بداية المجتهد و نهاية المقتصد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}
   
   
 
'''بداية المجتهد و نهاية المقتصد'''، اثر [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابوالولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد قرطبی]] (520- 595ق)، کتابی است در فقه تطبیقی عامه که با تحقیق جمعی از محققین به چاپ رسیده است.
'''بداية المجتهد و نهاية المقتصد'''، اثر ابوالولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد قرطبی (520- 595ق)، کتابی است در فقه تطبیقی عامه که با تحقیق جمعی از محققین به چاپ رسیده است.


==انگیزه نگارش==
==انگیزه نگارش==
ابن رشد انگیزه خود را از نوشتن کتاب، در پیشگفتار بیان کرده است. او دو هدف را در این نوشتار، پی می‌گیرد؛ نخست بهره‌ای است که خود از این کار می‌برد. او خواسته است احکام فقهی‌ای را که فقیهان در آن اختلاف و یا اتفاق دارند، برای خود بیان کند و راز اختلاف میان آنها را دریابد، تا بدین‌صورت، به اصولی دست یابد که فقیهان از آن استفاده کرده‌اند، تا مسائل مسکوت شرع را بیان کنند. هدف دوم، فایده‌ای است که به دیگران می‌رسد و آن باز کردن باب اجتهاد است<ref>رضایی، مهین و دیگران، ص56</ref>.
[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] انگیزه خود را از نوشتن کتاب، در پیشگفتار بیان کرده است. او دو هدف را در این نوشتار، پی می‌گیرد؛ نخست بهره‌ای است که خود از این کار می‌برد. او خواسته است احکام فقهی‌ای را که فقیهان در آن اختلاف و یا اتفاق دارند، برای خود بیان کند و راز اختلاف میان آنها را دریابد، تا بدین‌صورت، به اصولی دست یابد که فقیهان از آن استفاده کرده‌اند، تا مسائل مسکوت شرع را بیان کنند. هدف دوم، فایده‌ای است که به دیگران می‌رسد و آن باز کردن باب اجتهاد است<ref>رضایی، مهین و دیگران، ص56</ref>.


==نام‌های دیگر کتاب==
==نام‌های دیگر کتاب==
این کتاب در آثار برخی مؤلفان، به نام‌های دیگر شناسانده شده است؛ ابن ابی‌اصیبعه آن را «نهایة المجتهد» ثبت کرده و حاجی خلیفه از آن با عنوان «نهاية المجتهد و كفاية المتقصد» نام برده و هیچ توضیحی درباره آن نداده است<ref>ترابی، اکبر، ص463</ref>.
این کتاب در آثار برخی مؤلفان، به نام‌های دیگر شناسانده شده است؛ [[ابن ابی‌اصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابی‌اصیبعه]] آن را «نهایة المجتهد» ثبت کرده و [[حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله|حاجی خلیفه]] از آن با عنوان «نهاية المجتهد و كفاية المتقصد» نام برده و هیچ توضیحی درباره آن نداده است<ref>ترابی، اکبر، ص463</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۲: خط ۴۱:


===شیوه کار مؤلف===
===شیوه کار مؤلف===
روش مؤلف آن است که بعد از ذکر اقوال، به بررسی آنها پرداخته و دیدگاه برتر را با عباراتی چون «اظهر است» یا «اقوی است» متمایز می‌سازد. در برخی موارد، این دیدگاه برتر همان نظر شیعه یا بسیار نزدیک به آن می‌باشد<ref>آقایی بجستانی، مریم، ص105-106</ref>. شیوه کار وی، آن است که در ابتدای هر بحث، تصویری کلی از فروع و بخش‌های آن مبحث به خواننده نشان داده و سپس گام‌به‌گام به توضیح تفصیلی آن فروع پرداخته است. هریک از کتب فقهی مثلاً «کتاب الفرائض» را ابتدا به چند قسم و سپس هر قسم را به چند نوع و هر نوع را به چند باب، تقسیم‌بندی کرده و درباره آنها بحث می‌کند؛ بدین‌صورت که نظرات فقهای مختلف را مطرح می‌نماید. فقهایی از صحابه نظیر علی(ع)، ابن عباس، ابن مسعود، عمر، ابوبکر و... و همچنین فقهایی متأخر چون ابوحنیفه، شافعی، مالک و احمد بن حنبل بزرگان مذاهب چهارگانه و نیز افرادی چون سفیان ثوری، لیث، ابویوسف، ابن‌ابی‌لیلی، داوود ظاهری، اوزاعی، ابن‌ماجشون و...<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>.
روش مؤلف آن است که بعد از ذکر اقوال، به بررسی آنها پرداخته و دیدگاه برتر را با عباراتی چون «اظهر است» یا «اقوی است» متمایز می‌سازد. در برخی موارد، این دیدگاه برتر همان نظر شیعه یا بسیار نزدیک به آن می‌باشد<ref>آقایی بجستانی، مریم، ص105-106</ref>. شیوه کار وی، آن است که در ابتدای هر بحث، تصویری کلی از فروع و بخش‌های آن مبحث به خواننده نشان داده و سپس گام‌به‌گام به توضیح تفصیلی آن فروع پرداخته است. هریک از کتب فقهی مثلاً «کتاب الفرائض» را ابتدا به چند قسم و سپس هر قسم را به چند نوع و هر نوع را به چند باب، تقسیم‌بندی کرده و درباره آنها بحث می‌کند؛ بدین‌صورت که نظرات فقهای مختلف را مطرح می‌نماید. فقهایی از صحابه نظیر [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]]، ابن عباس، ابن مسعود، عمر، ابوبکر و... و همچنین فقهایی متأخر چون ابوحنیفه، شافعی، مالک و [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بزرگان مذاهب چهارگانه و نیز افرادی چون سفیان ثوری، لیث، ابویوسف، ابن‌ابی‌لیلی، داوود ظاهری، اوزاعی، ابن‌ ماجشون و...<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۹: خط ۴۸:
مؤلف ابتدا بحثی فشرده درباره مبانی و منابع استنباط فقهی مطرح کرده و جایگاه سنت (قول، فعل و تقریر پیامبر(ص))، قیاس شرعی (شامل قیاس، از راه یافتن مشابهت‌های دو موضوع و قیاس از راه اثبات مشارکت دو موضوع در علتی که منشأ حکم شده است) و اجماع را باز شناسانده و درباره الفاظی که در قرآن و سنت برای بیان احکام به کار رفته است، توضیح داده و به موارد اختلاف فقهای بزرگ و مذاهب فقهی در این مباحث اشاره کرده، آنگاه به بررسی علل پیدایش اختلاف در آرای فقها و مذاهب پرداخته و این علل را در شش مقوله رده‌بندی کرده است؛ مانند اینکه گاهی یک‌لفظ چندمعنا دارد و پذیرش هر معنا در حکم فقهی مؤثر است؛ نظیر واژه «قرء» در قرآن (بقره: 288) که در مسئله عده طلاق نقش دارد. اختلاف رأی در مبانی استنباط، اختلاف فقهم نسبت به عبارات کتاب و سنت و وجود دلایل متعارض درباره یک موضوع که احکام متفاوت از آنها استنباط می‌شود، از مواردی است که به اختلاف آرای فقهی می‌انجامد<ref>ترابی، اکبر، ص463</ref>.
مؤلف ابتدا بحثی فشرده درباره مبانی و منابع استنباط فقهی مطرح کرده و جایگاه سنت (قول، فعل و تقریر پیامبر(ص))، قیاس شرعی (شامل قیاس، از راه یافتن مشابهت‌های دو موضوع و قیاس از راه اثبات مشارکت دو موضوع در علتی که منشأ حکم شده است) و اجماع را باز شناسانده و درباره الفاظی که در قرآن و سنت برای بیان احکام به کار رفته است، توضیح داده و به موارد اختلاف فقهای بزرگ و مذاهب فقهی در این مباحث اشاره کرده، آنگاه به بررسی علل پیدایش اختلاف در آرای فقها و مذاهب پرداخته و این علل را در شش مقوله رده‌بندی کرده است؛ مانند اینکه گاهی یک‌لفظ چندمعنا دارد و پذیرش هر معنا در حکم فقهی مؤثر است؛ نظیر واژه «قرء» در قرآن (بقره: 288) که در مسئله عده طلاق نقش دارد. اختلاف رأی در مبانی استنباط، اختلاف فقهم نسبت به عبارات کتاب و سنت و وجود دلایل متعارض درباره یک موضوع که احکام متفاوت از آنها استنباط می‌شود، از مواردی است که به اختلاف آرای فقهی می‌انجامد<ref>ترابی، اکبر، ص463</ref>.


مقدمه فشرده ابن رشد، در واقع برای گویاتر کردن دسته‌بندی اسباب پیدایش اختلاف بوده است و این دسته‌بندی، مبنای بررسی‌ها و تعلیم‌های او از اختلاف فقهی در سراسر کتاب است؛ مثلاً درباره شماره نمازهای واجب می‌گوید که ابوحنیفه و پیروان او، برخلاف سایر فقها، علاوه بر نمازهای پنج‌گانه، نماز وتر (بخشی از نماز شب) را نیز واجب می‌دانند، سپس توضیح می‌دهد که وجود احادیث متعارض منشأ این اختلاف رأی شده است و با ذکر آن احادیث، چگونگی مواجهه فقها با آنها را تبیین می‌کند. درباره کمترین تعداد نمازخوان برای برپایی نماز جمعه، با توجه به اینکه به‌اتفاق همه فقها، این نماز باید به جماعت خوانده شود، می‌گوید که اختلاف فقها برخاسته از آرای آنها درباره واژه «جمع» است و همچنین از اینکه کمترین عدد «جمع» را باید دو، سه یا چهار دانست، به‌علاوه اینکه آیا امام جماعت در این شمارش ملحوظ می‌شود یا خیر<ref>همان</ref>.
مقدمه فشرده [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، در واقع برای گویاتر کردن دسته‌بندی اسباب پیدایش اختلاف بوده است و این دسته‌بندی، مبنای بررسی‌ها و تعلیم‌های او از اختلاف فقهی در سراسر کتاب است؛ مثلاً درباره شماره نمازهای واجب می‌گوید که ابوحنیفه و پیروان او، برخلاف سایر فقها، علاوه بر نمازهای پنج‌گانه، نماز وتر (بخشی از نماز شب) را نیز واجب می‌دانند، سپس توضیح می‌دهد که وجود احادیث متعارض منشأ این اختلاف رأی شده است و با ذکر آن احادیث، چگونگی مواجهه فقها با آنها را تبیین می‌کند. درباره کمترین تعداد نمازخوان برای برپایی نماز جمعه، با توجه به اینکه به‌اتفاق همه فقها، این نماز باید به جماعت خوانده شود، می‌گوید که اختلاف فقها برخاسته از آرای آنها درباره واژه «جمع» است و همچنین از اینکه کمترین عدد «جمع» را باید دو، سه یا چهار دانست، به‌علاوه اینکه آیا امام جماعت در این شمارش ملحوظ می‌شود یا خیر<ref>همان</ref>.


ابن رشد غالباً به توضیح و تبیین دلایل آرای مختلف بسنده کرده و به‌ندرت در مقام دفاع از یک رأی بوده یا رأی خود را باز گرفته است. به همین دلیل، کتاب او را نباید از کتاب‌های «علم الخلاف» (از شاخه‌های فقه) دانست؛ هرچند از بهترین مآخذ مطالعه این موضوع به شمار می‌رود<ref>همان</ref>.
[[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] غالباً به توضیح و تبیین دلایل آرای مختلف بسنده کرده و به‌ندرت در مقام دفاع از یک رأی بوده یا رأی خود را باز گرفته است. به همین دلیل، کتاب او را نباید از کتاب‌های «علم الخلاف» (از شاخه‌های فقه) دانست؛ هرچند از بهترین مآخذ مطالعه این موضوع به شمار می‌رود<ref>همان</ref>.


او در این کتاب، فقط به ذکر اقوال و آرای بانیان مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقهای این مذاهب نپرداخته است، بلکه آرای فقهای مذهب ظاهری، فقهای متقدم بر مذاهب چهارگانه مانند اوزاعی، ابن ابی‌لیلی و ابوثور و کسانی چون طبری را نیز آورده است. احاطه فقهی مؤلف و قدرت او در تبیین مطالب، در سراسر کتاب مشهود است و به گفته صفدی، این اثر در موضوع خود، سودمندترین و از حیث روش، نیکوترین کتاب است<ref>همان</ref>.
او در این کتاب، فقط به ذکر اقوال و آرای بانیان مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقهای این مذاهب نپرداخته است، بلکه آرای فقهای مذهب ظاهری، فقهای متقدم بر مذاهب چهارگانه مانند اوزاعی، ابن ابی‌لیلی و ابوثور و کسانی چون طبری را نیز آورده است. احاطه فقهی مؤلف و قدرت او در تبیین مطالب، در سراسر کتاب مشهود است و به گفته [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدی]]، این اثر در موضوع خود، سودمندترین و از حیث روش، نیکوترین کتاب است<ref>همان</ref>.


این کتاب به‌صورت خلاصه و موجز نوشته شده است. ذکر دلیل اقوال و بررسی آن و گاه اظهارنظر منطقی در مورد آنها و توجه به فروعات مباحث و تبویب و فصل‌بندی جالب کتاب، آن را به‌صورت یک دوره کامل فقه کلاسیک و منظم درآورده است. منبع ارجاع ابن رشد در ترجیح یک نظر، سنت و به‌ویژه سنت‌های پیامبر(ص) است که با گنجانده شدن در کتب حدیثی بزرگ، اعتبار می‌یابد. ابن رشد در پرداختن به این سنت‌ها، رویکردی نزدیک به شافعیه دارد، اما او سنت قطعی را بر محتمل ترجیح داده و بدین‌سان، راه خود را از شافعیه جدا کرده است. از سوی دیگر، با گرایش مالکیه به سیره اهل مدینه، مخالف است، چراکه آن را یک اجتماع محدود می‌داند که چیزی را ثابت نمی‌کند. به نظر وی، اجتماع فقط هنگامی معتبر است که با یک نص یا تفسیر خردپذیر تائید شود. او کاربرد استدلال تمثیلی (قیاس) را به دلیل وجود نمونه‌های مشخص نامحدود می‌پذیرد. وی درحالی‌که در برابر نص‌گرای ظاهریه که آن عاجز کننده می‌داند، نگرشی عبوس دارد، ولی بر تقلید کورکورانه پیشینیان مالکی خود دل می‌سوزاند و از تلاش شخصی (اجتهاد) به‌ویژه در مسائل که احاطه بر آن از طریق قاعده دشوار است، طرفداری می‌کند<ref>ر.ک: آقایی بجستانی، مریم، ص106- 107</ref>.
این کتاب به‌صورت خلاصه و موجز نوشته شده است. ذکر دلیل اقوال و بررسی آن و گاه اظهارنظر منطقی در مورد آنها و توجه به فروعات مباحث و تبویب و فصل‌بندی جالب کتاب، آن را به‌صورت یک دوره کامل فقه کلاسیک و منظم درآورده است. منبع ارجاع [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در ترجیح یک نظر، سنت و به‌ویژه سنت‌های پیامبر(ص) است که با گنجانده شدن در کتب حدیثی بزرگ، اعتبار می‌یابد. [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] در پرداختن به این سنت‌ها، رویکردی نزدیک به شافعیه دارد، اما او سنت قطعی را بر محتمل ترجیح داده و بدین‌سان، راه خود را از شافعیه جدا کرده است. از سوی دیگر، با گرایش مالکیه به سیره اهل مدینه، مخالف است، چراکه آن را یک اجتماع محدود می‌داند که چیزی را ثابت نمی‌کند. به نظر وی، اجتماع فقط هنگامی معتبر است که با یک نص یا تفسیر خردپذیر تائید شود. او کاربرد استدلال تمثیلی (قیاس) را به دلیل وجود نمونه‌های مشخص نامحدود می‌پذیرد. وی درحالی‌که در برابر نص‌گرای ظاهریه که آن عاجز کننده می‌داند، نگرشی عبوس دارد، ولی بر تقلید کورکورانه پیشینیان مالکی خود دل می‌سوزاند و از تلاش شخصی (اجتهاد) به‌ویژه در مسائل که احاطه بر آن از طریق قاعده دشوار است، طرفداری می‌کند<ref>ر.ک: آقایی بجستانی، مریم، ص106- 107</ref>.


این کتاب، از یک‌سو بر گرایش امروزی بر پرهیز از چسبیدن به یک مکتب و به‌حساب آوردن دیگر آموزه‌ای‌های مطرح‌شده تأکید دارد و از سوی دیگر، عقل‌گرایی نهفته در آن، راه را برای آیندگان هموار کرده است<ref>ر.ک: همان، ص107</ref>.
این کتاب، از یک‌سو بر گرایش امروزی بر پرهیز از چسبیدن به یک مکتب و به‌حساب آوردن دیگر آموزه‌ای‌های مطرح‌شده تأکید دارد و از سوی دیگر، عقل‌گرایی نهفته در آن، راه را برای آیندگان هموار کرده است<ref>ر.ک: همان، ص107</ref>.
خط ۶۴: خط ۶۳:
این کتاب در دهه‌های اخیر، بارها چاپ شده است<ref>ترابی، اکبر، ص463</ref>.
این کتاب در دهه‌های اخیر، بارها چاپ شده است<ref>ترابی، اکبر، ص463</ref>.


تنها شرح مدونی که بر این کتاب نوشته شده، «السبيل المرشد الی بداية المجتهد و نهاية المقتصد» است که به قلم دکتر عبدالله العبادی، در سال 1412ق، به رشته تحریر درآمده است. روش وی بدین‌صورت است که متن منقح و صحیحی از بدایه را در متن آورده و در پاورقی، به مناسبت، سلسله سند و منبع روایات و شماره آیات را مشخص کرده است<ref>آقایی بجستانی، مریم، ص107</ref>.
تنها شرح مدونی که بر این کتاب نوشته شده، «السبيل المرشد الی بداية المجتهد و نهاية المقتصد» است که به قلم دکتر [[عبدالله العبادی]]، در سال 1412ق، به رشته تحریر درآمده است. روش وی بدین‌صورت است که متن منقح و صحیحی از بدایه را در متن آورده و در پاورقی، به مناسبت، سلسله سند و منبع روایات و شماره آیات را مشخص کرده است<ref>آقایی بجستانی، مریم، ص107</ref>.




==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش