نابلسی، عبدالغنی بن اسماعیل: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'بندي' به 'بندی') |
جز (جایگزینی متن - 'کسب علم و دانش' به 'تحصیلات') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
وى حنفىمذهب بود. اجدادش از خاندان بنى جماعه، در بيتالمقدس بودند و سپس به نابلس نقل مكان كردند. نسب ايشان به عمر بن خطاب مىرسد. پدر و جد وى، هر دو، از علما و فضلاى مشهور زمان خود بودهاند. جد وى بر «جامع الصغير» سيوطى، تفسير نوشته است. | وى حنفىمذهب بود. اجدادش از خاندان بنى جماعه، در بيتالمقدس بودند و سپس به نابلس نقل مكان كردند. نسب ايشان به عمر بن خطاب مىرسد. پدر و جد وى، هر دو، از علما و فضلاى مشهور زمان خود بودهاند. جد وى بر «جامع الصغير» سيوطى، تفسير نوشته است. | ||
== | ==تحصیلات== | ||
نابلسى، در 9 سالگى قرآن كريم را از حفظ كرد و سپس به فراگيرى علوم دينى و لغوى پرداخت و هنگامى كه به 20 سالگى رسيد، به تأليف و تدريس در جامع اموى پرداخت. در 1075ق، به قسطنطنيه (استانبول) سفر كرد و در آنجا با عبدالرزاق گيلانى، نوه عبدالقادر گيلانى، ديدار كرد و از طريق او به طريقت قادريه پيوست و «تاج قادرى» و شمشير اجدادى عبدالرزاق را از وى دريافت نمود. پس از بازگشت به دمشق، در مكانى مقابل قبر يحيى بن زكريا، به تدريس علوم گوناگون و آثار كسانى چون [[سيوطى]] و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] پرداخت. در 1087ق، به واسطه حضور ابوسعيد بلخى نقشبندى در دمشق، به طريقت نقشبندیه پيوست و خرقه و عكّاز (عصا) اين طريقت را از وى دريافت كرد و به سفارش وى، بر رساله منسوب به تاجالدين نقشبندى، شرحى به نام «مفتاح المعية» نوشت. | نابلسى، در 9 سالگى قرآن كريم را از حفظ كرد و سپس به فراگيرى علوم دينى و لغوى پرداخت و هنگامى كه به 20 سالگى رسيد، به تأليف و تدريس در جامع اموى پرداخت. در 1075ق، به قسطنطنيه (استانبول) سفر كرد و در آنجا با عبدالرزاق گيلانى، نوه عبدالقادر گيلانى، ديدار كرد و از طريق او به طريقت قادريه پيوست و «تاج قادرى» و شمشير اجدادى عبدالرزاق را از وى دريافت نمود. پس از بازگشت به دمشق، در مكانى مقابل قبر يحيى بن زكريا، به تدريس علوم گوناگون و آثار كسانى چون [[سيوطى]] و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] پرداخت. در 1087ق، به واسطه حضور ابوسعيد بلخى نقشبندى در دمشق، به طريقت نقشبندیه پيوست و خرقه و عكّاز (عصا) اين طريقت را از وى دريافت كرد و به سفارش وى، بر رساله منسوب به تاجالدين نقشبندى، شرحى به نام «مفتاح المعية» نوشت. |
نسخهٔ ۴ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۳۷
نام | نابلسی، عبدالغنی بن اسماعیل |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 1162 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE00635AUTHORCODE |
عبدالغنى بن اسماعيل بن عبدالغنى بن اسماعيل كنانى مقدسى دمشقى، مشهور به ابن نابلسى، در 1050ق، در دمشق به دنيا آمد.
وى حنفىمذهب بود. اجدادش از خاندان بنى جماعه، در بيتالمقدس بودند و سپس به نابلس نقل مكان كردند. نسب ايشان به عمر بن خطاب مىرسد. پدر و جد وى، هر دو، از علما و فضلاى مشهور زمان خود بودهاند. جد وى بر «جامع الصغير» سيوطى، تفسير نوشته است.
تحصیلات
نابلسى، در 9 سالگى قرآن كريم را از حفظ كرد و سپس به فراگيرى علوم دينى و لغوى پرداخت و هنگامى كه به 20 سالگى رسيد، به تأليف و تدريس در جامع اموى پرداخت. در 1075ق، به قسطنطنيه (استانبول) سفر كرد و در آنجا با عبدالرزاق گيلانى، نوه عبدالقادر گيلانى، ديدار كرد و از طريق او به طريقت قادريه پيوست و «تاج قادرى» و شمشير اجدادى عبدالرزاق را از وى دريافت نمود. پس از بازگشت به دمشق، در مكانى مقابل قبر يحيى بن زكريا، به تدريس علوم گوناگون و آثار كسانى چون سيوطى و ابن عربى پرداخت. در 1087ق، به واسطه حضور ابوسعيد بلخى نقشبندى در دمشق، به طريقت نقشبندیه پيوست و خرقه و عكّاز (عصا) اين طريقت را از وى دريافت كرد و به سفارش وى، بر رساله منسوب به تاجالدين نقشبندى، شرحى به نام «مفتاح المعية» نوشت.
عبدالغنى، پس از رسيدن به 40 سالگى، هفت سال را در عزلت، رياضت و مطالعه آثار ابن عربى، ابن سبعين و عفيفالدين تلمسانى سپرى كرد و در اثناى اين خلوت، «بواطن القرآن» و «مواطن الفرقان» را در پنج هزار بيت سرود.
نابلسى پس از ترك خلوت، سياحت در پيش گرفت و به لبنان، بيتالمقدس، مصر، شام و حجاز سفر كرد. حاصل اين سفرها، چهار سفرنامه است كه همگى به چاپ رسيدهاند.وى، سپس به دمشق بازگشت و تا پايان عمر در آنجا ماند و به تدريس مشغول شد و در 1113ق، نيز به مقام افتا در مذهب حنفى دست يافت.
برخى از اساتيد نابلسى
پدرش؛
- نجمالدين، محمد بن بدرالدين، محمد غزى، مؤلف «الكواكب السائرة فى اعيان المائة العاشرة؛
- احمد بن محمد قلعى حمصى دمشقى حنفى، استاد وى در فقه و اصول؛
- عبدالباقى بن عبدالباقى حنبلى دمشقى، استاد او در حديث؛
- محمد بن كمالالدين حنفى، مشهور به ابن حمزه، نقيب الاشراف دمشق، استاد او در حديث؛
- محمود كردى دمشقى، استاد او در صرف و نحو و معانى و بيان.
برخى از شاگردان نابلسى
- محمدامين بن فضلالله محبى دمشقى حنفى؛
- محمد بن ابراهيم دكدكجى؛
- مصطفى عُمَرى، مشهور به ابن عبدالهادى؛
- محمد بن ابىبكر مرعشى، مشهور به ساجقلىزاده يا سچاقلىزاده؛
- مرتضى دمشقى، مشهور به امير كردى؛
- صفىالدين، موسى بن جلالالدين، على مولوى رومى، مشهور به صفىدده؛
- اسماعيل بن محمد عجلونى؛
- عبدالرحمن بن محمد بهلول نحلاوى شافعى دمشقى؛
- شمسالدين، محمد بن عبدالرحمن غزى.
برخى از آثار نابلسى
- جواهر النصوص فى حل كلمات الفصوص (در موضوع تصوف)؛
- كتاب الوجود (در موضوع تصوف)؛
- الرد المتين على منتقص العارف محيىالدين (در موضوع تصوف)؛
- كشف السر الغامض (در موضوع تصوف)؛
- جمع الأسرار فى منع الأشرار عن الطعن فى الصوفية الأخيار (در موضوع تصوف)؛
- الصراط السوى (در موضوع تصوف)؛
- الحضرة الأنسية فى الرحلة القدسية (سفرنامه فلسطين)؛
- التحفة النابلسية فى الرحلة الطرابلسية (سفرنامه طرابلس)؛
- الحقيقة و المجاز فى الرحلة الى بلاد الشام و مصر و الحجاز؛
- حلة الذهب الابريز فى رحلة بعلبك و البقاع العزيز؛
- ديوان الحقائق و مجموع الرقائق؛
- ايضاح الدلالات فى سماع الآلات؛
- تحقيق القضية فى الفرق بين الرشوة و الهدية؛
- ربع الإفادات فى ربع العبادات؛
- كشف السر الغامض (در شرح ديوان ابن فارض)؛
- العقود اللؤلؤية فى طريق السادة المولویة؛
- مسائل فى التوحيد و التصوف؛
- القول المتين فى بيان توحيد العارفين، مشهور به نخبة المسئلة (شرح رساله «التحفة المرسلة فى علم حقيقة الشريعة المحمدية»، از محمد بن فضلالله هندى صوفى)؛
- الصلح بين الإخوان فى حكم إباحة الدخان؛
- ذخائر المواريث فى الدلالة على مواضع الأحاديث؛
- فتح العين عن الفرق بين التسميتين (در رد تثليث مسيحيت)؛
- كشف النور عن اصحاب القبور (در بيان كرامات اوليا پس از مرگشان و حكم بناى
- مقبره براى آنان)؛
- تحرير الحاوى (در شرح تفسير بيضاوى)؛
- كفاية المستفيد فى علم التجويد؛
- تعطير الأنام فى تعبير المنام؛
- علم الملاحة فى علم الفلاحة (مختصر «جامع فرائد الملاحة فى جوامع فوائد الفلاحة» رضىالدين، ابوالفضل، محمد عامرى غزى شافعى)؛
- كوكب المبانى و موكب المعانى؛
- مفتاح المعية فى دستور الطريقة النقشبندیة؛
- الأجوبة على 161 سؤالا؛
- الميزان الذرية المبينة لعقائد الفرق العلية؛
- اللؤلؤ المكنون فى حكم الإخبار عما سيكون.
وفات
نابلسى در 1143ق، در دمشق درگذشت و در صالحيه، در قبهاى كه در 1126 ساخته شده بود، به خاک سپرده شد. مصطفى نابلسى، يكى از نوادگانش، در كنار مقبره وى، مسجد جامعى بنا نمود كه در 1410ق، تجديد بنا و در آن مدرسهاى نيز براى تعليم وحفظ قرآن ساخته شد و يكى ديگر از نوادگان نابلسى، به نام راتب نابلسى، در آنجا به تدريس پرداخت.