تاريخ إفريقية و المغرب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ابن‌رقیق، ابراهیم بن قاسم' به 'ابن رقیق، ابراهیم بن قاسم')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۲: خط ۳۲:
    }}
    }}


    '''تاريخ إفريقية و المغرب'''، اثر رقيق القيروانى، با تحقيق و تعليق دكتر محمد زينهم محمد عزب، اثرى است مختصر پيرامون تاريخ كشورهاى آفريقايى و مغرب‌زمين، در دوران حكومت دولت اغالبه، مصادف با خلافت هشام بن عبدالملك (105ق / 724م - 125ق / 743م) تا پايان دولت امويه (132ق / 750م).
    '''تاریخ إفریقیة و المغرب'''، اثر [[ابن رقیق، ابراهیم بن قاسم|رقیق القیروانى]]، با تحقیق و تعلیق دکتر [[محمد عزب، محمد زینهم|محمد زینهم محمد عزب]]، اثرى است مختصر پیرامون تاریخ کشورهاى آفریقایى و مغرب‌زمین، در دوران حکومت دولت اغالبه، مصادف با خلافت هشام بن عبدالملک (105ق / 724م - 125ق / 743م) تا پایان دولت امویه (132ق / 750م).


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    كتاب، با مقدمه‌اى مفصل از محقق آغاز و مطالب، در بيست و هفت بخش، بيان شده است. برخى از اين بخش‌ها، دربردارنده تاريخ يكى از واليان آفريقا بوده و برخى ديگر، در مورد وقايع تاريخى مى‌باشد.
    کتاب، با مقدمه‌اى مفصل از محقق آغاز و مطالب، در بیست و هفت بخش، بیان شده است. برخى از این بخش‌ها، دربردارنده تاریخ یکى از والیان آفریقا بوده و برخى دیگر، در مورد وقایع تاریخى مى‌باشد.


    نویسنده در اكثر موارد، در ابتدا به بيان گوشه‌اى از خصائص و ويژگى‌هاى ظاهرى واليان پرداخته و در ادامه، وقايع مهم تاريخى دوران ولايت آن‌ها را ذكر كرده است.
    نویسنده در اکثر موارد، در ابتدا به بیان گوشه‌اى از خصائص و ویژگى‌هاى ظاهرى والیان پرداخته و در ادامه، وقایع مهم تاریخى دوران ولایت آن‌ها را ذکر کرده است.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    در مقدمه محقق، به بررسى اوضاع سياسى و اجتماعى دول اسلامى، در دوره تاريخى پايان حكومت اموى و ابتداى به قدرت رسيدن عباسيان، پرداخته شده است.
    در مقدمه محقق، به بررسى اوضاع سیاسى و اجتماعى دول اسلامى، در دوره تاریخى پایان حکومت اموى و ابتداى به قدرت رسیدن عباسیان، پرداخته شده است.


    قسمت اول، تاريخ ولايت عقبة بن نافع بر مصر را در خود جاى داده است. وى پسر خاله عمرو بن عاص بوده و در اوايل هجرت به دنيا آمد. وى دو مرتبه فرماندهى لشكركشى به سمت آفريقا را بر عهده داشته است: يك مرتبه، از سال 50 تا 55ق / 670 تا 674م و يك مرتبه، از سال 60 تا 64ق / 680 تا 684م در زمان حكومت معاوية بن ابى سفيان و يزيد بن معاويه.<ref>متن كتاب، ص41</ref>
    قسمت اول، تاریخ ولایت عقبة بن نافع بر مصر را در خود جاى داده است. وى پسر خاله عمرو بن عاص بوده و در اوایل هجرت به دنیا آمد. وى دو مرتبه فرماندهى لشکرکشى به سمت آفریقا را بر عهده داشته است: یک مرتبه، از سال 50 تا 55ق / 670 تا 674م و یک مرتبه، از سال 60 تا 64ق / 680 تا 684م در زمان حکومت معاویة بن ابى سفیان و یزید بن معاویه.<ref>متن كتاب، ص41</ref>


    در قسمت دوم، تاريخ دوران ولايت زهير بن قيس، بيان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظيم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفريقا رفته و در نزدیکى‌هاى شهر قيروان، با کسیلة بن ليوم اوربى مقابله نمود.<ref>همان، ص44</ref>
    در قسمت دوم، تاریخ دوران ولایت زهیر بن قیس، بیان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظیم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفریقا رفته و در نزدیکى‌هاى شهر قیروان، با کسیلة بن لیوم اوربى مقابله نمود.<ref>همان، ص44</ref>


    تاريخ وقايع دوران ولايت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بيان شده است. نویسنده در توصيف اين شخص، به اين نكته اشاره دارد كه مردم آفريقا خيلى از او در هراس بوده و بربرها، مطيع او بودند.<ref>همان، ص46</ref>
    تاریخ وقایع دوران ولایت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بیان شده است. نویسنده در توصیف این شخص، به این نکته اشاره دارد که مردم آفریقا خیلى از او در هراس بوده و بربرها، مطیع او بودند.<ref>همان، ص46</ref>


    در قسمت چهارم، به مرگ عبدالملك مروان، اشاره شده است. وى در سال 86ق وفات يافته و پس از وى، فرزندش وليد بن عبدالملك، والى گرديد.<ref>همان، ص50</ref>
    در قسمت چهارم، به مرگ عبدالملک مروان، اشاره شده است. وى در سال 86ق وفات یافته و پس از وى، فرزندش ولید بن عبدالملک، والى گردید.<ref>همان، ص50</ref>


    نحوه به ولايت رسيدن موسى بن نصير، در قسمت پنجم حكايت شده است. در اين باره، چنين مى‌خوانيم كه وليد بن عبدالملك، با عبدالعزيز بن مروان مكاتبه داشته و به او فرمان داده است تا موسى بن نصير را به ولايت كشورهاى آفريقايى بگمارد و وى نيز چنين كرده است.<ref>همان، ص51</ref>
    نحوه به ولایت رسیدن موسى بن نصیر، در قسمت پنجم حکایت شده است. در این باره، چنین مى‌خوانیم که ولید بن عبدالملک، با عبدالعزیز بن مروان مکاتبه داشته و به او فرمان داده است تا موسى بن نصیر را به ولایت کشورهاى آفریقایى بگمارد و وى نیز چنین کرده است.<ref>همان، ص51</ref>


    در قسمت ششم، جزئياتى از چگونگى فتح شهر طليطله، به دنبال فتح اندلس، به دست طارق بن زياد بيان شده است. وى هنگامى كه به اين شهر رسيد، اشراف آن را جمع كرده، پس از مصادره اموال و ذخاير آن‌ها، قتل عام گسترده‌اى در آن به راه انداخت.<ref>همان، ص55</ref>
    در قسمت ششم، جزئیاتى از چگونگى فتح شهر طلیطله، به دنبال فتح اندلس، به دست طارق بن زیاد بیان شده است. وى هنگامى که به این شهر رسید، اشراف آن را جمع کرده، پس از مصادره اموال و ذخایر آن‌ها، قتل عام گسترده‌اى در آن به راه انداخت.<ref>همان، ص55</ref>


    اوضاع شهر قرطاجنه و نحوه بناى آن در قسمت هفتم ذكر شده است. چنان‌كه نویسنده اشاره دارد، قرطاجنه قومى از بازماندگان قوم عاد بودند كه پس از هلاكت آنان به‌وسيله طوفان، به مدت هزار سال بر خرابه‌هاى برجاى‌مانده از شهر قوم عاد زندگى می‌كردند تا اينكه زبير بن لاود بن ثمود، بر همان خرابه‌هاى برجاى‌مانده، شهرى بنا نهاد. وى براى تأمين آب اين شهر، از پدرش كه امير شام و عمه‌اش كه بر سند و هند حكم مى‌راند، كمك خواست. پدرش نيز مهندسانى از شام نزد وى فرستاد و ايشان با كمك علم هندسه، به اين شهر آب‌رسانى نمودند.<ref>همان، ص57</ref>
    اوضاع شهر قرطاجنه و نحوه بناى آن در قسمت هفتم ذکر شده است. چنان‌که نویسنده اشاره دارد، قرطاجنه قومى از بازماندگان قوم عاد بودند که پس از هلاکت آنان به‌وسیله طوفان، به مدت هزار سال بر خرابه‌هاى برجاى‌مانده از شهر قوم عاد زندگى می‌کردند تا اینکه زبیر بن لاود بن ثمود، بر همان خرابه‌هاى برجاى‌مانده، شهرى بنا نهاد. وى براى تأمین آب این شهر، از پدرش که امیر شام و عمه‌اش که بر سند و هند حکم مى‌راند، کمک خواست. پدرش نیز مهندسانى از شام نزد وى فرستاد و ایشان با کمک علم هندسه، به این شهر آب‌رسانى نمودند.<ref>همان، ص57</ref>


    مرگ وليد بن عبدالملك در جمادى‌الآخر سال 96ق، پس از نه سال و هشت ماه خلافت و به ولايت رسيدن سليمان بن عبدالملك، در قسمت هفتم آمده است.<ref>همان، ص59</ref>
    مرگ ولید بن عبدالملک در جمادى‌الآخر سال 96ق، پس از نه سال و هشت ماه خلافت و به ولایت رسیدن سلیمان بن عبدالملک، در قسمت هفتم آمده است.<ref>همان، ص59</ref>


    در قسمت هشتم، چگونگى به ولايت رسيدن محمد بن يزيد مولى قريش، بيان شده است. نویسنده در تشريح اين واقعه، به نقل از وافدى چنين حكايت مى‌كند كه سليمان بن عبدالملك از رجاء بن حيوه درخواست نمود تا براى ولايت كشورهاى آفريقايى، فردى صاحب فضل و لايق را معرفى نمايد. رجاء، مدتى سكوت كرده و پس از چند روز، به خدمت سليمان بن عبدالملك رسيد و محمد بن يزيد مولى قريش را معرفى نمود. سليمان نيز او را پسنديده و در سال 99ق، به ولايت گمارد. او مدت دو سال و يك ماه، والى آفريقا بود.<ref>همان، ص60</ref>
    در قسمت هشتم، چگونگى به ولایت رسیدن محمد بن یزید مولى قریش، بیان شده است. نویسنده در تشریح این واقعه، به نقل از وافدى چنین حکایت مى‌کند که سلیمان بن عبدالملک از رجاء بن حیوه درخواست نمود تا براى ولایت کشورهاى آفریقایى، فردى صاحب فضل و لایق را معرفى نماید. رجاء، مدتى سکوت کرده و پس از چند روز، به خدمت سلیمان بن عبدالملک رسید و محمد بن یزید مولى قریش را معرفى نمود. سلیمان نیز او را پسندیده و در سال 99ق، به ولایت گمارد. او مدت دو سال و یک ماه، والى آفریقا بود.<ref>همان، ص60</ref>


    وفات سليمان بن عبدالملك، وفات عمر بن عبدالعزيز، يزيد بن ابى مسلم، بشر بن صفوان، عبيدة بن عبدالرحمن [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]]، كلثوم بن عياض قشيرى، عبيدالله بن حباب، امارت حنظلة بن صفوان، عبدالرحمن بن حبيب، يزيد بن حاتم، داود بن يزيد، روح بن حاتم، نصر بن حبيب، فضل بن روح، محمد بن مقاتل، هرثمة بن اعين، ابراهیم بن اغلب، ابى العباس عبدالله، عنوان ساير بخش‌هاى كتاب مى‌باشد.
    وفات سلیمان بن عبدالملک، وفات عمر بن عبدالعزیز، یزید بن ابى مسلم، بشر بن صفوان، عبیدة بن عبدالرحمن [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]]، کلثوم بن عیاض قشیرى، عبیدالله بن حباب، امارت حنظلة بن صفوان، عبدالرحمن بن حبیب، یزید بن حاتم، داود بن یزید، روح بن حاتم، نصر بن حبیب، فضل بن روح، محمد بن مقاتل، هرثمة بن اعین، ابراهیم بن اغلب، ابى العباس عبدالله، عنوان سایر بخش‌هاى کتاب مى‌باشد.


    == وضعيت كتاب ==
    == وضعیت کتاب ==
    فهرست مطالب به همراه فهرست منابع و مصادر عربى و عجمى مورد استفاده محقق، در انتهاى كتاب آمده است.
    فهرست مطالب به همراه فهرست منابع و مصادر عربى و عجمى مورد استفاده محقق، در انتهاى کتاب آمده است.


    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، پيرامون برخى از اعلامى كه در متن به آن‌ها اشاره شده، توضيحاتى ارائه شده است.
    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذکر منابع، پیرامون برخى از اعلامى که در متن به آن‌ها اشاره شده، توضیحاتى ارائه شده است.


    ==پانويس ==
    ==پانویس ==
    <references/>
    <references />
    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==


    مقدمه و متن كتاب.
    مقدمه و متن کتاب.
     
     


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۲۴

    تاریخ إفریقیة و المغرب
    تاريخ إفريقية و المغرب
    پدیدآورانمحمد عزب، محمد زینهم (محقق) ابن رقیق، ابراهیم بن قاسم (نویسنده)
    ناشردار الفرجاني للنشر و التوزيع
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1414 ق
    چاپ1
    موضوعآفریقای شمالی - تاریخ - 132 - 656ق. - متون قدیمی تا قرن 14

    اسلام - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14

    مغرب - تاریخ - ۱۳۲ - ۶۵۶ق. - متون قدیمی تا قرن 14

    کشورهای اسلامی - تاریخ - سال شمار - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DT‎‏ ‎‏199‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ق‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاریخ إفریقیة و المغرب، اثر رقیق القیروانى، با تحقیق و تعلیق دکتر محمد زینهم محمد عزب، اثرى است مختصر پیرامون تاریخ کشورهاى آفریقایى و مغرب‌زمین، در دوران حکومت دولت اغالبه، مصادف با خلافت هشام بن عبدالملک (105ق / 724م - 125ق / 743م) تا پایان دولت امویه (132ق / 750م).

    ساختار

    کتاب، با مقدمه‌اى مفصل از محقق آغاز و مطالب، در بیست و هفت بخش، بیان شده است. برخى از این بخش‌ها، دربردارنده تاریخ یکى از والیان آفریقا بوده و برخى دیگر، در مورد وقایع تاریخى مى‌باشد.

    نویسنده در اکثر موارد، در ابتدا به بیان گوشه‌اى از خصائص و ویژگى‌هاى ظاهرى والیان پرداخته و در ادامه، وقایع مهم تاریخى دوران ولایت آن‌ها را ذکر کرده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، به بررسى اوضاع سیاسى و اجتماعى دول اسلامى، در دوره تاریخى پایان حکومت اموى و ابتداى به قدرت رسیدن عباسیان، پرداخته شده است.

    قسمت اول، تاریخ ولایت عقبة بن نافع بر مصر را در خود جاى داده است. وى پسر خاله عمرو بن عاص بوده و در اوایل هجرت به دنیا آمد. وى دو مرتبه فرماندهى لشکرکشى به سمت آفریقا را بر عهده داشته است: یک مرتبه، از سال 50 تا 55ق / 670 تا 674م و یک مرتبه، از سال 60 تا 64ق / 680 تا 684م در زمان حکومت معاویة بن ابى سفیان و یزید بن معاویه.[۱]

    در قسمت دوم، تاریخ دوران ولایت زهیر بن قیس، بیان شده است. وى در سال 67ق، با سپاهى عظیم از مردان عرب، همراه با اموال فراوان، به سمت آفریقا رفته و در نزدیکى‌هاى شهر قیروان، با کسیلة بن لیوم اوربى مقابله نمود.[۲]

    تاریخ وقایع دوران ولایت حسان بن نعمان غسانى، در قسمت سوم، بیان شده است. نویسنده در توصیف این شخص، به این نکته اشاره دارد که مردم آفریقا خیلى از او در هراس بوده و بربرها، مطیع او بودند.[۳]

    در قسمت چهارم، به مرگ عبدالملک مروان، اشاره شده است. وى در سال 86ق وفات یافته و پس از وى، فرزندش ولید بن عبدالملک، والى گردید.[۴]

    نحوه به ولایت رسیدن موسى بن نصیر، در قسمت پنجم حکایت شده است. در این باره، چنین مى‌خوانیم که ولید بن عبدالملک، با عبدالعزیز بن مروان مکاتبه داشته و به او فرمان داده است تا موسى بن نصیر را به ولایت کشورهاى آفریقایى بگمارد و وى نیز چنین کرده است.[۵]

    در قسمت ششم، جزئیاتى از چگونگى فتح شهر طلیطله، به دنبال فتح اندلس، به دست طارق بن زیاد بیان شده است. وى هنگامى که به این شهر رسید، اشراف آن را جمع کرده، پس از مصادره اموال و ذخایر آن‌ها، قتل عام گسترده‌اى در آن به راه انداخت.[۶]

    اوضاع شهر قرطاجنه و نحوه بناى آن در قسمت هفتم ذکر شده است. چنان‌که نویسنده اشاره دارد، قرطاجنه قومى از بازماندگان قوم عاد بودند که پس از هلاکت آنان به‌وسیله طوفان، به مدت هزار سال بر خرابه‌هاى برجاى‌مانده از شهر قوم عاد زندگى می‌کردند تا اینکه زبیر بن لاود بن ثمود، بر همان خرابه‌هاى برجاى‌مانده، شهرى بنا نهاد. وى براى تأمین آب این شهر، از پدرش که امیر شام و عمه‌اش که بر سند و هند حکم مى‌راند، کمک خواست. پدرش نیز مهندسانى از شام نزد وى فرستاد و ایشان با کمک علم هندسه، به این شهر آب‌رسانى نمودند.[۷]

    مرگ ولید بن عبدالملک در جمادى‌الآخر سال 96ق، پس از نه سال و هشت ماه خلافت و به ولایت رسیدن سلیمان بن عبدالملک، در قسمت هفتم آمده است.[۸]

    در قسمت هشتم، چگونگى به ولایت رسیدن محمد بن یزید مولى قریش، بیان شده است. نویسنده در تشریح این واقعه، به نقل از وافدى چنین حکایت مى‌کند که سلیمان بن عبدالملک از رجاء بن حیوه درخواست نمود تا براى ولایت کشورهاى آفریقایى، فردى صاحب فضل و لایق را معرفى نماید. رجاء، مدتى سکوت کرده و پس از چند روز، به خدمت سلیمان بن عبدالملک رسید و محمد بن یزید مولى قریش را معرفى نمود. سلیمان نیز او را پسندیده و در سال 99ق، به ولایت گمارد. او مدت دو سال و یک ماه، والى آفریقا بود.[۹]

    وفات سلیمان بن عبدالملک، وفات عمر بن عبدالعزیز، یزید بن ابى مسلم، بشر بن صفوان، عبیدة بن عبدالرحمن سلمى، کلثوم بن عیاض قشیرى، عبیدالله بن حباب، امارت حنظلة بن صفوان، عبدالرحمن بن حبیب، یزید بن حاتم، داود بن یزید، روح بن حاتم، نصر بن حبیب، فضل بن روح، محمد بن مقاتل، هرثمة بن اعین، ابراهیم بن اغلب، ابى العباس عبدالله، عنوان سایر بخش‌هاى کتاب مى‌باشد.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب به همراه فهرست منابع و مصادر عربى و عجمى مورد استفاده محقق، در انتهاى کتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذکر منابع، پیرامون برخى از اعلامى که در متن به آن‌ها اشاره شده، توضیحاتى ارائه شده است.

    پانویس

    1. متن كتاب، ص41
    2. همان، ص44
    3. همان، ص46
    4. همان، ص50
    5. همان، ص51
    6. همان، ص55
    7. همان، ص57
    8. همان، ص59
    9. همان، ص60

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.