۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ملا صدراى شيرازى' به 'ملا صدراى شيرازى') |
|||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''موسوعة مصطلحات صدرالدين الشيرازي'''، اثر «سميح دغيم»، فرهنگنامهاى الفبايى و به زبان عربى است كه در آن واژهها و اصطلاحات ذكرشده در آثار حكيم ملا صدراى شيرازى را با دقت مشخص كرده است. | '''موسوعة مصطلحات صدرالدين الشيرازي'''، اثر «سميح دغيم»، فرهنگنامهاى الفبايى و به زبان عربى است كه در آن واژهها و اصطلاحات ذكرشده در آثار حكيم [[ملا صدراى شيرازى]] را با دقت مشخص كرده است. | ||
اين واژگان و اصطلاحات كه در مجموع، شامل چند هزار مورد مىشود، يا لغاتى عامّ و يا اصطلاحى وابسته به علوم مختلف اسلامى مانند منطق، كلام، فقه، فلسفه، اخلاق، عرفان و... است. | اين واژگان و اصطلاحات كه در مجموع، شامل چند هزار مورد مىشود، يا لغاتى عامّ و يا اصطلاحى وابسته به علوم مختلف اسلامى مانند منطق، كلام، فقه، فلسفه، اخلاق، عرفان و... است. | ||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
اين كتاب از يك مقدمه (شامل: سيره شخصى حكيم ملا صدراى | اين كتاب از يك مقدمه (شامل: سيره شخصى حكيم [[ملا صدراى شيرازى]]، دوران او و منزلت علمى ايشان و روش نويسندگى او فضاى فكرى و مسائل مورد بحث او و مكتب فكرى و تغيير و تطور اصطلاحات حكيم شيرازى و روش تحقيق اين فرهنگنامه، و متن الفبايى فرهنگنامه تشكيل شده است. | ||
نويسنده در اثر حاضر، بعد از هر واژه يا اصطلاح، متن يا متنهايى از آثار ملا صدرا را برگزيده و آورده و آنگاه نام و شماره جلد و صفحه آثار مورد استفاده از حكيم شيرازى را بهصورت درونمتنى مشخص كرده است. | نويسنده در اثر حاضر، بعد از هر واژه يا اصطلاح، متن يا متنهايى از آثار ملا صدرا را برگزيده و آورده و آنگاه نام و شماره جلد و صفحه آثار مورد استفاده از حكيم شيرازى را بهصورت درونمتنى مشخص كرده است. | ||
| خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
#نويسنده، مباحث كتاب را با واژههاى «ابتداء»، «ابتداء خلق» و «ابتداء للشيئ» و «ابتلاء» <ref>متن كتاب، ص1</ref>، شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «البارئ الأول» و «البارئ»، «باطن الإنسان» و «بدن» و... ادامه داده <ref>همان، ص182</ref> و با «يوم الدين»، «يوم الفتح» و «يوم القيامة و يوم القضاء» <ref>همان، ص1250</ref> به پايان رسانده است. | #نويسنده، مباحث كتاب را با واژههاى «ابتداء»، «ابتداء خلق» و «ابتداء للشيئ» و «ابتلاء» <ref>متن كتاب، ص1</ref>، شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «البارئ الأول» و «البارئ»، «باطن الإنسان» و «بدن» و... ادامه داده <ref>همان، ص182</ref> و با «يوم الدين»، «يوم الفتح» و «يوم القيامة و يوم القضاء» <ref>همان، ص1250</ref> به پايان رسانده است. | ||
#نويسنده به نقل از بعضى از آثار حكيم ملا صدراى شيرازى براى توضيح معناى طهارت چنين نوشته است: علم قرآن، همانگونهكه خداى تعالى فرموده: {{متن قرآن|لاَ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ|سوره=واقعه|آیه=79}}، علمى است كه آن را جز اهل طهارت و تقديس و تجرد و تنزيه لمس نمىكنند؛ چون مراد به اين طهارت، شستن صورت و ريش و پاك كردن لباس و بدن نيست، بلكه مقصود پاكسازى قلب از آلودگى شهوت و غضب و جداسازى او از عقايد فاسد، نجاسات كفر، تشبيه، تجسيم، تعطيل، حلول، اتحاد، انكار معاد، حشر ارواح، اجساد و مانند آن است <ref>همان، ص555</ref>. | #نويسنده به نقل از بعضى از آثار حكيم [[ملا صدراى شيرازى]] براى توضيح معناى طهارت چنين نوشته است: علم قرآن، همانگونهكه خداى تعالى فرموده: {{متن قرآن|لاَ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ|سوره=واقعه|آیه=79}}، علمى است كه آن را جز اهل طهارت و تقديس و تجرد و تنزيه لمس نمىكنند؛ چون مراد به اين طهارت، شستن صورت و ريش و پاك كردن لباس و بدن نيست، بلكه مقصود پاكسازى قلب از آلودگى شهوت و غضب و جداسازى او از عقايد فاسد، نجاسات كفر، تشبيه، تجسيم، تعطيل، حلول، اتحاد، انكار معاد، حشر ارواح، اجساد و مانند آن است <ref>همان، ص555</ref>. | ||
#همچنين نويسنده براى توضيح معناى وجود معلول، چنين نوشته است: وجود معلول متقوم و وابسته به وجود علتش است. اين وابستگى، همانند ارتباط «نقص و تمام» و «ضعف و قوت» و «امكان و وجوب» است. وجود معلول در نزد مشائيان متقوم و وابسته به علت اوست و آن را از نظر ماهيتش بدون نظر به علتش نمىتوان تصور كرد تا چه برسد به آنكه در خارج حاصل شود و عدم نپذيرد، بلكه عدم از اين حيثيت (ماهيت) لازمه معلول است <ref>همان، ص1216</ref>. | #همچنين نويسنده براى توضيح معناى وجود معلول، چنين نوشته است: وجود معلول متقوم و وابسته به وجود علتش است. اين وابستگى، همانند ارتباط «نقص و تمام» و «ضعف و قوت» و «امكان و وجوب» است. وجود معلول در نزد مشائيان متقوم و وابسته به علت اوست و آن را از نظر ماهيتش بدون نظر به علتش نمىتوان تصور كرد تا چه برسد به آنكه در خارج حاصل شود و عدم نپذيرد، بلكه عدم از اين حيثيت (ماهيت) لازمه معلول است <ref>همان، ص1216</ref>. | ||
#همچنين نويسنده براى توضيح معناى اهل يمين چنين نوشته است: اهل يمين همان اهل سلوك و عمل و ابرار هستند و بر حسب اعمالشان مراتبى دارند و براى آنان درجاتى در ثوابشان بر حسب درجات بهشت وجود دارد؛ {{متن قرآن|وَ لِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ|سوره=الأحقاف|آیه=19}}و<ref>همان، ص163</ref>. | #همچنين نويسنده براى توضيح معناى اهل يمين چنين نوشته است: اهل يمين همان اهل سلوك و عمل و ابرار هستند و بر حسب اعمالشان مراتبى دارند و براى آنان درجاتى در ثوابشان بر حسب درجات بهشت وجود دارد؛ {{متن قرآن|وَ لِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ|سوره=الأحقاف|آیه=19}}و<ref>همان، ص163</ref>. | ||
#عنوان «موسوعة مصطلحات صدرالدين الشيرازي»، چنين القا مىكند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ صدرالدين شيرازى است؛ درحالىكه چنين نيست و همه واژههاى بحثشده در اين اثر، اصطلاح به معنى دقيق كلمه نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند و لغتى بيش نيستند كه در نوشتههاى دانشمندان و همچنين در آثار حكيم ملا صدراى شيرازى هم مطرح شدهاند و هيچ معناى اصطلاحى ويژهاى در علوم اسلامى ندارد؛ بهطور مثال «شهادت»، «شهداء» و «شهوت» كه در اين كتاب آمده <ref>همان، ص491</ref> اصطلاح نيستند. | #عنوان «موسوعة مصطلحات صدرالدين الشيرازي»، چنين القا مىكند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ صدرالدين شيرازى است؛ درحالىكه چنين نيست و همه واژههاى بحثشده در اين اثر، اصطلاح به معنى دقيق كلمه نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند و لغتى بيش نيستند كه در نوشتههاى دانشمندان و همچنين در آثار حكيم [[ملا صدراى شيرازى]] هم مطرح شدهاند و هيچ معناى اصطلاحى ويژهاى در علوم اسلامى ندارد؛ بهطور مثال «شهادت»، «شهداء» و «شهوت» كه در اين كتاب آمده <ref>همان، ص491</ref> اصطلاح نيستند. | ||
#:افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به حكيم ملا صدراى شيرازى ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيستند؛ بهعنوان مثال «طهارت» كه در اين كتاب آمده <ref>همان، ص555</ref>، هرچند واقعاً اصطلاح است و در فقه معنايى خاصّ دارد و در اينجا هم به معناى اصطلاحى ديگرى كه در عرفان مطرح است، به كار رفته، ولى اصطلاح خاصّ حكيم ملا صدراى شيرازى نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب او نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است. | #:افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به حكيم [[ملا صدراى شيرازى]] ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيستند؛ بهعنوان مثال «طهارت» كه در اين كتاب آمده <ref>همان، ص555</ref>، هرچند واقعاً اصطلاح است و در فقه معنايى خاصّ دارد و در اينجا هم به معناى اصطلاحى ديگرى كه در عرفان مطرح است، به كار رفته، ولى اصطلاح خاصّ حكيم [[ملا صدراى شيرازى]] نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب او نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است. | ||
#شايان ذكر است، نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار حكيم ملا صدراى شيرازى بهصورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمعبندى و نتيجهگيرى از مطالب نپرداخته است؛ در نتيجه اثر حاضر را نمىتوان، كتابى پژوهشى به معناى دقيق كلمه دانست، بلكه شايد بتوان آن را تتبع و مقدمهاى سودمند براى نگارش و توليد آثار علمى بشمار آورد. | #شايان ذكر است، نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار حكيم [[ملا صدراى شيرازى]] بهصورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمعبندى و نتيجهگيرى از مطالب نپرداخته است؛ در نتيجه اثر حاضر را نمىتوان، كتابى پژوهشى به معناى دقيق كلمه دانست، بلكه شايد بتوان آن را تتبع و مقدمهاى سودمند براى نگارش و توليد آثار علمى بشمار آورد. | ||
#شايان توجه است كه اصطلاحات و واژههاى مطرحشده در اين اثر، از نظر كميّت از يككلمهاى است تا چندكلمهاى (مثل «نور»: ر.ك: متن كتاب، ص1107 و مانند «حصول الشيئ للفاعل الذاتي» و «حصول العلوم المتعددة في آن واحد»:<ref>ر.ك: همان، ص368</ref>. | #شايان توجه است كه اصطلاحات و واژههاى مطرحشده در اين اثر، از نظر كميّت از يككلمهاى است تا چندكلمهاى (مثل «نور»: ر.ك: متن كتاب، ص1107 و مانند «حصول الشيئ للفاعل الذاتي» و «حصول العلوم المتعددة في آن واحد»:<ref>ر.ك: همان، ص368</ref>. | ||
ویرایش