نهاية الإقدام في وجوب المسح علی الأقدام: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'شوشتری، نورالله بن شریف‌الدین' به 'شوشتری، سید نورالله بن شریف‌الدین')
    جز (جایگزینی متن - 'رده:مرداد (99)' به '')
    خط ۱۹: خط ۱۹:
    | شابک =  
    | شابک =  
    | تعداد جلد = 1
    | تعداد جلد = 1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =1175
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =00479
    | کتابخوان همراه نور = 00479
    | کتابخوان همراه نور = 00479
    | کد پدیدآور =  
    | کد پدیدآور =  
    خط ۸۱: خط ۸۱:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مرداد (99)]]

    نسخهٔ ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۳

    نهاية الإقدام في وجوب المسح علی الأقدام
    نهاية الإقدام في وجوب المسح علی الأقدام
    پدیدآورانشوشتری، سید نورالله بن شریف‌الدین (نويسنده)
    ناشر[بي نا] = [بي نا]
    مکان نشر[بي جا]
    سال نشر0ق = 0م = 0ش
    چاپچاپ اول
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf



    نهاية الإقدام في وجوب المسح علی الأقدام، اثر قاضی نوراللّه شوشتری (متوفی 1019ق) و تحقیق هدی جاسم محمد ابوطبره، کتابی است فقهی در باب وجوب مسح بر رجلین در وضو.

    ساختار

    این اثر از مقدمه محقق و متن در عناوین متعدد تشکیل شده است.

    گزارش محتوا

    محقق، پس توضیح اهمیت این بحث و پرداختن به زندگی‌نامه قاضی نورالله شوشتری، به کارهای تحقیقی خود در این اثر و نسخ مورد استفاده‌اش اشاره کرده است[۱].

    از منظر فقه امامیه، طبق آیه يا أَيها الّذينَ آمَنوا إذا قُمْتُم إلى الصلاةِ فَاغْسِلوا وُجوهَكمْ و أيدِيكمْ إلى الْمَرافِقِ وَ امْسَحوا بِرُؤُوسِكمْ وَ أَرْجُلكمْ إلَى الكعْبَينِ (المائدة: ٦)، یکی از ارکان و واجبات وضو، مسح کردن هر دو پاست. فقهای گران‌قدر شیعه در همه اعصار، مسئله وضو و به‌تبع آن مسح پا را در کتب خویش مطرح و بررسی کرده‌اند؛ برخی به اظهار فتوا بسنده کرده و برخی بحث مفصل‌تری را ارائه داده‌اند. یکی از کسانی که این بحث را به‌صورت رساله‌ای فقهی مطرح نموده، قاضی شوشتری است[۲].

    به نظر نویسنده، این آیه شریفه همچنان که شعبی (متوفی 103 یا 104ق)، از علمای اهل سنت به آن معتقد است، دلالت بر وجوب مسح دو پا دارد. شعبی در این‌باره می‌گوید: «نزل القرآن بالمسح، و الغسل سُنّة»[۳].

    از میان صحابه و تابعین و فقها کسانی چون عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار، انس بن مالک نیز بر همین عقیده بوده‌اند[۴].

    برخی چون ابن جریر طبری، ابوعلی جبایی و پیروان آنان، به تخییر بین مسح و غسل گرویده‌اند[۵] و کسانی چون حسن بصری، داود بن علی بن خلف، معتقدند که بین مسح و غسل باید جمع نمود[۶].

    اما اینکه به چه دلیل این اختلاف پدید آمده، شاید بتوان گفت به‌خاطر چگونگی قرائت «و أرجلكم» در آیه وضو است.

    قرائت جر «أرجلكم» (که عطف بر «رُؤُوسِكمْ» شده باشد)، دلالت صریح بر عقیده شیعه دارد و قرائت نصب آن (که عطف بر «وُجوهَكمْ» شده باشد)، ناظر به عقیده اهل سنت است[۷].

    قاضی شوشتری در ادامه، به بررسی چگونگی رفع تعارض ظاهری بین دو قرائت مزبور پرداخته و نظرات برخی از مفسرین و علمای اهل سنت، همچون: زمخشری و بیضاوی را در‌باره فقره مزبور، بیان کرده و به نقد و بررسی آنها همت نهاده است[۸].

    یکی از ادله‌ای که اهل سنت برای اثبات مدعای خود از آن استفاده برده‌اند «قیاس» است. آنان در این‌باره می‌گویند: پا از اعضایی است که برای آن دیه وضع شده و ما مأمور شده‌ایم که آب را به آن برسانیم؛ پس واجب است که همچون دست‌ها شسته شود[۹].

    نویسنده، به ابطال این استدلال پرداخته و ثابت کرده است که قیاس، مفید مسح است؛ از جمله فرموده است: «سر» نیز عضوی است که در مورد آن، دیه واجب شده و ما مأمور شده‌ایم که آب را به آن برسانیم، ولی بااین‌وجود ممسوح است، نه مغسول. تازه اگر ما باشیم و قیاس، این برای ما حجتی است اولی از حجت ایشان؛ چه، پاها عضوی از اعضای طهارت صغری است که در تیمم حکمش ساقط می‌باشد؛ پس لازم است که حکم سر و پا در این مسئله یکسان باشد (خداوند وقتی در صورت ضرورت، به‌جای وضو، تیمم را بر مسلمانان واجب نمود، واجب کرد که آنچه در وضو غسلش لازم است، در تیمم با تراب مسح شود و آنچه را در وضو مسحش لازم بود، در تیمم حکمش را ساقط نمود و این دال بر آن است که پا و سر در وضو حکمی یکسان دارند و هر دو باید مسح شوند)...[۱۰].

    مرحوم قاضی، در ادامه مسک شیعه را در انکار مشروعیت غسل رجلین مفصلا همراه با چندین دلیل تشریح نمود و در آخر پاره‌ای از احادیث اهل سنت را که دال بر وجوب مسح هستند، ذکر کرده است[۱۱].

    وضعیت کتاب

    مهم‌ترین کارهای محقق در مورد این کتاب عبارت است از:

    1. انتخاب عنوان برای هر مبحث در کروشه؛
    2. پاراگراف‌بندی عبارات؛
    3. آوردن مباحث مربوطه در پاورقی؛
    4. تصحیح تصحیف‌ها و تحریف‌های لفظی، با اشاره به آنها پاورقی؛
    5. یادآوری شماره آیات و مآخذ احادیث نبوی(ع) و اقوال علما؛
    6. شرح عبارات مشکل در پاورقی؛
    7. معرفی اعلامی که در متن از آنان یاد شده (غیر از صحابه)[۱۲].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص339-352
    2. ر.ک: طباطبایی، سید مصطفی؛ علی‌دادی سلیمانی، حسن، ص128
    3. ر.ک: متن کتاب، ص359
    4. ر.ک: همان، ص361-362
    5. ر.ک: همان، ص365-366
    6. ر.ک: همان، ص367
    7. ر.ک: همان، ص370-373
    8. ر.ک: همان، ص375-419
    9. ر.ک: همان، ص452-453
    10. ر.ک: همان، ص453
    11. ر.ک: همان، ص454-457
    12. ر.ک: بی‌نام، ص444

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. بی‌نام، «فقه و حقوق در مطبوعات»، مجله: فقه، بهار و تابستان 1376، شماره 11 و 12، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور.
    3. طباطبایی، سید مصطفی؛ علی‌دادی سلیمانی، حسن، «واکاوی مفهوم کعب در مسئله‌ مسح پا از منظر فقه امامیه»، مجله: پژوهش‌های فقهی، بهار 1397، دوره چهارم، شماره 1، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور.

    وابسته‌ها