و در 426 به شرق مسافرت كرد. از سيزده سالى كه در خارج اندلس به‌سربرد، سه سال را در مكه و در خدمت حافظ ابوذر هروى كه در هرات و بلخ و شهرهاى ديگر خراسان تعليم يافته بود، گذراند و نزد او فقه مالكى و حديث خواند و پيوسته به اتفاق او به موطنش در السَرَوات كه منطقه‌اى كوهستانى واقع در ميان تِهامه و نجد و يمن بود، مى‌رفت. بعدها باجى به بغداد آمد و در آنجا سه سالِ ديگر تحصيلات خود را ادامه داد، هرچند به‌قدرى فقير بود كه گويند معاش خود را از راه ناطورىِ شبانه (نگهبانى شبانه) به دست مى‌آورد. گفته‌اند كه وى در موصل هم بوده و بنا بر يك روايت، به مدت يك سال در حلب و دمشق و مصر، وقت خود را وقف تحصيل علم كلام كرده است.

    باجى در حدود 439، همچنان‌كه با تنگدستى اسپانيا را ترك كرده بود، به آن ديار بازگشت، ولى ديدگاهش بسيار وسعت يافته بود. در همين ايام، بنا به درخواست فقهاى اندلس، در جزيره ميورقه با ابن حَزْم مشهور مناظره كرد، كه بر اثر آن ابن حزم گوشه‌نشينى اختيار كرد و بنا بر قول ابن سعيد مغربى، كتاب‌هایش را سوزاندند.

    باجى حتى پس از بازگشت نيز از حرفه خويش كه زركوبى بود دست برنداشت. در اوقات ديگر به كتابت عقود مى‌پرداخت يا قاضى شهرهاى كوچك بود، ولى به‌تدريج شهرت او بالا گرفت، چنان‌كه هنگام وفات، فردى ثروتمند بود. نزدیکى او به صاحبان قدرت؛ يعنى ملوك‌الطوايفى كه پس از سقوط بنى اميه سر كار آمده بودند، در آن زمان سبب گفتگوهایى شد، ولى اين نزدیکى گويا عمدتاًً مبتنى بر تمايل باجى به تشويق ايشان به اتحاد و همزيستى صلح‌آميز بوده است. از پيشنهادهایى كه شخصاً به اين منظور عرضه مى‌كرد، روى‌هم‌رفته استقبال نشد، مگر در سَرَقُسْطَه واقع در مرزهاى شمالِ شرقىِ اندلس كه حكّامش كاملاً متوجه قدرت دولت‌هاى مسيحى بودند. المقتدر بن هود سَرَقُسْطى يكى به طلب باجى فرستاد. باجى ظاهراً زمان درازى نزد المقتدر ماند؛ زيرا آثار او در سرقسطه منتشر شده است.

    وفات

    باجى در 474؛ يعنى سالى كه حامى او نيز درگذشت، در اَلْمِريه وفات كرد.

    آثار

    1. شرحى بر المُوَطَّأ مالك كه ملخص آن موسوم به المُنْتَقى شهرت بيشترى كسب كرده است؛

    2. جواب رسالة الراهب من إفرنسه كه قدرت نویسنده را در مناظره نشان مى‌دهد و در آن مكرراً از علم كلام استفاده شده است؛

    3. رسالة في الحدود، كه اساساً در فقه و حديث است؛

    و...

    منابع مقاله

    دانشنامه جهان اسلام، زير نظر سيد‌ ‎مصطفى ميرسليم، بنياد دايرةالمعارف اسلامى، تهران 1375، جلد 1، صفحه 123، دانلپ (د. اسلام).

    وابسته‌ها